آیت الله رمضانی گفت: آن چیزی که پشتوانه اخلاق و عدالت است و اگر در انسان وجود پیدا کند، انسان به سهولت راه اخلاق و عدالت را پیش می گیرد، تنها ایمان است.

به گزارش خبرگزاری مهر، متن زیر مشروح خطبه های نماز جمعه این هفته هامبورگ به امامت آیت الله رمضانی است که در ادامه می خوانید.

الحمد لله ربّ العالمین و الحمد لله الذی لا مُضادّ له فی مُلکه و لا مُنازِعَ لَهُ فی أمره. الحمدالله الذی لا شریک لَهُ فی خلقه ولا شبیه لَهُ فی عَظَمَتِه (جزء من دعاء الإفتتاح) وصلّی الله علی سیدّنا ونبیّنا محمّد صلّی الله علیه وعلی آله الطاهرین واصحابه المنتجبین. 

عبادالله ! أُوصیکم و نفسی بتقوی الله و اتّباع امره و نهیه.

با توجّه به اینکه ایمان نقش مهمی در جامعۀ دینی ایفا می کند، به همین جهت برای رسیدن به حیات دینی توجّه به برخی از امور ضروری است. لذا همانگونه که در مباحث پیشین اشاره گردید نگاه انسان مؤمن و معتقد با انسان غیر مؤمن نسبت به جهان هستی و خودِ انسان متفاوت است، زیرا انسان مؤمن نسبت به جهان و خود، تفسیری معنوی و روحانی دارد و آن را یک آفرینش بی معنی نمی داند. بلکه تمام آفرینش خدای تعالی را بر اساس حکمت و مصلحت و  غرض می داند. و بر همین اساس، نقش ایمان را در همۀ بخش های حیات دینی ضروری می داند. زیرا با توجّه به تعامل «ایمان و علم و عقل و عمل» آن را ضامن اجرای شریعت و باید و نبایدهای اخلاقی دانسته، و در حقیقت ایمان را پشتوانه اخلاق و عدالت می داند. به همین جهت مرحوم شهید مرتضی مطهری در این زمینه می نویسد: «آن چیزی که پشتوانه اخلاق و عدالت است و اگر در انسان وجود پیدا کند، انسان به سهولت راه اخلاق و عدالت را پیش می گیرد، و سود را کنار می زند، تنها «ایمان» است. چه ایمانی؟ یعنی ایمان به خود عدالت و ایمان به خود اخلاق».[۱]

حیات دینی عامل جامعه دینی

اگر افراد یک جامعه به لوازم حیات دینی متعهد باشند، قطعاً جامعه ای که آن افراد در آن زندگی می کنند، دینی خواهد شد؛ پس در حقیقت جامعۀ دینی به دنبال «حیات دینی» است. لذا چنین جامعه ای در همۀ فضای زندگی فردی و اجتماعی افرادش، تقویت باورها و عمل بر اساس آن را اصل قرار می دهد. چرا که خدای تعالی در قرآن کریم در این خصوص می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی نَزَّلَ عَلی‏ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً؛ ای کسانی که ایمان آورده‏اید! به خدا و پیامبرش، و کتابی که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانی) که پیش از این فرستاده است، ایمان (واقعی) بیاورید کسی که خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهی دور و درازی افتاده است‏».[۲]

