سرویس جامعه: اینروزها در شبکه های مختلف رادیو و تلویزیونی و فضای مجازی می بینیم و می خوانیم که کنکور بسیار ساده و آسان است. آیا حقیقتاً همینطور است؟ یعنی دانش آموزانی که از نظر علمی بسیار ضعیف بوده و یا از ضریب هوشی بسیار پائینی برخوردار هستند هم می توانند امیدوار باشند که براحتی آب خوردن و در مدتی کوتاه ، یکی از رتبه های برتر کنکور را از آن خود کنند. در گفتگو با سینا تهرانی مشاور تحصیلی و تحلیلگر مسائل کنکور به بررسی این موضوع و دیدگاههای استراتژیک طراحان سازمان سنجش در طراحی تست های آزمون های سراسری پرداخته ایم.
آیا شما معتقدید که کنکور مثل آب خوردن؛ آسان است؟
اگر بخواهیم تصور کنیم که طراحان سازمان سنجش؛ تست های ساده لوحانه ای طرح می کنند که بتوان با تکیه بر روشها و فرمول های غیرعلمی و غیرمفهومی تدریس شده در کلاس های کنکور یا بسته های آموزشی ؛ به سؤالاتشان پاسخ داد؛ نخیر ابداً کنکور آسان نیست. اتفاقاً خیلی هم سخت و پیچیده خواهد شد. وقتی با این دیدگاه می گوییم کنکور آسان است در واقع داریم این تفکر را ترویج می کنیم که هدف سازمان محترم سنجش این است که یک عده دانش آموز ضعیف را روانه رشته های پرطرفدار دانشگاههای مطرح تهران کند. اما حقیقت امر این نیست زیرا بخش آموزش و پرورش از سیاستهای کلان نظام تبعیت می کند. مطابق این سیاستها کشور می بایست از متخصصینی باهوشتر ، هوشمندتر، کارآمدتر و متعهدتر برخوردار شود. لذا سازمان محترم سنجش به عنوان یکی از ابزارهای تحقق این سیاستها می بایست کنکوری برگزار کند که در آن دانش آموزانی مستعد، پرتلاش و هوشمند را برگزیند. حال تصور کنید به داوطلبی که به شدت در دروس پایه ضعف بنیادین دارد و از پس حل یک اتحاد ساده جبری برنمی آید، بگوییم بیا با روشهای ما در ظرف مدت چهار ماه برو و در رشته های تاپ دانشگاههای تهران قبول شو! آیا در اینصورت مردم به کار سازمان سنجش نمی خندند که چرا شما افراد کم استعدادتر و ضعیف تر را روانه دانشگاه های برتر کشور کرده اید؟ منظور بنده این نیست که آن دانش آموز ضعیف حق ندارد در رشته های خوب بهترین دانشگاههای کشور درس بخواند اما او ابتدا می بایست در یک پروسه زمان دار که ممکن است دو سال هم طول بکشد، ضعف های پایه ای خود را مرتفع سازد و خصوصیات یک رتبه برتر را کسب کند.
یعنی شما می گویید آنهایی که معتقدند کنکور آسان است شناخت دقیقی از استراتژی های سازمان سنجش در زمینه آزمون سراسری ندارند؟
بله همینطور است. اینکه کسی بدون شناخت دقیق از تفکر راهبردی سازمان سنجش بخواهد به دانش آموزان مشاوره تحصیلی داده و یا دروس کنکوری را آموزش بدهد، حقیقتاً از اعتماد به نفس کاذب بالایی برخوردار است. من نمی دانم اینها بر اساس کدام منطق علمی، مقوله کنکور سراسری را به سخره گرفته اند. چه کسی گفته موفقیت در کنکور به این سادگی هاست. بخصوص با آن روشهای غیرعلمی بی پایه و اساس که به نوعی توهین به شعور سازمان سنجش و طراحان با دانش آن است. سازمانی که به عنوان یک سیستم نظام مند در طی چند دهه از تجربه ارزشمندی برای برگزاری کنکور سراسری برخوردار شده است.
