اردبیل – تغییر اسباب و لوازم زندگی اردبیلی‌ها طی دهه‌های گذشته نه تنها از رنگ و بوی فرهنگ بومی کاسته بلکه به عقیده کارشناسان در تغییر سبک زندگی نیز مؤثر بوده است.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها- ونوس بهنود: دو تن از نوه‌ها موظف شده‌اند مطبخ مادربزرگ را تمیز کنند. مطبخ تاریک است و با کم‌حوصلگی‌های مادربزرگ به تمیزکاری اساسی نیاز دارد. از در چوبی قدکوتاهی دخترها سر خم کرده و پا به مطبخ می‌گذارند. دیگ‌های مسی، وسایل پخت‌وپز نان، تنور، ظروف چینی گل سرخ داخل قفسه، پارچ و لیوان‌های شیشه‌ای فیروزه‌ای و لاجوردی و دمکنی های حصیری بعد از ساعت‌ها مثل چراغ‌برق می‌زند.

آن سوتر مادر لحاف و تشک‌ها را جا به جا کرده و محل جمع کردن آن ها را گردگیری می‌کند. لحاف و تشک‌های پشمی باید سال دیگر شکافته شده و پشم گلوله شده دوباره باز شود.

اتاق مهمان‌ها تمیز است اما کمی گردگیری و یک دست جارو زدن بی‌حساب‌وکتاب نیست. شاید به یکباره مهمانی از راه برسد.صندوق چوبی «یخدان»، چراغ‌های «قوشاپیلته»، سماور «نیکالای» و چینی‌های ژاپنی تزئینات دورتادور اتاق مهمان است.

سال‌ها بعد در همان اتاق‌ها مبل‌های ترکیه، بلورهای وارداتی و فرش‌های ماشینی می‌شود تزئینات خانه. دورتادور آن خبری از اسبابی که مادربزرگ از دختران تا نوه‌ها را مجبور می‌کرد از آن ها نگه‌داری کنند، نیست. تنها گلدانی از چشم‌ها دور مانده که در گوشه یکی از تاقچه ها پشت آجیل‌خوری بلوری جا مانده است.

خانه صمیمت خود را روزی که اسباب مادربزرگ کهنه و ناجور تلقی شد، از دست داد.

توجه به آرامش و محرمیت در خانه‌های قدیمی اردبیل

سبک خانه‌سازی و آراستگی خانه‌ها در اردبیل مطابق با اصولی است که هر انسانی در امر خانه‌سازی عمیقاً نیازمند آن است. این دو اصل آرامش و محرمیت است که در تمامی خانه‌های قدیمی اردبیل چه در بیرون خانه و محوطه آن و چه در اندرونی و تزئینات آن جلوه گری می‌کند.

باباصفری نویسنده سرشناس اردبیلی در خصوص سبک خانه‌سازی اردبیلی‌ها در کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ آورده است: «سبک خانه‌ها بر پایه تقارن بود، به این معنی که علی‌الاصول در وسط ساختمان تالار بزرگی به شکل مستطیل می‌ساختند و در پشت آن به درازای تالار آشپزخانه که آن را مطبخ می‌گفتند، ساخته می‌شد. تالار محل پذیرایی بود و بزرگی آن به امکانات مالی و موقعیت اجتماعی صاحب‌خانه بستگی داشت.»

وی اضافه می‌کند: «قسمتی از تالار در طول ضلع شمالی به سه قسمت تقسیم می‌شد که قسمت وسط را که اندکی از سطح تالار بلندتر می‌شد، «مخارجه» می‌گفتند و جزو تالار منظور می‌داشتند ولی طرفین آنرا به صورت دو اطاق کوچک درآورده و در ورودی زیبایی متناسب با زیبایی تالار بین آن ها و تالار می‌گذاشتند و آن ها را صندوق‌خانه و گاهی «قولچا» می‌گفتند که محلی برای گذاشتن بعضی اشیا مثلاً صندوق و رختخواب‌های اضافی بود.»

