قدس آنلاین نوشت: «یکشنبه ۱ بهمن ماه ۱۳۵۷ هجری شمسی مطابق با ۲۲ شهر صفرالمظفر ۱۳۹۹ هجری قمری. قبول ریاست شورای سلطنت از طرف اینجانب فقط برای حفظ مصالح مملکت و امکان تأمین آرامش اجتماعی آن بود ولی شورای سلطنت به سبب مسافرت اینجانب به پاریس که برای نیل به هدف اصلی بود تشکیل نگردید. در این فاصله اوضاع داخلی ایران سریعاً تغییر یافت به طوری که برای احترام به افکار عمومی با توجه به فتوای حضرت آیتالله العظمی خمینی دامت برکاته مبنی بر غیرقانونی بودن آن شورا آن را غیرقانونی دانسته کناره گیری کردیم. از خداوند و اجداد طاهرین و ارواح مقدسه اولیای اسلامی مسئلت دارم که مملکت و دولت مسلمان ایران را در ظل عنایت حضرت امام عصر عجل الله فرجه از هر گزندی مصون داشته و استقلال وطن عزیز ما را محفوظ فرمایند........ محمدالحسینی سید جلال تهرانی»
این جملات، متن استعفانامه سیدجلال الدین تهرانی، است؛ او که به دستور شاه رئیس شورای سلطنت شد. شاه می خواست کسی سکان اداره شورا را به دست بگیرد که هم به روحانیت نزدیک باشد و هم مورد اعتماد دربار.
پدر فاضل؛ پسر عالم
سیدجلال الدین تهرانی، سال ۱۲۷۲ در تهران به دنیا آمده بود. پدرش سیدعلی شیخ الاسلام مرندی از علما و رجال دینی بود و سیدجلال را در مدرسه تربیت ثبت نام کرده بود تا به تحصیل علوم دینی مشغول شود. او هم ذیل عنایت و توجه اساتید بزرگ زمان خود را درک کرده بود، الهیات و عرفان و علم هیئت یاد گرفت. او رصدخانهای در منزل خود دایر کرد و با اغلب رصدخانههای دنیا در ارتباط بود.
چندی نپایید که در تهران معروفیت پیدا کرد و با افرادی چون سید حسن مدرس، میرزا حسن مستوفیالممالک، مشیرالدوله، تیمورتاش و مؤتمنالملک حشر و نشر یافت تاجایی که سال ۱۳۰۱ از طرف مستوفیالممالک به معاونت وزارت معارف منصوب شد ولی آن سمت را نپذیرفت و به کار منجمی ادامه داد.
رأی مخالف به کاپیتولاسیون
در وقایع خرداد ۱۳۴۲ به لحاظ دوستی که با امام راحل داشت اقدامات موثری برای نجات جان ایشان انجام داد و در تمام مدتی که سناتور انتصابی تهران در دوره چهارم مجلس سنا بود با نخستوزیران انتخابی شاه یعنی حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا به مخالفت برخاست و غالباً به لوایح دولت رأی کبود میداد. سید جلال تهرانی تنها سناتوری بود که به لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی که بعدآً به صورت قانون درآمد رأی مخالف داد.
ریاست شورای سلطنت
در سال ۱۳۵۵ دانشگاه بروکسل با وی قراردادی تنظیم و امضا کرد که تاریخ و سیر تحول نجوم را در مشرق زمین تدوین کند و برای انجام این امر علمی به اروپا رفت. در شهریور ۱۳۵۷ به ایران بازگشت و در دی ماه ۱۳۵۷ در نخستوزیری شاپور بختیار که شاه آماده ترک ایران بود به عضویت و سپس به ریاست شورای سلطنت تعیین شد.
خروج شاه؛ دیدار با امام
تهرانی بلافاصله پس از خروج شاه از ایران برای ملاقات با امام خمینی(ره) عازم پاریس شد. امام، ملاقات با سید جلالالدین تهرانی را موکول به استعفا از شورای سلطنت و اعلام غیر قانونی بودن آن کرد.
این چنین بود که وی در اول بهمن ۱۳۵۷ استعفای خود را نوشت و تقدیم امام کرد. تهرانی پس از کنارهگیری از ریاست و عضویت شورای سلطنت، به ایران بازنگشت و در فرانسه ماند تا اینکه در ۱۳۶۶ بیمار شد و درگذشت. پس از مرگ وی، بر اساس وصیتنامه، تمامی اموال از جمله منزل مسکونیاش در سه راه امین حضور، عتیقهها، کتب خطی و رصدخانه تحویل آستان قدس رضوی شد و خودش در جوار روضه مبارکه رضویه در مشهد مقدس در کنار قبر مادرش به خاک سپرده شد.