سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا در تحلیلی در نشنال اینترست نوشت: استفاده دائمی از نیروی نظامی در خارج از مرزهای آمریکا، منافع ملی و امنیت این کشور را با خطر مواجه خواهد کرد.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: «دانیل ال دیویس» سرهنگ بازنشسته ارتش ایالات متحده آمریکا که چندین ماموریت  نظامی در افغانستان انجام داده است، در طی مقاله ای با عنوان « خندق ماموریت های غیر ضروری ارتش ایالات متحده آمریکا»، عواقب استقرار دائمی نیروهای نظامی آمریکا در خارج از کشور را شرح داده و دو راه حل جهت افزایش دوباره قدرت نظامی آمریکا پیشنهاد می کند. این مقاله در سایت نشنال اینترست منتشر شده که ترجمه آن پیش روی شماست.

در طی چند ماه گذشته، پنتاگون از استقرار نیروهای نظامی جدید در نروژ، لهستان، لیتوانی، سوریه و آفریقا خبر داده است. این امر و سرعت انجام آن یک روند در حال گسترش استقرار نیروی نظامی در خارج از مرزهای آمریکا است. واقعیت این است که روند توسعه نگران کننده استقرار نیروهای نظامی در خارج، پاسخی به وجود هر گونه تهدید نظامی در خارج نیست. باید گفت در این مورد یک منطق بسیار ضعیف وجود دارد. دولت و کنگره جدید فرصتی پیش رو دارند تا این گرایش خطرناک را اصلاح کنند. اگر آنها این فرصت را از دست دهند، خطرات امنیت ملی آمریکا افزایش خواهد یافت.

در کاخ سفید متاسفانه یک  رهیافت کلان آشکار در مورد استقرار نیروهای نظامی در خارج از کشور و چشم اندازی واحد برای چگونگی عملکرد آنها در مواجهه با تهدیداتی که با آنها مواجه هستند، وجود ندارد. در واقع هیچگاه کاخ سفید استراتژی و هدف ملی مشخص جهت استفاده از نیروهای نظامی نداشته است. 

هنگامیکه طرح استقرار نیروهای نظامی توسط پنتاگون اعلام می شود، رهبران نظامی فقط در مورد اهداف تاکتیکی ارسال سربازان به این ماموریت ها سخن می گویند – یعنی شرح می دهند که سربازان جهت کمک به یک گروه خواهند رفت یا جت های آنها  به یک سازمان تروریستی مشخص حمله خواهند کرد.  اما رهبران نظامی ارشد در مورد اینکه این سربازان چه ماموریت هایی را انجام می دهند و دلیل اصلی این ماموریت ها چیست، توضیحی ارائه نمی دهند. در واقع تاکنون  توضیحی به مردم راجع به سودمندی انجام ماموریت ها ارائه نشده و تعیین سودمندی آنها تقریبا غیر ممکن است.

علاوه براین هیچ معیاری که بتوان با آن میزان سودمندی انجام یک ماموریت را اندازه گیری کرد وجود ندارد. واقعیت این است که پرسنل نظامی ایالات متحده در جهان بسیار آموزش دیده و قوی بوده و تاکنون اکثر ماموریت هایی که به آنها محول شده را به خوبی انجام داده اند. اما از آنجایی که معیاری جهت سنجش موفقیت آمیز بودن ماموریت های نظامی در ایالات متحده وجود ندارد ، هیچ کس نمی تواند با اطمینان بگوید این ماموریت ها درتامین منافع ملی آمریکا موثر هستند یا خیر.

تنها چیزی که می توان گفت این است که صرفا ماموریت انجام شده است.

در واقع  استقرار دائمی نیروهای نظامی در خارج از کشور،  استفاده غیر مسئولانه از منابع ملی محدود و ارزشمند است. استفاده از نیروی نظامی باید به طور مستقیم با استراتژی ملی کلان طراحی شده و تایید شده توسط رهبر مردم در کاخ سفید، مرتبط باشد. این استراتژی همچنین باید توسط کنگره تصویب شده و بودجه آن نیز تعیین شود. متاسفانه در حال حاضر چنین استراتژی وجود ندارد . بدون اصلاح طرح استفاده از نیروی نظامی و ارتباط آن با استراتژی کلان کشور، خطر اصل جمهوری را در ایالات متحده تهدید می کند.

این خلاء بدون شک تاکنون به منافع ملی آمریکا آسیب زده است. در نتیجه استفاده دائمی از نیروی نظامی در طی دو دهه گذشته، میزان جنگ ها افزایش، تهدیدات تروریستی گسترده و قدرت نظامی آمریکا رو به زوال گذاشته است. در نتیجه خطری جدی منافع ملی آمریکا را تهدید می کند. در اینجا باید گفت این باور که اکنون در سطح نخبگان آمریکا در مورد افزایش بودجه نظامی و حل مشکلات وجود دارد، اشتباه است.

