به گزارشی خبرگزاری مهر، محمد محسن فایضی* در یادداشتی که در اندیشکده راهبردی تبیین منتشر شده، نوشته است: در دو ماه اخیر فشارها علیه نتانیاهو به طرز عجیبی افزایش یافته است. به گونهای که دیگر محرز است که هدف از این فشارها، برکنار کردن نتانیاهو از کابینه است. در یادداشت پیش رو چرایی فشارها، پیامدها و همچنین واکنش احتمالی نتانیاهو مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
نتانیاهو و راستگراتر شدن کابینه رژیم صهیونیستی
از زمان تشکیل کابینه جدید در میانه سال ۲۰۱۵(خرداد ۹۴)، نتانیاهو با رقیبان و مخالفان جدیای در سیاست داخلی و خارجی کابینه خود مواجه شده است. یکی از مخالفان نتانیاهو در ابتدای تشکیل کابینه، لیبرمن رئیس حزب افراطی «اسرائیل خانه ما» بود اما با گذشت مدتی، در ابتدای خرداد ۹۵ و پس از استعفای موشه یعلون از وزارت جنگ، طبق توافقی میان حزب لیکود و «اسرائیل خانه ما»، لیبرمن به عنوان وزیر جنگ انتخاب شد.
انتخاب لیبرمن موجب شد کابینه نتانیاهو ۶ صندلی حزب «اسرائیل خانه ما» را به ائتلاف خود اضافه نماید و تعداد کرسیهای ائتلاف به ۶۷ صندلی افزایش یافت. در یکی از بندهای توافق مذکور هم بر اجرای مصوبه ژوئیه سال گذشته درباره توسعه روستاهای دروزی و شرکسی و شهرکسازیها طی سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ توسط کابینه صهیونیستی تأکید شده است که نشاندهنده افراطیتر شدن کابینه است.
این افراطیتر شدن کابینه موجب جدیتر شدن مخالفان برای تقابل با نتانیاهو و شکست وی گردید. یکی از اصلیترین مخالفان نتانیاهو موشه یعلون وزیر جنگ پیشین کابینه است. وی برای نشان دادن جدیت خود در مخالفت با نتانیاهو از حزب لیکود و کنست رژیم صهیونیستی استعفا نمود و از تأسیس حزب جدیدی با نام «رهبران متفاوت» خبر داد که قرار است از آن به عنوان تریبونی برای بهبود پایگاه مردمی و سیاسی خود استفاده کند.
افرادی چون موشه یعلون، لیبرمن، لاپید و کحلون از این دسته رقیباناند که با یک ائتلاف، توانایی دردسرسازی برای نتانیاهو را دارند. کحلون رهبر حزب «همه ما» با داشتن ده صندلی از کنست به عنوان بزرگترین حزب حاضر در ائتلاف، پس از لیکود بیشترین قدرت عمل را برای ساقط کردن کابینه نتانیاهو و برگزاری انتخابات زودهنگام کنست در اختیار دارد.
اکنون هم به نظر میرسد نتانیاهو در حال تداوم سناریو انتخابات کنست بیستم است. حذف مخالفان و سیر به افراطیگرایی در کنار القای فضای امنیتی بر جامعه، مؤلفههایی است که توانسته است نتانیاهو را سالها بر منصب قدرت نگه دارد
نتانیاهو در تنگنای فساد
یکی از اتهامات جنجالی علیه نتانیاهو در روز ابتدایی سال ۲۰۱۷ رقم خورد. نتانیاهو در ارتباط با دریافت هدایای گرانبها از تجار و ثروتمندان در منزل خود مورد بازجویی قرار گرفت. این اتهام که موسوم به «پرونده ۱۰۰۰» است مبنی بر این ادعاست که نتانیاهو از دو بازرگان ثروتمند به نامهای «آرنون میلشان» و «جیمز پکر» هدایایی غیرقانونی دریافت کرده است. در این خصوص هفته گذشته نیز یک فایل صوتی از نخستوزیر رژیم صهیونیستی منتشر شد که در آن وی به صاحب یک روزنامه اسرائیلی پیشنهاد میکند در ازای دریافت رشوه، چهرهای مثبتتر از او جلوه دهد.