مراتب ایمان در حیات دینی

با توجه به نقش مهم «ایمان» در حیات دینی و جامعه دینی، خود این ایمان نیز دارای مراتبی است که آیات و روایات به تبیین آن پرداخته اند. بنابراین می توان گفت مراتب ایمان از تسلیم شدن و التزام عملی به اوامر و نواهی دین گرفته تا تسلیم قلبی و ایمان بعد از ایمان، همۀ اینها می تواند در رفتار و کردار انسان مؤمن تأثیرگذار باشد. چرا که آیات و روایات زیادی است که بر این مراتب دلالت می کنند مانند: «قَالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُمْ؛ عربهای بادیه ‏نشین گفتند: «ایمان آورده ‏ایم» بگو: «شما ایمان نیاورده اید، ولی بگویید اسلام آورده ‏ایم، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است‏».[۳] و آیۀ «قالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسی‏ وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین‏؛ (ملکه سبا) گفت: پروردگارا! من به خود ستم کردم؛ و (اینک) با سلیمان برای خداوندی که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم!».[۴]و آیه «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ؛ دین در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است».[۵] و آیه شریفه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیم‏؛ ای کسانی که ایمان آورده ‏اید! تقوای الهی پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و برای شما نوری قرار دهد که با آن (در میان مردم و در مسیر زندگی خود) راه بروید و گناهان شما را ببخشد؛ و خداوند غفور و رحیم است‏».[۶] 

در بسیاری از آیاتی که در سطور گذشته بیان شد، به ایمان پس از ایمان اشاره شده است، چرا که پر واضح است برای رسیدن به حقیقت ایمان، باید پایه های ایمان را تقویت نمود. و این موضوع نیز در بیانی نورانی که امام باقر(ع) از جد بزرگوارش امیرالمؤمنین(ع) نقل می کند مورد تبیین قرار گرفته است: «سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ عَنِ الْإِیمَانِ، فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ جَعَلَ الْإِیمَانَ عَلی‏ أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَی الصَّبْرِ، وَ الْیَقِینِ‏، وَ الْعَدْلِ‏، وَ الْجِهَادِ؛ از امیر مؤمنان(ع) درباره ایمان پرسیده شد؟ فرمود: «خدای عز و جل ایمان را بر چهار ستون نهاد: بر شکیبایی و یقین و عدل و جهاد».[۷] که البته هر کدام از این مراتب، دارای چهار شعبه است و بحث مفصلی را می طلبد.

آثار ایمان در حیات دینی انسان

اگر زندگی انسان مؤمن بر پایۀ ایمان شکل بگیرد آثار فراوانی از لحاظ فردی و اجتماعی بر جای خواهد گذاشت، که از جمله آثار فردی آن می توان به این امور اشاره نمود: درمان بیماریهای روحی، آرامش روحی، تندرستی و سلامت جسم، تعدیل غرایز، بصیرت و روشن بینی، شادی و نشاط، عزت و سربلندی و دوری از هر گناهی و اعتدال و میانه روی. که البته این امور بخشی از آثار فردی ایمان است، چه اینکه در آثار اجتماعی می توان به مواردی چون هم دلی و هم گرایی، مسئولیت پذیری، محبوبیت مردمی و امنیت جمعی و اجتماعی اشاره کرد.

مهمترین نشانه های ایمان

بدون شک هر مسأله ای که در حیات دینی انسان تأثیرگذار است دارای نشانه هایی است، از این جهت ایمان نیز نشانه هایی دارد که از جملۀ آنها می توان به «یقین و خداباوری» اشاره نمود. چرا که پیامبر اکرم(ص) در این خصوص فرموده اند: «إنَّ أفضَلَ الإِیمانِ أن تَعلَمَ أنَّ اللَّهَ مَعَکَ حَیثُما کُنت‏؛ برترین درجه ایمان، این است که بدانی خداوند، همه جا با توست‏».[۸] همچنین از دیگر نشانه های ایمان «عشق و محبت به خدا و اولیایش» می باشد، زیرا پیامبر اکرم(ص) در این باره نیز فرموده است: «أَوْثَقُ عُرَی الْإِیمَانِ الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ وَ تَوَالِی أَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ التَّبَرِّی مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ؛ محکم ترین دستاویزهای ایمان، دوستی برای خدا و دشمنی برای خدا و دوستی ورزیدن با اولیای خدا و بیزاری از دشمنان خداست».[۹] و نیز می توان از نشانه های ایمان به «یاد نام خدا» اشاره داشت. بدین بیان که قرآن کریم در این خصوص می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً؛ ای کسانی که ایمان آورده‏اید! خدا را بسیار یاد کنید».[۱۰] همچنین مطابق آیات قرآن از دیگر نشانه های ایمان «فرمانبری از فرمان خدای محبوب» است: «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَخْشَ اللَّهَ وَ یَتَّقْهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْفائِزُون‏؛ و هرکس خدا و پیامبرش را اطاعت کند و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهیزد، چنین کسانی همان پیروزمندان واقعی هستند».[۱۱]