در دراز مدت افزایش بودجه نظامی نه تنها درد را تسکین نداده بلکه قدرت نظامی آمریکا را نیز کاهش خواهد داد. علت واقعی کاهش قدرت نظامی آمریکا جهت دفاع از مردم در مقابل تهدیدات استفاده بیش از حد از آن، استقرار نظامیان در مناطقی که منافع ملی حیاتی وجود ندارد و انجام ماموریت های نظامی غیر ضروری در مناطق حاشیه ای نظام بین الملل است. هیچ کدام از این مسائل صرفا  با تخصیص بودجه بیشتر برای پنتاگون حل نخواهد شد و تخصیص بودجه بیشتر به پنتاگون قطعا مسائل را تشدید خواهد کرد.

دو راه حل اساسی وجود دارد که باعث افزایش دوباره  قدرت نظامی ایالات متحده و تضمین منافع ملی این کشور می شود.

اول اینکه دولت جدید باید وضع موجود را که در طی دو دهه گذشته شکل گرفته، بشکند و افسار اشتهای استقرار نیروی نظامی آمریکا در جهان را مهار کند. رئیس جمهور ترامپ چندین بار قول داده است که در این مورد مشی کاخ سفید را تغییر خواهد داد. امیدواریم در دولت جدید به ارسال نیروهای نظامی به خارج جهت انجام ماموریت های بی اهمیت و ناچیز خاتمه داده شود.

دوم اینکه کنگره باید از اختیارات قانونی خود استفاده کند. این نهاد باید قبل از اتخاذ تصمیمات در مورد ارسال نیروی نظامی به خارج از کشور تحقیقات لازم را انجام داده و جلسات ویژه برگزار نماید. ارسال نیروهای نظامی به خارج از کشور اقدامی صلح آمیز نبوده و ساخت یک نیروی نظامی متعهد، آماده و قدرتمند که بتواند امنیت مرزهای آمریکا را تامین نموده و از مردم در مقابل هر تهدیدی محافظت کند، یک امر مسلم و ضروری است.

اتهامی که اکنون به کنگره وارد است این است که طرح هر ماموریت نظامی که به این نهاد فدرال ارائه می شود، فورا توسط همه اعضاء مورد تصویب قرار گرفته و بودجه آن تعیین می شود. کنگره باید طرح ارسال سربازان به خارج از کشور را زمانی تایید کند که با انجام تحقیقات،  ارسال آنها را جهت تامین منافع ملی ضروری دانسته، سپس بودجه آن را تعیین کند. در غیر این صورت، طرح را به عنوان ماجراجویی های نظامی غیر ضروری نباید تایید کند.

اگر دولت خود را متعهد به استفاده صحیح از نیروی نظامی بداند و کنگره نیز از اختیارات قانونی خود جهت تصویب طرح ارسال نیروی نظامی به خارج از کشور استفاده کند، قدرت نیروی نظامی آمریکا بدون افزایش هزینه های نظامی بار دیگر افزایش خواهد یافت. اگر دولت نیروی نظامی کمتری به خارج اعزام کند، تلفات سربازان کمتر بوده و تجهیزات نظامی مانند تانک، جت و هواپیماهای نظامی نیز کمتر مورد استفاده قرار گرفته و فرسوده نخواهند شد. هزینه تدارکات و مسائل لجستیکی که بسیار زیاد است نیز کاهش خواهد یافت.  همه این موارد به طور قابل توجهی فشار مالی بر دولت فدرال را کاهش خواهد داد. از طرف دیگر سربازان، ملوانان، خلبانان و تفنگداران فرصتی جهت کسب آموزش های ضروری و حصول اطمینان از اینکه در مقابله با هر تهدیدی موفق خواهند شد، به دست خواهند آورد. در حال حاضر این گروه از فرصت آموزش برخوردار نبوده و اطمینان زیادی از موفقیت آنها در مقابله با تهدیدات نیز وجود ندارد.

میراث دائمی و غیر قابل توصیف استفاده دائمی از نیروی نظامی متاسفانه به یک هنجار در ایالات متحده آمریکا تبدیل شده است. رئیس جمهور جدید و کنگره از فرصتی بی نظیر حهت تغییر وضع موجود - که به مدت 16 سال بر سیاست خارجی و منافع ملی کشور سایه انداخته – برخوردار هستند که نباید آنرا از دست بدهند.