به گزارش خبرنگار مهر، محمد جواد محسن استاد دانشگاه لبنان در سومین روز از هفتمین هم اندیشی بین المللی اسلام و مسائل معاصر که سه شنبه ۱۷ اسفند برگزار شد، گفت: اختلاف نظرها و جدال بر سر موضوعاتی چون حقوق بشر، آزادی، تساوی حقوق، دموکراسی و حق شهروندی در عصر معاصر شدت گرفته است. این موضوعات با ظهور مقوله جهانی سازی و فراگیر شدن ارزش های آن بحث برانگیز شدند و مورد توجه همگان قرار گرفتند.
وی ادامه داد: اسلام یک دین جامع است که درباره کوچک ترین مسائل بشری راهکار ارائه کرده است. حال سؤال ایجاد می شود که چه تفاوت ها و شباهت هایی بین ارزشهای اسلامی و دنیای معاصر وجود دارد؟
وی افزود: با در نظر گرفتن رابطه بین اسلام و ارزش های دنیای معاصر می توان به این سؤال پاسخ داد. به عنوان مثال، می توان با مفهوم دموکراسی شروع کرد. این مفهوم تقریبا همه ارزش ها را داراست. آیا دموکراسی در سیستم سیاسی اسلام جایگاهی دارد؟ آیا اسلام یک روش زندگی است که همه جوانب جوامع مسلمان از جمله فردی و اجتماعی را در بر می گیرد؟
محمد جواد محسن گفت: از آنجا که قوانین حاکمیتی دین اسلام نقش مهمی را در مدیریت امور مادی و معنوی افراد ایفا می کنند، این دین مبین یکی از مهمترین موضوعات عصر معاصر به شمار می رود. اسلام تنها به معنویت نمی پردازد و در واقع به امور مادی توجه شایانی کرده است. اسلام صرفا آورده نشده است تا یک دین تبلیغی باشد و یا صرفا گوشه نشینی و انزوا را ترویج دهد. اسلام یک دین جامع است که متشکل از المان هایی چون عقیده، فقه، پرستش و جهاد است. به عبارت دیگر، اسلام آمده است تا نجات بخش بشر در همه ابعاد باشد. همانطور که امام خمینی (ره) فرمود، دین اسلام کمال بشر را هدف قرار داده است و هیچ قانونی بالاتر از قانون خداوند نیست، همانطور که در آیه ۵۵ سوره مائده به آن اشاره شده است: إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُون (ولی شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند).
وی افزود: به علاوه، فقه اسلامی یک برهان واقع گرای کامل برای مدیریت زندگی بشر از بدو تولد تا مرگ است. دولت اسلامی نیز دربرگیرنده فلسفه این فقه در تمام ابعاد زندگی است، فقهی که همه مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را مورد توجه قرار داده است.
وی ادامه داد: با این تفاسیر می توان استنتاج کرد که جدایی دین از سیاست امکان پذیر نیست زیرا در این صورت از سیاست به عنوان ابزاری برای غارت قدرت های مادی و معنوی ملت های مظلوم به کار می رود، طوری که این ملت زیر یوغ قدرتهای بزرگ گرفتار می شوند. به عبارت دیگر، برای مفاهیمی چون عدل در جامعه، ایجاد دولت و حتی نماز و روزه یک روی سیاسی وجود دارد که می تواند موجب تغییرات در سطح کلان و خرد شود. به همین دلیل است که سیستم اسلامی به قوانین زندگی اجتماعی می پردازد. اما آیا شباهتی بین این قوانین و اسلام وجود دارد؟
این استاد دانشگاه لبنان گفت: زمانی که در چندین کشور جهان دیکتاتوری سقوط کرد، سیستم دموکراتیک همه گیر شد. در واقع، این سیستم تبدیل به یک چراغ امید برای همگان شد. حتی مفاهیم دموکراتیک خیلی سریع میان جوامع مسلمان ظهور پیدا کرد و در پی آن نظریات مختلفی با توجه به اصول اسلام ارائه شد.
وی ادامه داد: دموکراسی به معنی حاکمیت بر مردم است. مردم مستقیم و یا غیر مستقیم دولتها و رؤسای جمهور خود را انتخاب می کنند. مردم در نظام دموکراتیک همگی اعضای یک جامعه بدون هر نوع تبعض هستند. این نظام به آنها اجازه می دهد آزادانه حقوق سیاسی خود را بدون وجود هر گونه مانع و با حقوق برابر داشته باشند. بنابراین، دموکراسی بر پایه دو رکن آزادی و برابری بنا نهاده شده است.
وی گفت: اما آنچه که نظام اسلامی میگوید ابتدا به بحث تساوی حقوق می پردازد. خداوند در آیه ۱۳ سوره مبارکه حجرات می فرماید: یا أَیُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ وَأُنثیٰ وَجَعَلناکُم شُعوبًا وَقَبائِلَ لِتَعارَفوا ۚإِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّهِ أَتقاکُم ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ﴿۱۳﴾ ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!
وی افزود: بنابراین، همه انسانها طبق قانون خداوند متعال یکسان و برابر هستند. هیچ تفاوتی بین سیاه پوست و سفید پوست و کشورهای مختلف نیست. عدالت باید برای همگان اجرا شود و همگان باید از امکانات مساوی برخوردار باشند. ما در کنار عدالت، به برابری نیز نیازمندیم. این یعنی اطمینان حاصل شود که همگان از موهبتها به طور یکسان بهره می برند زیرا گاهی افراد بدلیل توانایی های خویش محروم می شوند. بنابراین انسان باید ابتدا از تساوی حقوق برخوردار باشد و سپس عدل و برابری.
محمد جواد محسن گفت: موضوع دیگر تعاریف متفاوت از مفهوم آزادی در غرب و اسلام است. چند وقت پیش به یکی از کشورهای غربی سفر کرده بودم، ناگهان چشمانم به یک ساختمان بزرگ افتاد که بالای آن این عبارت نوشته شده بود: ازدواج با همجنس گرایان. آیا می توان نام این را آزادی گذاشت؟ به نظر من این یعنی نابود کردن انسانیت است. امیرالمومنین علی (ع) می فرماید: الله تعالی رکب بالملائکة عقلا دون شهوة و رکب البهیمة شهوة دون عقل ورکب بالإنسان کلاهما العقل والشهوة فمن غلب عقله علی شهوته فهو أفضل من الملائکة ومن غلب شهوته علی عقله فهو کالبهیمة أو أدنی. بنابراین، دین اسلام به انسان ارزش می دهد.
وی ادامه داد: تفاوت های زیادی بین دموکراسی اسلامی و غربی وجود دارد زیرا مفهوم مردم سالاری یک بُعد عقل محور دارد. این مفهوم می گوید قانونیت هر تصمیمی تنها بسته به رای اکثریت است. با این توضیح، دین اسلام و نظام اسلامی قانونیت خود را از مردم می گیرد و نه از قانون وحی که خود نیز قانونیت دارد. در واقع، اگر مردم اسلام را رد کنند، دموکراسی را عقب زده اند. در طول تاریخ شاهد بسیاری از دموکراسی ها بودهایم که به ایجاد رژیم های ظالم، ناعادلانه، و دیکتاتوری منجر شده اند.
وی در پایان گفت: در آخر، می توان این نتیجه را گرفت که اسلام مبتنی بر عدل است که این به معنی قرار دادن هر چیز در جای درست خودش و احقاق حقوق افراد است. حاکمیت از آن خداوند است و نه انسان. بنابراین، اسلام دین زندگی و واقعیت است.