چند شب پیش بطور اتفاقی یکی از این برنامه های تبلیغاتی سیما را نگاه می کردم. جالب بود که مدیر مؤسسه کنکوری روی خط تماس تلفنی مدام معلمین کنکور و سایر مشاورین تحصیلی خوب تهران را زیر سؤال می برد که چرا درآمدهای نجومی دارند. یکی نیست به این فرد بگوید: لابد شما می خواهید بگوئید هدفتان از اینهمه تبلیغات گسترده در اکثر شبکه های رادیو و تلویزیونی انجام کار خیر و خداپسندانه است و دلتان به حال دانش آموزان کنکوری سوخته است، خب اگر اینطور است بسته های آموزشی چند میلیون تومانی تان را به رایگان میان دانش آموزان توزیع کنید. چون این شائبه در ذهن مخاطب ایجاد می شود که این فردی که دارد دیگران را متهم به سوء استفاده از کنکوری ها می کند خودش با آن حجم عظیم تبلیغات گسترده ، اگر روزی حداقل ۱۰۰۰ بسته آموزشی هم بفروشد و با فرض اینکه قیمت هر بسته یک میلیون تومان باشد که متأسفانه بنده اطلاع دارم که قیمتش خیلی هم بیشتر از اینهاست، حداقل یک میلیارد تومان در روز کاسبی کرده است یعنی ماهی سی میلیارد تومان فروش داشته . بعد این فرد بخود اجازه می دهد مشاورین و دبیرانی را زیر سؤال ببرد که ممکن است گرانقیمت به نظر برسند اما حداقل آنها به یک دانش آموز ضعیف که پول دی وی دی هایش را هم به سختی جور کرده است، وعده و وعید نمی دهند که تو بیا در مدت چهارماه با روشهای ما درس بخوان و در رشته مثلا پزشکی دانشگاه تهران قبول شو.
باز آن دبیران و مشاورین کنکور با انصافی که این شخص آنها را زیر سؤال می برد؛ حداقل هر ساله چند رتبه زیر صد دارند که به آن افتخار کنند و هرآنچه که آموزش می دهند مبتنی بر مفاهیم کتب درسی است و نه هزاران فرمول تستی بی خاصیت و غیرعلمی. فردی که در یکی از مؤسسات تولیدکننده بسته های آموزشی کنکور کار می کند به بنده می گفت: بیش از نوددرصد مشتریان ما را شهرستانی ها تشکیل می دهند و دانش آموزان تهرانی استقبال چندانی از این محصولات نکرده اند. این نشان می دهد که متأسفانه هنوز هم دانش آموزان ساده لوحی بخصوص در شهرهایی که از امکانات آموزشی مناسب محرومند، وجود دارند که تبلیغات این آقایان را باور می کنند. جایی خواندم مشاور کنکوری مدعی شده است که مبدع آلفای ذهنی در جهان است یکی نیست به این فرد بگوید عزیزم دنیا تغییر کرده و براحتی می توان با یک جستجوی ساده در گوگل، مبدع آلفای ذهنی را که همان خوزه سیلوا در آمریکا بوده و بیش از هفتاد سال پیش آنرا ابداع کرده است یافت.
معلمین یا مشاورینی که به توانایی های خود ایمان دارند، نیازی به اینهمه تبلیغ نداشته باشند.
عقل سلیم می گوید مشاور تحصیلی یا دبیر کنکوری که روشهای کاربردی و عالی ای برای کسب درصدهای بالای دروس مختلف در کنکور سراسری داشته باشد هیچگاه نمی رود از طریق رسانه های تصویری یا صوتی، علم و دانش خود را به معرض تماشای طراحان سنجشی بگذارد که یا خود و یا دستیارانشان با دقت و تیزبینی خاصی این برنامه ها را از طرق مختلف دنبال می کنند. آیا شما تصور می کنید این عزیزان به این سادگی ها از کنار فرمولهای تستی ناکارآمد یا کوچکترین اشتباهات غیرعلمی و غیرمنطبق با کتابهای درسی ای که در این آموزش ها ارائه می شود، می گذرند. قطعاً نه ! زیرا آنها ایده های بسیار بکر سؤالات جدید خود را از همین فرمولها یا اشتباهات غیرعلمی استخراج می کنند؟
یعنی شما می گویید طراحان سنجش با این دقت و ظرافت اتفاقات بازار کنکور را دنبال می کنند؟
یک تصور اشتباه در مورد طراحان محترم سازمان سنجش وجود دارد و آن این است که اغلب مؤسسات، دبیران و مشاورین کنکور و بسیاری از دانش آموزان تصور می کنند که طراحان صرفاَ در یک فضای قرنطینه شده نشسته و صبح از خواب برخاسته و بدون هیچ پیش زمینه خاصی و بدون هیچ تحقیق و بررسی ای اقدام به طراحی سؤالات آزمون های سراسری سال بعد می نمایند. اما این یک تفکر کاملاً ساده لوحانه است.