این در حالی است که چندی پیش وکلای سارا نتانیاهو اعلام کردند که پلیس این رژیم به مدت ۱۱ ساعت او را تحت بازجویی قرار داده و درباره مسائل متعدد و حتی جزئی از او سوال کرده است. این بازجوییها پس از آن آغاز شد که پلیس رژیم صهیونیستی اطلاعات جدیدی در پرونده موسوم به منزل نخست وزیر به دست آورده بود. سارا نتانیاهو پیش از این در سال گذشته نیز به خاطر پروندههای متعدد فساد و تخلف به پرداخت ۸۰ هزار شیکل (۲۱ هزار دلار) به خاطر وارد کردن ضربات روحی به افراد دیگر، ۱۹۳۰۰ هزار دلار بابت بدهیهای گذشته و ۳۹۰۰ دلار بابت هزینههای دادرسی محکوم شده بود.
اما آخرین احضار نتانیاهو برای بازجویی مربوط به پرونده خرید زیردریاییهای دلفین از آلمان است. رفیف دروکر از فعالان مطبوعاتی رژیم صهیونیستی طی تحقیقی فاش کرده است که نتانیاهو در راستای تأمین منافع نزدیکان خود ضمن دریافت رشوه، زمینه نهایی شدن قرارداد خرید ۳ زیردریایی پیشرفته از آلمان را فراهم کرده و از این توافق سود مالی برده است. این در حالی است که موشه یعلون وزیر جنگ پیشین کابینه و گادی آیزنکوت رئیس ستاد مشترک ارتش صهیونیستی با این مسئله یعنی خرید زیردریایی از آلمان، مخالف بودهاند.
اما نتانیاهو در پاسخ به این انتقادات مدعی است: «اسرائیل برای تأمین امنیت خود نیازمند خرید زیردریاییهای آلمانی است و این زیردریاییها سلاحی راهبردی برای تضمین امنیت و موجودیت اسرائیل طی سالیان آینده خواهد بود. اسرائیل قادر به دفاع از خود در برابر هر تهدید و خطری خواهد بود و تقویت امنیت اسرائیل، اساسیترین هدفی بود که این ما را وادار به خرید زیردریاییهای آلمانی کرد.»
هفته گذشته روزنامه «هاآرتص» گزارشی را منتشر کرد که نشان میدهد ابعاد پرونده فساد مالی نتانیاهو از آنچه پیشتر تصور میشد، گستردهتر است. به نوشته روزنامه هاآرتص، پرونده دوم اتهامات جدیتری را متوجه نتانیاهو کرده اما هنوز هیچ جزئیاتی در مورد آن در اختیار افکار عمومی قرار نگرفته است. با این حال نتانیاهو همواره این اتهامات را رد کرده است. اما آنچه بسیار حائز اهمیت است، یافتن پاسخ این سوال است که چرا این اتهامات و بازپرسیهای پلیس رژیم طی دو ماه همراه با یک فضای رسانهای علیه نتانیاهو سنگین و تهاجمی در حال پیگیری است؟
آغاز دوران ترامپ، تثبیت جایگاه نتانیاهو
از دو ماه گذشته (از ماه پایانی ۲۰۱۶) تاکنون، فشارها علیه نتانیاهو به شدت افزایش یافته است. شاید بتوان تشدید این فشارها را بسیار تحت تأثیر پیروزی ترامپ در انتخابات و سپس مستقر شدنش در کاخ سفید دانست. یکی از اصلیترین انتقادات و فشارهایی که علیه نتانیاهو انجام میگرفت، بحث شهرکسازیها و به تبع آن انزوای تلآویو در نظام بینالملل و تیره شدن روابط با آمریکا در دوران اوباما بود.
