به گزارش خبرنگار مهر، در اولین روزهای سال جدید با مرور یاد درگذشتگان هنرهای تجسمی در سال ۹۵ به سنت حسنه ایرانی به دید و بازدید خانواده هنرهای تجسمی و درگذشتگان این هنرمندان می رویم با این امید و آرزو که سال ۹۶ سال سلامتی و تندرستی برای تمام هنرمندان کشورمان باشد.
۲۸ فروردین ماه بود که نخستین خبر درگذشت هنرمندی در عرصه هنرهای تجسمی منتشر شد. درگذشت ناگهانی عکاس جوان، سید محمود موسوی جامعه هنری و عکاسی کشور را متاثر کرد. انجمن عکاسان ایران در همان روزها در بیانیه ای درباره این هنرمند نوشت: سید محمود موسوی، به جز اینکه عکاس بود بر این باور بود که عمرش را فدای کار جمعی کند و از آن طریق با هم بودن را در کانون عکس اصفهان تجربه کنند و با این راهبرد امروز شاهد عکاسان اصفهانی هستیم که این جوان هنرمند در رشدشان موثر بوده است.
یادش گرامی.
خردادماه بود که یکی از ضربه های تلخ بر پیکره تجسمی کشور با آمدن خبر درگذشت پرویز کلانتری وارد شد. ۳۱ اردیبهشت ماه خبر رسید که پرویز کلانتری، نقاش پر آوازه ایرانی پس از تحمل یک دوره بیماری درگذشت.
پرویز کلانتری به نقاش کویر شهره بود و یک سال و نیم بود که بعد از یک سکته مغزی در بستر بیماری بود اما او زندگی را بسیار دوست می داشت و برای همین قبول مرگ او حتی با گذشت این دوره بیماری برای کسانی که او را از نزدیک می شناختند دشوار بود. کلانتری تا پیش از بیماری با وجود داشتن بیش از ۸۰ سال سن یک پای ثابت گالری گردی ها بود و همه به یاد دارند چقدر در تشویق جوانها می کوشید.
پرویز کلانتری متولد ۱۳۱۰، نقاش، طراح و نویسنده ای بود که در مراکز هنری داخل و خارج از کشور به تدریس پرداخته بود و یکی از آثار کلانتری در فهرست تمبرهای سازمان ملل به چاپ رسیده بود و تابلوی «شهر ایرانی از نگاه نقاش ایرانی» او نیز در مقر سازمان ملل قرار گرفته است پرویز کلانتری متولد ۱۳۱۰، نقاش، طراح، نویسنده ای بود که در مراکز هنری داخل و خارج از کشور به تدریس پرداخته بود و یکی از آثار کلانتری در فهرست تمبرهای سازمان ملل به چاپ رسیده بود و تابلوی «شهر ایرانی از نگاه نقاش ایرانی» او نیز در مقر سازمان ملل قرار گرفته است.
پرویز کلانتری در آغازین روزهای فعالیت هنری خود به تصویرگری روی آورد و با تصویرگری کتاب های درسی که برای بسیاری از ما آشناست کارش را آغاز کرد اما از سال ۱۳۵۳ با شروع نقاشی های کاهگلی، دورهٔ تازه ای را در زندگی هنری خود آغاز کرد که تا آخرین آثارش رد پای آن را می شد دید. تابلوهای او جلوه ای ملموس از زندگی مردمان کویر را در خود دارد. او بیشتر از هر چیز با تابلوهای کاهگلی اش شناخته می شود.
یادش مانا.
۱۷ خردادماه بود که خبرهایی مبنی بر وخامت حال اصغر بیچاره عکاس پیشکسوت کشورمان مخابره شد و تا ۲۳ خرداد که خبر رسید این هنرمند در خاک آمریکا دار فانی را وداع گفته است. اصغر بیچاره که از چندی پیش به سرطان حنجره مبتلا شده بود و حالش رو به وخامت گذاشته بود در سالروز تولدش دارفانی را وداع گفت. وی که قدیمی ترین عکاس سینمای ایران محسوب می شود و به عنوان یک بازیگر در سینما و تئاتر فعالیت داشت، در عین حال بزرگترین آرشیو دوربین های عکاسی را نیز در اختیار داشت.
مسعود زنده روح کرمانی همان روزها درباره جایگاه اصغر بیچاره در هنر عکاسی ایران گفت: اصغر بیچاره بیشترین کارش در زمینه عکاسی سینما بود و فیلم های بسیاری را عکاسی کرد و چند کتاب هم چاپ کرد، اما از همه مهمتر اینکه بازیگر خوبی هم در تئاتر و سینما بود و نکته دیگر کلکسیونی است که از دوربین ها و ادوات عکاسی دارد که خانه او را تبدیل به یک موزه کرده است که البته توسط خودش نگهداری می شد و کاش شهرداری در این سال ها اقدام به سرمایه گذاری روی آن می کرد چون وقتی در خانه اصغر بیچاره قدم می زنید انگار تاریخ عکاسی را مرور می کنید.