زیرا اگر نگاهی علمی و موشکافانه به سیر تغییر و تحول در پرسش های چهارگزینه ای کنکور سراسری در سالهای دور و نزدیک بیاندازید. بخوبی متوجه خواهید شد که طراحان اشراف کامل بر بازار کنکور دارند. آنها همواره به دنبال اشتباهات رایج مؤلفین کتابهای کنکور یا مدرسین بسته های آموزشی هستند. بدیهی است هرچه کتاب یا بسته آموزشی ای خود را بیشتر در معرض دید همگان قرار دهد، بیشتر هم مورد توجه طراحان قرار می گیرد زیرا از نظر آنها داوطلبین بیشتری مشتری این مطالب غیرعلمی و فرمول های تستی بی پایه و اساس شده اند و این یعنی اگر طراحان سنجش از درون این فرمولها یا اشتباهات غیرعلمی، تستهای جدیدی طرح کنند؛ می توانند تعداد زیادی از داوطلبین کنکور را در تله های تستی خود گرفتار سازند. بنده یادم هست قبل از کنکور سراسری ۹۴ به یکی از دانش آموزانم تأکید کردم که فقط از منابعی که به او معرفی شده تست بزند اما بعدها متوجه شدم ایشان این موضوع را جدی نگرفته است، متأسفانه بعد از برگزاری کنکور او اعتراف کرد که اشتباهات فلان کتاب زیست شناسی پرفروش بازار باعث شده تا حداقل به هفت تست این درس پاسخ اشتباه بدهد. دردناکتر اینکه بسیاری از دانش آموزان که اهل تجزیه و تحلیل سؤالات نیستند حتی بعد از کنکور نیز متوجه این اشتباهات نمی شوند و تصور می کنند پاسخ هایشان درست بوده و سازمان سنجش در تصحیح پاسخبرگ های آنها دچار اشتباه شده است و یا در آزمون های آزمایشی جامع یکی از مؤسسات کنکور، در سه درس شیمی ، دین و زندگی و زیست شناسی اشتباهاتی تکرار می شد که در آزمون سراسری سال بعد، طراحان از آن اشتباهات در طراحی تستهای آزمون بهره بردند و براحتی خیلی ها را در تله های تستی خود گرفتار کردند.
در برخی از این تبلیغات ما شاهد این هستیم که مدّرس فلان درس در حال حل تستهای سراسری ۹۵ است؟ خب اگر روشهای او ایراد دارد پس چگونه است که این متدها روی تستهای سراسری جدید بخوبی جواب می دهد؟
دو اتفاق زیرکانه در تدریس این بسته های آموزشی رخ می دهد. اتفاق اول اینکه مدرسین این بسته ها در شبکه های تلویزیونی روشهایشان را بر روی تستهای سراسری جدید مثلا ۹۵ نشان می دهند تا به مخاطب اطمینان بدهند که فریبی در کار نیست. اما حقیقت این است که آنها برای تستهای جدید، « روش سازی »کرده اند و روشهایشان فقط برای آن تست خاص یا تستهای تکراری جواب می دهد، اینها اگر راست می گویند بجای اینکه منتظر باشند تا کنکوری برگزار شده و بعد بر روی تستهای آن « روش سازی » نمایند ، بروند و ایده هایی خلق کنند که در کنکور سال آینده مطرح شود. سپس در کمال افتخار سرشان را بالا بگیرند و بگویند دیدید فلان ایده ای که مطرح کرده بودیم. در کنکور امسال آمد؟ اتفاق دوم که بیشتر در کتابهای کنکور وجود دارد، این است که مدرّس یا مؤلفی چند تست سراسری سالهای گذشته را از کتاب خود حذف کرده و بجای آنها تستهای تألیفی مشابهی قرارداده است، حال وقتی در کنکور سراسری بعدی آن تست سراسری قبلی مجدداً تکرار می شود، این مؤلف می آید و با نمایش تست تألیفی خود مدعی می شود که دیدید تست بنده در کنکور آمد. حال آنکه او باید بگوید دیدید تست سراسری ای که از کتابم حذف کرده بودم در کنکور سراسری تکرار شد؟
عجب ! یعنی چنین مؤلفینی تست تألیفی خود را بجای تست سراسری جا می زنند؟
بله دقیقاً . زیرا آنها می دانند که طراحان سازمان سنجش بعضاً از تستهای سالهای قبل نیز در آزمون های بعدی استفاده می کنند.
