به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اتاق بازرگانی،صنایع،معادن و کشاورزی ایران، محمدرضا انصاری، عضو هیات رئیسه اظهار کرد: «مقدمه و الزام اولیه اشتغالآفرینی تولید، رشد و رونق اقتصادی است. اما محقق شدن تولید و اشتغال در تمام این مدت اسیر یک نگاه بنیادی غلط در کشور است.»
او درباره رشد اقتصادی میگوید: «رشد را بهدرستی در سه بخش دیدهاند؛ فروش نفت، بهرهوری (۲.۸ درصد) و سرمایهگذاری خارجی.» انصاری میگوید: «رشد ۸ درصدی اقتصادی که دولت درباره آن گفته است نیاز به الزاماتی دارد که باید به الزامات این رشد هم اشاره شود. بستر اصلی رشد اقتصادی، تولید و اشتغال، توسعه بخش خصوصی است. به نظر نمیآید دولت با شرایط فعلی، قصد توسعه بخش خصوصی را داشته باشد.»
انصاری درباره نگاه بنیادی غلطی که اشاره میکند، توضیح میدهد: «اولین مسئله خصوصیسازی است. اتاق ایران و بخش خصوصی صحبت از این میکند که اقتصاد به بخش خصوصی واقعی منتقل شود؛ ولی این مسئله اتفاق نمیافتد. به نظر من، در صورتی که اقتصاد به بخش خصوصی واگذار نشود، باقی کارها نوعی وصله پینه است.»
خصوصیسازی و نیاز به نقدینگی
او معتقد است قصه خصوصیسازی در ایران به شهادت آمار و ارقام موفق نبوده است. به گفته انصاری، دلیل این ناموفق بودن به نگاه غلطی برمیگردد که موقع خصوصیسازی جاری بود. نیاز فوری به نقدینگی در پشت خصوصیسازی، این پروژه را محکوم به شکست کرده است.
به گفته عضو هیات رئیسه اتاق ایران، در هیچ کجای دنیا واگذاری و خصوصیسازیهای موفق اینگونه نبوده که فقط با عاملیت پول پروژهای به فردی واگذار شود. در دنیا پروژهها به کسانی واگذار میشود که مطمئن باشند او اشتغالآفرینی میکند و صنعت را میشناسد. کسانی که با پول صنعتی را می خرند دنبال اشتغالزایی نیستند؛ آنها به دنبال سود خود هستند. برای همین طبق آمار مواردی که واگذار شده، موفق نبوده است.
برای اشتغالآفرینی چه باید کرد؟
عضو هیات رئیسه اتاق ایران میگوید: «گام اول در اشتغالآفرینی، تقویت اقتصاد خصوصی است ولی این حوزه اسیر نگاه غلطی است که اجازه رشد را به اقتصاد بخش خصوصی نمیدهد. مسئله دوم تامین سرمایه، سرمایهگذاری خارجی است.»
انصاری معتقد است: «دولت در مسیر انحرافی قدم برمیدارد؛ دولت برای جذب سرمایه خارجی بیشترین تلاش و همت خود را گذاشته است. ولی به نظر میرسد در سطح کلان کشور چنین باوری وجود ندارد؛ اگرچه سرمایهگذاری خارجی یکی از راههای رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی است نه همه آن.» او تصریح میکند: «تجربه کشورهای دنیا، بعد از جنگ جهانی دوم بارها ثابت کرده که سرمایهگذاری خارجی بهتنهایی، راهگشای توسعه کشور نیست. باید به ظرفیتها و پتانسیلهای داخلی هم توجه شود و ساختارهای اقتصادی در داخل کشور اصلاح شود. اما به نظر نمیرسد که سیاستگذارها بخواهند دست به چنین اصلاحی بزند.»