از او به عنوان قدیمی ترین عکاس سینمای ایران یاد می شود. حتی بعد از فوت او قرار بر این شد که موزه ای به نام او احداث شود که حالا به نظر می رسد این مهم به دست فراموشی سپرده شده باشد.
همچنین اصغر بیچاره سه جلد کتاب درباره تاریخ سینمای ایران نگاشته است. او افزون بر عکاسی ۳۸ فیلم، سابقه بازی در ۲۳ فیلم سینمایی را نیز در کارنامه دارد.
یادش گرامی
سوم تیرماه بود که هنرمندان کارتونیست در فقدان یکی از پیشکوتان و تاثیرگذاران این عرصه به سوگ نشستند. محمد رفیع ضیایی پیشکسوت کارتونیست سوم تیر ماه درگذشت. وی در سال ۱۳۲۷ در شهر اِوز از توابع فارس به دنیا آمد و از معدود کسانی بود که علاوه بر کار عملی در کار تئوری نیز بسیار فعال بود. از نخستین کاریکاتورهایی که بعد از انقلاب در ایران چاپ شده اند تا چاپ صدها مقاله تخصصی درباره کاریکاتور در ایران و جهان امضای او را دارد. شاید به جرات بتوان گفت پرکارترین کارتونیست در حوزه تئوری کارتون و کاریکاتور، محمد رفیع ضیایی بود که بیش از ۳۰ سال فعالیت مستمر مطبوعاتی داشت.
یادش مانا
زندگی و مرگ در تیرماه به یاد عباس کیارستمی
داغ تا به امروز تازه مانده دیگری در سال ۹۵ که بازتاب های بسیاری در داخل و خارج از ایران داشت به نام عباس کیارستمی زده شد. این هنرمند سینماگر بیش از آنچه حتی تا به امروز درباره اش صحبت شده باشد در عرصه هنرهای تجسمی تاثیرگذار بود. پس از مرگ باور نکردنی او در ۱۴ تیر ۹۵ بیشتر نگاه ها به فعالیت های سینمایی او معطوف شد اما او شاید بیش از یک فیلمساز یک عکاس بود. حتی ویدئو آرت های او شهرت جهانی زیادی دارد. درس نقاشی خوانده بود و اصلا نگاه خاص کیارستمی به دنیای تصویر با علم به مبانی سواد بصری، او را فیلمسازی مولف کرد. نگاهی که به شدت وامدار تجربه های بصری او در عرصه هنرهای تجسمی بود و بارها گفته بود سینمایش از عکس هایش تاثیر می پذیرد. در حراج دوبی یکی از عکس هایش در سال ۲۰۰۸ به رقم ۱۳۳ هزار دلار به فروش رفت و در حراج فیلیپس لندن یکی دیگر از عکس هایش به رقم ۱۱۷ هزار دلار و همین رقم ها او را رکورددار عکاسی در خاورمیانه کرد؛ رکوردی که هنوز در دستان اوست.
عکس های کیارستمی ظاهری ساده دارند: پهنه پوشیده از برف، جاده ای پیچیده در میان تپه ها، درختانی که گاه تنها تنه شان به شکل موازی بوم را در بر گرفته است، درختی تک افتاده در پهنه عظیم یک منظره سبز، دری تنها افتاده، پنجره ای رو به روشنایی که درخت هایی را قاب گرفته است و....
در سال ۹۵ بزرگداشت های بسیاری برای عباس کیارستمی برگزار شد و تا آخرین روزهای اسفند این بزرگداشت ها ادامه داشت که آخرینش در سال ۹۵ باز می گردد به زنده کردن یاد و خاطره او در چهاردهمین جشن تصویر سال. حالا قرار است در خانه هنرمندان ایران کنار اثر چیدمانی به یادگار مانده از او به نام «هفت چنار» گذری به نام کیارستمی زده شود تا در چهار فصل سال آثار او به نمایش در بیایددر سال ۹۵ بزرگداشت های بسیاری برای این هنرمند برگزار شد و تا آخرین روزهای اسفند این بزرگداشت ها ادامه داشت که آخرینش در سال ۹۵ باز می گردد به زنده کردن یاد و خاطره او در چهاردهمین جشن تصویر سال. حالا قرار است در خانه هنرمندان ایران کنار اثر چیدمانی به یادگار مانده از او به نام «هفت چنار» گذری به نام کیارستمی زده شود تا در چهار فصل سال آثار او به نمایش در بیاید.
یادش همیشه زنده و مانا
۲۳ مردادماه بود که خبر رسید ضیاءالدین جاوید، نقاش و معمار پیشکسوت، براثر ایست قلبی درگذشت. ضیاءالدین جاوید متولد ۱۳۲۲ در همدان بود. در سال ١٣٣٩ در آزمون ورودی دانشکده معماری و هنرهای زیبای دانشگاه تهران شرکت کرد. در سال های اول ورود به دانشگاه، سفرهای فراوان به بیشتر نقاط ایران داشت و با آشنایی که از دوران نوجوانی با شعر و ادبیات ایران زمین داشت، نقاشی و حتی معماری را وسیله ای برای پیوند شعر و فرهنگ و معماری یافت. او سال ها در زمینه تدریس به دانشجویان علاقه مندان به هنر معماری فعالیت کرد.
