بابک اطمینانی درباره مرور مهمترین اتفاقات تجسمی سال ۹۵ به خبرنگار مهر گفت: در سال ۹۵ اتفاقات حوزه تجسمی بسیار زیاد و متنوع بود. به عنوان کسی که در انجمن هنرمندان نقاش مسئولیت های زیادی دارم متاسفانه نتوانستم بسیاری از نمایشگاه ها را ببینم و برای همین درباره کیفیت کلی نمایشگاه ها در سال ۹۵ نمی توانم اظهار نظری بکنم.
وی ادامه داد: اما گمان می کنم سال ۹۵ ما شاهد اتفاقاتی بودیم که بزرگتر از اتفاقات در سطح بخش خصوصی است و آن تعامل یا فعالیت انجمن های تجسمی کشور با یکدیگر است. سال ۹۵ را با داستان هایی درباره احتمال واگذاری موزه هنرهای معاصر تهران و بعد داستان های ارسال گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران به برلین و رم آغاز کردیم. به حق هنرمندان می خواستند قدمی در راستای شفاف سازی مسائلی اینچنینی و رعایت مسائل حقوقی بردارند تا حقی از مردم زایل نشود. مسأله بعدی هم درباره اتفاقات اخیری است که در داوری جشنواره فجر و کپی بودن یکی از آثار برگزیده پیش آمد که همه انجمن ها با یکدیگر بیانیه ای صادر کردند و حتی در بیانیه مطرح کردیم که در این مورد حاضر به همکاری و ارائه مشاوره هستیم.
مسئول امور نمایشگاهی انجمن هنرمندان نقاش بیان کرد: شخصا گمان می کنم مدیریت دولتی در شکلی که فعلا در کشور داریم شاید تا به حال به نوعی توانسته جوابگوی نیازهای تجسمی کشور باشد اما دیگر پاسخگوی این نیازهای رو به افزایش نیست. باید راه های دیگری پیدا کرد و با کار گروهی و تشکیل تیم های جدید و متخصصین که به خودی و غیر خودی هم تقسیم نشده باشند فضایی ایجاد کنیم که هنرمندان و صابحنظران عرصه هنر در سیاستگذاری های کلان کشور شرکت کنند. به هر حال هر چه در حواشی مدیریت دولتی می گذرد طبیعتا به دلیل محدودیت در دانش و بینش و تجربه نمی تواند ما را به سمت افقی روشن هدایت کند. ماجراها متکثر تر از آنچیزی است که به نظر می رسد با یک نفر و دو نفر بشود مدیریتش کرد.
اطمینانی در ادامه درباره یکی از مهمترین فعالیت های انجمن هنرمندان نقاش در سال ۹۵ که وی مسئول برگزاری اش بود یعنی برپایی «کارنمای پژوهشی هنرمندان زیر ۴۰ سال عضو انجمن» نیز اظهار کرد: من گمان می کنم این حرکت یک نقطه عطفی بود در فعالیت های سال های اخیر انجمن و بدعتی گذاشته شد که پیش از این وجود نداشت. ما اهداف بسیار مهمی را در این کارنما دنبال می کردیم و ویژگی های شاخصی را در آن می بینیم.
وی ادامه داد: اولا اینکه این کارنما برای اعضای عضو انجمن است. دوم اینکه به صورت فصلی و دنباله دار برگزار می شود. ما آن را به اعضای زیر ۴۰ سال و بالای ۴۰ سال تقسیم کردیم. هنرمندان کارهایی را در این کارنما ارائه می دهند که انتخاب خودشان است و هیچ داوری در این میان صورت نمی گیرد. فرصتی است برای دیده شدن این اعضا که تا به حال فراهم نبوده است.
وی با تشبیه این کارنماها به بی ینال های آزادی که به طور متوسط در هر کدام ۵۰ نقاش حضور دارند بیان کرد: در هر نمایشگاه هنرمندانی حضور دارند که آثاری طی دو سال اخیر خلق کرده باشند و باید از همان میان آثارشان را انتخاب کند. هر نمایشگاه در واقع یک نمایشگاه انفرادی، گروهی است تا ایده ها بهتر مطرح شود و توانایی هنرمندان کنار یکدیگر بهتر دیده شود و عادلانه سنجیده شود. پتانسیل اعضای انجمن مدام رصد می شود و داده های گوناگونی از این کارنماها گردآوری می شود و ضمن اینکه رابطه با اعضای انجمن هم حفظ می شود و بستری برای آسیب شناسی دائمی انجمن ایجاد می شود.
اطمینانی یکی دیگر از حسن های برپایی این کارنماها را رصد کیوریتورها و دسته بندی هنرمندان به دلخواه خودشان دانست و گفت: هر کیوریتوری می توانست با قدم زدن در این ۴ کارنمایی که تا به حال برگزار شده است طراحی نمایشگاه های خاصی را در ذهن ایجاد کرده باشد و رابطه حرفه ای با هنرمندان ایجاد کند. ما در انجمن با تشکیل کمیته های تخصصی در واقع می خواستیم به استاندارهای روز نزدیک شویم. ما در سال ۹۵، ۴ کارنما در چهار فصل در خانه هنرمندان برای ۱۸۶ عضو انجمن برگزار کردیم. باقی اعضای زیر ۴۰ سال که به طور کلی ۵۲۰ نفر هستند یا در دو سال اخیر اثر جدید نداشتند و یا شماره هایشان تغییر کرده بود و یا ایران نبودند.
وی ادامه داد: برخی از دوستان هم از سال های گذشته دلخوری هایی از انجمن داشتند که انباشته شده بود و حاضر به همکاری نبودند. در این ۴ کارنما ۱۰۴۴ اثر ارائه شد که به نظرم کارنامه بسیار پر باری است. ما برای هر کمیته در انجمن چارت مشخصی تعیین کرده ایم که قابل انتقال به تیم های بعدی خواهد بود. تا تجربیات مستند سازی و منتقل نشود نمی توان به رشد این فعالیت ها امیدوار بود.
وی در پایان درباره آرزوی اش برای سال ۹۶ نیز بیان کرد: امیدوارم پتانسیل های خلاق و ناشناخته این عرصه در سال ۹۶ وسط میدان بیایند و پر و بال بگیرند و بتوانند کیفیت جدیدی در این عرصه ایجاد کنند. هنر ایران بتواند جایگاه کیفی خود را در داخل و خارج از ایران پیدا کند و دیگر شاهد نباشیم استعدادی به دلیل اینکه به آن رسیدگی نمی شود از بین برود. امیدوارم افق های خوبی برای هنرمندان تجسمی ایجاد شود.