در بسیاری از آیات و روایات نشانه هایی برای اهل ایمان ذکر شده که اموری نظیر: شکر الهی، رضایت حق، خوف و رجاء، توکل، اجتناب از کینه ورزی، دوری از بخل، پرهیز از بدگمانی، گشاده رویی و خلق نیکو، خردورزی، عفو و گذشت، امانت داری، وفای به عهد و جوانمردی و ... را می توان برای مؤمنین برشمرد. که البته فقط چند روایت برای نمونه، نسبت به برخی از نشانه های اهل ایمان ذکر می شود:

۱ـ حضرت امیر(ع) دربارۀ «مردم دوستی» فرموده اند «خالِطُوا النّاسَ مُخالَطَةً إن مِتُّم مَعَها بَکَوا عَلَیکُم، وإن عِشتُم حَنّوا إلَیکُم‏ با مردم آن گونه معاشرت کنید که اگر مردید بر شما گریه کنند و اگر زیستید بر شما دلسوزی و شفقت کنند».[۱۲]

۲ـ از نبی مکرم اسلام(ص) در خصوص «گشاده روئی و خلق نیکو» روایت شده است که وجود نورانی ایشان در این باره فرموده است: «إنَّ مِن أکمَلِ المُؤمِنینَ أیمانا، أحسَنَهُم خُلُقا و ألطَفَهُم بِأَهلِهِ؛ از مؤمنان، آن کسی ایمانش کامل‏تر است که خوش‏اخلاق‏تر، و با خانواده‏اش مهربان‏تر باشد».[۱۳]

۳ـ امام صادق(ع) دربارۀ «شکرگزاری» می فرمایند: «شَکُوراً عِنْدَ الرَّخَاءِ، قَانِعاً بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ؛ (اهل ایمان) در سختی و آسایش سپاس گزارند، و به آنچه خداوند روزیش فرموده قانع می باشد».[۱۴]

[۱]. مطهری، مرتضی‏، مجموعه آثار(آزادی معنوی)، ج‏۲۳، ص۵۱۶، تهران- قم‏، صدرا، چ هشتم‏، ۱۳۷۷ش‏.

[۲]. النساء/۱۳۶.

[۳]. الحجرات/۱۴.

[۴]. النمل/۴۴.

[۵]. آل عمران/۱۹.

[۶]. الحدید/۲۸.

[۷]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۴۹، ح۱، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چ چهارم، ۱۴۰۷ق.

[۸]. الطبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم‏ الأوسط، ج۸، ص۳۳۶، ح۸۷۹۶، تحقیق طارق بن عوض اللَّه وعبد الحسن بن إبراهیم الحسینی، قاهره، دار الحرمین، ۱۴۱۵ق. و پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحة، ص۲۲۹، ح۳۹۱، تهران، دنیای دانش، چ چهارم، ۱۳۸۲ش.

[۹]. کلینی، همان، ص۱۲۶، ح۶.

[۱۰]. الأحزاب/۴۱.

[۱۱]. النور/۵۲.

[۱۲]. نهج البلاغة، الحکمة/۱۰.

[۱۳]. الترمذی، محمّد بن عیسی، سُنَن‏ التِّرمِذی‏ (الجامع الصحیح)، ج۵، ص۹، ح۲۶۱۲،تحقیق أحمد محمّد شاکر، بیروت، دار إحیاء التراث، بی تا. «قال رسول الله(ص): أَحْسَنُ النَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ وَ أَنَا أَلْطَفُکُمْ بِأَهْلِی»( ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۳۸، ح۱۰۹، تهران، نشر جهان، چ اول، ۱۳۷۸ق).

[۱۴]. کلینی، همان، ص۴۷، ح۱.