یادش گرامی
۹ شهریور خبر سید که نشان تانیک، هنرمند برجسته مجسمه ساز و دارای نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، درگذشت. نشان تانیک هنرمند مجسمه ساز که موفق به دریافت نشان درجه یک هنری شده بود، سال ۱۳۱۸ در ارومیه به دنیا آمد. تانیک هنر پیکره سازی را نزد استادان جواد بیک زاکاتالی و حسن ارژنگ تا رسیدن به درجۀ استادی فراگرفت. وی از پایه گذاران و بانیان موزه های مردم شناسی گنجعلی خان کرمان، سعدآباد، تبریز، شاهرود و رشت و موزۀ پست و بسیاری دیگر از موزه های ایران بود. پیکره کمال الملک، نقش برجستۀ استاد شهریار، پیکرۀ جدال شیر و اژدها، ترمیم پیکرۀ مرد نمکی، طراحی و ساخت موزۀ آب در مجموعۀ سعد آباد و طراحی و ساخت وسایل مجموعه های تلویزیونی سلطان صاحب قران، میرزا کوچک خان و امیر کبیر از آثار وی محسوب می شوند.
یادش گرامی
۱۳ شهریور ماه بود که باز هم خبر درگذشت جوانی دیگر از هنرمندان عرصه تجسمی همه را متاثر کرد. وحید جعفرنژاد هنرمند جوان عرصه هنرهای تجسمی که حضوری موثر در عرصه بین المللی هم داشت به شکل غم انگیزی از میان ما رفت. او متولد ۱۳۶۴ تهران برگزیده «منتخب نسل نو» در سال ۱۳۸۸ بود.
یادش گرامی
فصل پاییز فصلی بود که داس مرگ به سراغ هنرمندان عرصه تجسمی نیامد اما با شروع فصل زمستان در ۱۴ دی ماه خبر درگذشت هنرمند مجسمه سازی که اکثرا او را به عنوان خالق مجسمه «کوهنورد» که در دربند تهران نصب است می شناسند بار دیگر جامعه تجسمی را در سوگ فرو برد. رضا لعل ریاحی پیشکسوت عرصه نقاشی و مجسمه سازی و خالق مجسمه «کوهنورد» که در دربند تهران نصب است در سن ۹۸ سالگی در بروکسل درگذشت. یادگاری ارزشمند این هنرمند برای ما مجسمه «کوهنورد» است که در محله دربند از سال ۱۳۴۱ نصب شده است. این هنرمند در سال های اخیر به دلیل سن بالایی که داشت در صرفا نقاشی می کرد و بیشتر آثار به جا مانده از او هم در این زمینه است و چندی پیش کتابی از نقاشی های این هنرمند چاپ شد.
یادش مانا
آخرین روزهای سال ۹۵ هم رسانه های تجسمی از مخابره خبر مرگ عزیزی دیگر بی نصیب نماندند و خبر درگذشت مسعود معصومی از عکاسان پیشکسوت ۱۳ اسفندماه مخابره شد. مسعود معصومی یکی از عکاسان پیشکسوت در شاخه عکاسی تبلیغاتی که سال ها به تدریس این رشته مشغول بود و دانشجویان زیادی را پرورش داده بود صبح امروز ۱۳ اسفندماه چشم از جهان فرو بست.
وی که از پایه گذاران تلفیق عکاسی تبلیغاتی و صنعتی بود متولد ۱۳۱۶ بود. از او به عنوان نخستین عکاس ایرانی دارای تحصیلات دانشگاهی یاد می شود. استاد معصومی بیش از یک دهه بود که از تهران به استان گیلان عزیمت کرده بود.
یادش گرامی
اما آخرین روزهای سال ۹۵ هم نگذشت مگر با غم از دست دادن هنرمندی دیگر که یک پایش در موسیقی بود و پای دیگرش در شعر و نقاشی. طلیعه کامران که یکی از پیشکسوتان سنتورنوازی بود، در عین حال شاعر و نقاشی برجسته بود که صبح روز ۲۴ اسفندماه درگذشت.
طلیعه کامران متولد سال ۱۳۰۹ بود و نقاشی پرسابقه بود. اولین نمایشگاه انفرادی خود را در سال ۱۳۴۷ در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزار کرد. او ۱۱ نمایشگاه انفرادی داشت و در ۴۲ نمایشگاه گروهی در ایران و خارج از ایران شرکت کرد.کتاب «بخشهایی از ردیف حبیب سماعی به روایت طلیعه کامران» (منتشرشده توسط موسیقی عارف به سال ۱۳۸۸) و سیدی «یادگار حبیب» (حاوی بخشهایی از ردیف حبیب سماعی)، «سنتور طلیعه کامران، تنبک و آواز استاد حسین تهرانی» (منتشرشده در سال ۱۳۹۰) بخشی از فعالیتهای این هنرمند است.
یادش گرامی