نکته مهم و خطرناک دیگر اینکه طراحان سنجش به طرق مختلف و یا از طریق دستیارانشان، برنامه های آموزشی یا کتابهای مرتبط با کنکور را رصد می کنند و سالهای بعد از همان تست مطرح شده در کنکور مثلا ۹۵، تستهای جدیدی خلق می کنند که دیگر نمی توان با روش مدرسین این دی وی دی ها یا مؤلفین کتب کنکور آنها را حل کرد. بارها پیش آمده که داوطلبی گفته است: « میلیون ها تومان بابت خرید این بسته ها هزینه کرده ام. اما سر جلسه کنکور با فرمولهای آموزش داده شده در این محصولات، پاسخ صحیح تست بدست نمی آمد. حال آنکه به نظرم این تست همان تستی بود که در فیلم های آموزشی دیده بودم. »
اما در واقع این داوطلب هنوز متوجه نشده که آن تست آزمون سراسری جدید، در واقع بگونه ای هوشمندانه توسط طراح محترم سنجش تغییر یافته و دیگر نمی توان با فرمول تستی غیرعلمی مدّرس این بسته های آموزشی یا برخی از کتابهای کنکور آنرا حل کرد.
برخی ها می گویند چون بیش از بیست سال در زمینه کنکور تجربه دارند به این نتیجه رسیده اند که کنکور آسان است یا مثل آب خوردن است؟ اما با صحبتهای شما می توان به این نتیجه رسید که اینها دچار توهم شده اند؟
در اینکه تجربه های افراد بسیار ارزشمند است شکی نیست اما اینکه تصور کنیم لزوماً چون فردی تجربه بیشتری دارد، هرچه که می گوید درست است، ابداً حرف صحیح و علمی ای نیست. اگر اینطور بود شرکت نوکیا که تجربه اش در ساخت تلفن همراه خیلی بیشتر از شرکتهایی نظیر اپل بود اما دیدید که سرانجام آن چه شد. به نظر بنده باید از چنین مشاورینی پرسید چگونه است که شما با سالها تجربه هنوز نتوانسته اید به عمق تفکر استراتژیک طراحان سازمان سنجش پی ببرید و مدام متدهای من درآوردی و غیرعلمی خود را تکرار می کنید. اگر این افراد معتقدند کسی با این ترفندهای مضحک و غیرعلمی موفق به کسب رتبه های زیر هزار می شود؛ اجازه دهند یکی از رتبه های برتر ما در برنامه های تبلیغاتی شان شرکت نموده و صحت اثربخش بودن روشهای آنها را به چالش بکشد.
عده ای معقتقدند طراحان سنجش؛ ملاحظه زمان را در تست زنی نمی کنند، به عنوان مثال در درسی مانند شیمی آنها مسائل بسیار سخت و پیچیده ای می دهند که بسیار زمانبر است؟
بنده با نظر این عدّه مخالفم و معتقدم مدیریت زمان توسط سازمان سنجش به شکلی هوشمندانه و حساب شده تعریف شده است تا دانش آموزانی که کتابهای درسی خود را بصورت مفهومی خوانده اند از بقیه جدا کند. اما در مورد سؤالات شیمی کنکور باید عرض کنم که این پرسش های چهارگزینه ای ترکیبی از مفاهیم شیمی و روشهای محاسبات ریاضی هستند. به نظر من طراحان سنجش سه نکته را در طراحی سؤالات شیمی مد نظر قرارداده اند. نکته اول اینکه آنها با رجوع به بسته های آموزشی مولتی مدیا، کتابهای شیمی پر فروش بازار کنکور و نیز جزوات دبیران شیمی مطرح کشور می دانند که اغلب این عزیزان بر حفظ واکنش های شیمیایی تأکید دارند. نکته دوم اینکه از روشهای زمانبری برای حل مسائل استفاده می کنند و نکته سوم این است که طراحان سازمان سنجش مطلع هستند که متأسفانه دبیران شیمی کنکور روش ساده سازی سریع اعداد را بلد نیستند. به همین دلیل شاگردان آنها نیز با این سه مشکل در سر جلسه کنکور مواجه می شوند. حال آنکه اولاً نیازی به حفظ واکنش های شیمیایی نیست. ثانیاً حل مسائل شیمی یک روش بسیار ساده و مفهومی دارد. ثالثاً ساده سازی محاسبات عددی این درس نیازمند مطالعه مفهومی بخش هایی از ریاضیات دبیرستان است وگرنه پیچیده ترین مسائل شیمی را در کمتر از سی ثانیه می توان حل نمود.