او به نقش اتاق ایران هم اشاره میکند: «اتاق ایران میتواند در این مورد نقش مهمی داشته باشد. اتاق می تواند مبانی بنیادی و زیربنایی اقتصاد را بررسی و آن را مطرح کند. البته این موارد چند مورد بیشتر نیستند که میتواند بسترساز اقتصاد و تولید و اشتغال باشد.
او در باره این مبانی میگوید: «اولین مسئله تقویت بخش خصوصی است.» به گفته انصاری، این خوشخیالی دولت است که فکر کند همه سرمایههای خارجی، جذب دولت خواهد شد یا فکر کند توان جذب و اداره آن سرمایه را دارد. دولت جای خوب و جاذبی برای سرمایه خارجی نیست. دولت باید مشکلات پیش پای بخش خصوصی را برطرف کند.
انصاری میگوید: «استفاده از چنین ظرفیتی مستلزم فراهم کردن بسترهای مناسب تأمین مالی و توسعه مشارکت بخش عمومی-خصوصی از طریق ایجاد زیرساختهای قانونی و افزایش انگیزهبخش خصوصی برای مشارکت است.
به گفته وی دولت گرفتار مسایل و مشکلات متعددی است و محدودیت جدی دارد. بخشی از این مشکلات تاریخی به آن به ارث رسیده است. تنها کانال نجات از این وضع، توجه به بخش خصوصی است؛ اما حتی به نظر نمیرسد دولت سیاست یکپارچهای را در جهت هدایت اقتصادی داشته باشد. دولت در بالاترین سطح هم سیاست یکپارچهای برای حمایت از بخش خصوصی ندارد. هرکدام از وزرا خود تصمیم میگیرند و تابع استراتژی واحد دولت نیستند.
بخش خصوصی گرفتار است
انصاری میگوید: «باید مسائل و مشکلات بخش خصوصی برطرف شود؛ بخش خصوصی هم در داخل با مشکلات روبهروست و هم در عرصه بینالمللی، مسائل و مشکلات بانکی دستوپای آنها را بسته است.»
عوامل رشد اقتصادی
انصاری معتقد است: «عامل اول برای اشتغالزایی، حرکت اقتصاد به سمت استفاده از ظرفیتهای تولیدی استفادهنشده است که باید برای آن برنامهریزی شود.»
او عامل دوم را نیروهایی میداند که رشد مداوم اقتصاد پس از رسیدن به اشتغال کامل را در بلندمدت تضمین میکنند. انباشت سرمایه و پیشرفت تکنولوژی از این دستهاند.
بهرهوری ممکن نیست
عضو هیات رئیسه اتاق ایران میگوید: «وجود قوانین و مقررات متعدد و مخل فعالیتهای بخش خصوصی و فرآیندهای ناکارآمد ارائه خدمات عمومی از عوامل مهم ضعف انگیزههای تولید و سرمایهگذاری در کشورند. در این شرایط چگونه ممکن است که بهرهوری واحدهای اقتصادی به حدی برسد که باعث رشد اقتصاد شود یا زمینه را برای اشتغالآفرینی فراهم کند؟!»
صادرات و اشتغالآفرینی
صادرات و تولید صادراتمحور، راهی برای اشتغالآفرینی است؛ انصاری میگوید: «وقتی ما در زمینه صادرات صحبت میکنیم، این صحبتها شبیه شعار است. چون اقدامی برای توسعه صادرات انجام نمی دهیم. صادرات به معنی این است که از تقاضای رایگان خارج از مرزهای خود استفاده کنیم. در رقابتهای بینالمللی حضور داشته باشیم تا تولید و اشتغال پایدار موفق شود. این تمهیداتی میخواهد و به نظر نمیرسد عزم ملی منسجمی دنبال این قصه باشد تا صادرات را توسعه دهد.» او ادامه میدهد: «ما به توسعه ۴-۵میلیارد دلاری دلخوش کردهایم درحالی که ظرفیت ۶۰۰ میلیارد دلاری برای ۸۰میلیون جمعیت در حوزه صادرات وجود دارد که ما فقط از چند درصد آن استفاده میکنیم.»