اما با به قدرت رسیدن ترامپ به نظر میرسد مواضع دولت آمریکا به نتانیاهو نزدیکتر گردد و یا آزادی عمل بیشتری در عمل و تداوم برخی رفتارهای حساسیتزا در اختیار نتانیاهو قرار بگیرد. برخی رفتارها و گفتارهای ترامپ چه در دوران رقابت انتخاباتی و چه در زمان استقرار در کاخ سفید، مخالفین راستگرای نتانیاهو و چپگرایان رژیم صهیونیستی را به این جمع بندی رسانده است که با گذشت زمان، نتانیاهو با آسودگی و قدرت توان بیشتری سیاستهای مدنظر خویش از جمله شهرک سازی را در پیش خواهد گرفت و لذا ساقط نمودن کابینه وی امری دست نیافتنیتر از وضعیت کنونی خواهد بود. از این رو مخالفین نتانیاهو در دو ماه گذشته، بالاخص با نزدیک شدن به مراسم تحلیف ترامپ، فشارها را بر نتانیاهو برای سرنگونی وی افزایش دادند.
برخی از رفتارهای ترامپ که بهخوبی نشان داد که برداشت مخالفان نتانیاهو در خصوص افزایش یافتن قدرت دولت کنونی تلآویو پس از اوباما عبارتاند از: نتانیاهو، نخستین انتخاب ترامپ برای تماس با یک مقام خارجی پس از قطعی شدن انتخابات، حمایت از شهرک سازیها در مناطق ۱۹۶۷، دعوت رسمی از نتانیاهو برای سفر به آمریکا، حمایت از انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی و غیره؛ همچنین قابل ذکر است که ترامپ نخستین نامزد ریاست جمهوری آمریکاست که ستادهای تبلیغاتی خویش را در سرزمینهای اشغالی دایر نموده است.
باید این را مدنظر داشت که اگر فشارها و مخالفتها از درون کابینه یا حزب لیکود علیه نتانیاهو افزایش یابد، نتانیاهو با انحلال کابینه و کنست، ضمن حذف مخالفینش از لیست انتخاباتی لیکود و تشکیل لیستی افراطیتر، هم چنان شانس نخست پیروزی در کنست و تشکیل کابینه خواهد بود
نتانیاهو و تکرار هوشمندی
نتانیاهو برای اولین بار در شرایط فشار و انتقاد قرار نگرفته است و پیش از این هم شاهد تلاشها برای سرنگونی خود بوده است. کابینه پیشین نتانیاهو در دوم آذر ۹۳ (۲ دسامبر ۲۰۱۴) با برکنار شدن لاپید وزیر دارایی و لیونی وزیر امور قضایی و استعفای ۴ وزیر دیگر، از هم فروپاشید و کنست با رأی قاطع ۹۳ عضو از ۱۲۰ عضو، خود را منحل نمود تا شاهد کوتاهترین پارلمان از زمان تشکیل این رژیم جعلی باشیم.
شکست مذاکرات سازش، فشارهای بینالمللی و داخلی به این رژیم پس از شکست و جنابت جنگ ۵۱ روزه در تابستان ۹۳، اعتراضات قدس شرقی و بودجه سال ۲۰۱۵ در خصوص میزان بودجه نظامی و افزایش مالیات مجموعه دلایلی است که برای انحلال کابینه و کنست نام برده میشوند؛ اما آنچه در انتخابات کنست در ۲۶ اسفند ۹۴ (۱۷ مارس ۲۰۱۵) رقم خورد، بسیاری از تحلیلگران را غافلگیر کرد. چرا که نتانیاهو با زیرکی تمام، ضمن انحلال دولت توانست باری دیگر کابینه تشکیل دهد و ده کرسی بیشتر از کنست پیشین، از آنِ لیکود نماید.