دانش آموزی گفته است که در یکی از برنامه های تلویزیونی مشاهده کرده که شخصی را با معدل ۱۰ آورده بودند و گفته اند که او به کمک روشهای آنها در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شده است؟ این موضوع از نظر شما صحت دارد یا خیر؟
من هم بواسطه یکی از دوستانم از این موضوع مطلع شدم و آنرا از طریق عزیزانی که در دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران هستند، پیگیری کردم چنین چیزی صحت ندارد و کمترین معدل قبولی در سه سال اخیر در رشته پزشکی این دانشگاه حدود هفده و نیم بوده است که آنهم در سال دوم موفق به قبولی شده است. اما در مورد پرسش شما باید عرض کنم که اگر سطح درسی دانش آموزی در دروس اختصاصی بسیار ضعیف باشد، حداقل دو سال زمان لازم است تا او به سطح رتبه های زیر دو یا سه رقمی برسد ولی در دروس عمومی می توان این مشکل را در مدت حداقل هشت ماه مرتفع ساخت بگونه ای که داوطلب بتواند به درصدهای هشتاد در آزمون سراسری دست یابد.
با توجه به صحبتهای شما می توان این نتیجه را گرفت که چون کنکور آسان نیست و سخت است، یعنی یک دانش آموز ضعیف هیچ شانسی برای قبولی در رشته های پرطرفدار دانشگاههای مطرح تهران ندارد؟
من این نتیجه گیری را نکردم. بلکه در ابتدای صحبتهایم عرض کردم که با آن نگاه ساده لوحانه ای که برخی ها به کنکور دارند نمی توان گفت کنکور آسان است. اما در مورد شانس دانش آموز ضعیف برای قبولی در رشته های پرطرفدار باید دید که علت ضعف آن دانش آموز در چیست. اگر دانش آموزی به دلیل ضعف در تدریس دبیران خود با مشکلات درسی مواجه باشد. ابتدا باید به روش علمی مفاهیم درسی را به او آموزش داد که این پروسه حداقل به یک سال زمان نیاز دارد. اما بعضاً با دانش آموزانی مواجه هستیم که از ضریب هوشی بسیار پایینی برخوردارند و بنابه دلایل مختلف در طی سالها مورد سرزنش و تحقیر دیگران نیز قرار گرفته اند. قطعاً نمی توان به چنین افرادی گفت شما می توانید در مدت ۴ ماه یا یک سال با فرمولهای تستی غیرعلمی یا روشهایی نظیر مهندسی معکوس، رمزگذاری، آلفای ذهنی و یا بقول پدر بزرگوار نفر اول رشته ریاضی در کنکور سراسری سال ۹۳ با روش « بشکن بزن تست بزن » در رشته های پرمخاطب دانشگاههای برتر تهران قبول بشوید. چنین داوطلبینی حداقل به دو سال زمان نیاز دارند تا خود را به سطح مطلوب برسانند.
آقای تهرانی به عنوان پرسش آخر از نگاه شما بهترین راهکار برای موفقیت در کنکور چیست؟
تحلیل دقیق و علمی ای که بنده و دستیارانم به روی پرسش های چهارگزینه ای کنکورهای سراسری انجام داده ایم، نشان می دهد که برای کسب رتبه های مطلوب فقط می بایست، مفاهیم کتابهای درسی را با تکیه بر روشهای مطالعه علمی و صحیح آموخت. قطعاً با استفاده از همین مفاهیم می توان هر تستی را در کوتاهترین زمان ممکن و بدون نیاز به روشهای تستی غیر علمی حل کرد. فقط کافی است داوطلب کنکور بیاموزد که چگونه مفاهیم و ایده ها را از درون کتابهای درسی و تستهای کنکور سراسری استخراج کند.