با آنکه کابینه جدید با ائتلاف حداقلی ۶۱ کرسی از ۱۲۰ کرسی کنست تشکیل شد اما نتانیاهو بسیاری از رقیبان خود را از کابینه حذف نمود. نتانیاهو با ائتلافی متشکل از لیکود، خانه یهودی، کولانو، شاس و یهودیت توراتی کابینه جدید را موفق شد تشکیل دهد. کابینه جدید نتانیاهو به باور تحلیل گران افراطیترین کابینه این رژیم را رقم زد و این موضوع موجب شده است از درون کنست و حتی کابینه مخالفتهایی به همراه داشته باشد. نتانیاهو در میانه کابینه هم توانست ضمن حذف یکی از مخالفینش در لیکود (یعلون)، ۶ صندلی دیگر هم از افراطیترین گروههای کنست یعنی حزب «اسرائیل خانه ما» را به دولت خویش اضافه نماید.
افرادی چون موشه یعلون، لیبرمن، لاپید و کحلون از این دسته رقیباناند که با یک ائتلاف، توانایی دردسرسازی برای نتانیاهو را دارند. کحلون رهبر حزب «همه ما» با داشتن ده صندلی از کنست به عنوان بزرگترین حزب حاضر در ائتلاف، پس از لیکود بیشترین قدرت عمل را برای ساقط کردن کابینه نتانیاهو و برگزاری انتخابات زودهنگام کنست در اختیار دارد.
این هوشمندی نتانیاهو موجب شده است وی از سال ۲۰۰۹ تاکنون علیرغم به پایان نرسیدن زمان ۴ ساله کابینه، تمامی رقیبان را در کسب نخستوزیری یا ریاست حزب لیکود شکست دهد. نشریه فارین افیرز در این خصوص مینویسد: «یکی از دلایلی که نتانیاهو کسب قدرت کرده و توانسته بعد از بن گورین طولانیترین دوره نخستوزیری را داشته باشد آن است که وی سیاستهای خود را به افکار عمومی نزدیک میکند. برای مثال در سال ۲۰۰۹ وی خود را متمایل به میانهروها نشان داد و دلیل آن این بود که او نگران سیاستهای اوباما بود و قصد داشت حضور خود را در قدرت ادامه بدهد؛ اما در سالهای اخیر افکار عمومی اسرائیل به سمت راستگرایان تغییر جهت داده و نتانیاهو نیز به دیدگاههای قبلی خود بازگشته و به این ترتیب وی میتواند با آزادی عمل بیشتری اقدامات خود را پیگیری کند. از سال ۲۰۰۹ تاکنون یعنی از زمان بازگشت نتانیاهو به قدرت، وی تمامی نامزدهای احتمالی تصدی پست نخستوزیری را شکست داده و نظرسنجیها نیز چنین موضوعی را تائید میکنند»
نتیجهگیری
اکنون هم به نظر میرسد نتانیاهو در حال تداوم سناریو انتخابات کنست بیستم است. حذف مخالفان و سیر به افراطیگرایی در کنار القای فضای امنیتی بر جامعه، مؤلفههایی است که توانسته است نتانیاهو را سالها بر منصب قدرت نگه دارد. باید این را مدنظر داشت که اگر فشارها و مخالفتها از درون کابینه یا حزب لیکود علیه نتانیاهو افزایش یابد، نتانیاهو با انحلال کابینه و کنست، ضمن حذف مخالفینش از لیست انتخاباتی لیکود و تشکیل لیستی افراطیتر، هم چنان شانس نخست پیروزی در کنست و تشکیل کابینه خواهد بود. شاید بتوان دلیل اصلی عدم حرکت انتحاری یا خروج از ائتلاف برخی مخالفین نتانیاهو را این موضوع دانست.
*محمدمحسن فایضی/کارشناس اندیشکده راهبردی تبیین