بخش‌های دیگر خانه‌های تاریخی اردبیل از جمله طنابی، حیاط،  دهلیزها، زیرزمین، اتاق‌های خواب و اتاق مهمان است که با وسایلی که اشاره می‌شود، تزئین می‌شد.

تالار بزرگ مخصوص امور مهمان‌داری

مطابق اظهارات باباصفری امروزه بزرگی و کوچکی خانه‌ها با متر سنجیده می‌شود ولی در گذشته تالارها را با تعداد پنجره‌های آن که در طول مستطیل و رو به جنوب قرار داشت می‌سنجیدند و به جای پنجره نیز کلمه آینه به کار می‌بردند و مثلاً می‌گفتند که تالار فلان خانه هفت، ۹ و ۱۱ آینه دارد.

به صورت معمول تالار اصلی مخصوص حضور مهمان‌ها به ویژه در امور تجاری و شغل صاحب‌خانه بوده است.

در گذشته به جای مفهوم بوفه، در دیوارها تاقچه هایی تعبیه می‌شده و زینت اتاق‌ها از جمله چراغ و گلدان و ظروف چینی جا خوش می‌کرد.

به گفته یکی از کهنسالان اردبیلی در گذشته بسیاری از تزئینات امروزی از جمله گل‌های پلاستیکی نبود.

پوراندخت سپاسی به خبرنگار مهر گفت: در هر خانه‌های مطابق با وسع اهالی خانه تزئیناتی استفاده می‌کردند؛ برخی خانه‌های اعیانی وسایل تزئینی از روسیه را دورتادور می‌چیدند و برخی گلدان‌ها و چینی‌های ارزان‌تر را.

فرش خانه حرمت داشت. روی آن نماز خوانده می‌شد و اینکه با کفش بیرون روی فرش بروند، حرکت پسندیده‌ای نبودمفرش خانه‌های اردبیلی شامل فرش، گلیم، پلاس و جاجیم بوده است بطوریکه به نسبت وسع خانواده‌ها در برخی خانه‌ها میز و صندلی و مبلمان نیز دیده می‌شد.

سپاسی افزود: در گذشته چیزی به نام فرش ماشینی نداشتیم؛ اگر کسی وسع داشت فرش دستبافت همه جای خانه می‌انداخت و اگر نداشت از گلیم و جاجیم استفاده می‌شد؛ در گذشته حتی موکت و کفپوش نیز نبود و سرامیک و پارکتی که این روزها متداول شده در هیچ خانه‌ای مشاهده نمی‌شد.

سپاسی با بیان اینکه همه جای خانه به دلیل وضعیت آب‌وهوایی فرش می‌شد، تأکید کرد: فرش خانه حرمت داشت. روی آن نماز خوانده می‌شد و اینکه با کفش بیرون روی فرش بروند، حرکت پسندیده‌ای نبود.

کهن‌سال دیگری یکی از تزئینات خانه‌های قدیمی اردبیل را پشتی و صندوق عنوان کرد.

علیرضا حسنی به خبرنگار مهر گفت: برای پذیرایی از مهمان پشتی تدارک دیده می‌شد و یا متکاهایی تعبیه می‌کردند تا مهمان راحت استراحت کند.

وی افزود: علاوه بر این در اغلب خانه‌ها صندوق برای نگه‌داری پوشاک و وسایل خانه استفاده می‌شد که چوبی بود و روی آن ورقه‌های آهنی کوبیده می‌شد و با طرح‌های قابل‌توجهی تزئین می‌کردند.

حسنی تأکید کرد: تمامی وسایل شخصی اهالی خانه در صندوق‌خانه و یا طنبی جا داده شده و دسترسی به وسایل شخصی عیب محسوب می‌شد.

محقق فرهنگ عامیانه مردم اردبیل در خصوص صندوق‌های چوبی تصریح کرد: این صندوق یخدان یا «رخت دان» گفته می‌شد که علاوه بر قفلی سه زبانه، سه عدد حلقه ورزه داشت که می‌شد به آن ها قفل اضافی زد.

موسی اصغر زاده در گفتگو با خبرنگار مهر تصریح کرد: به هر دختری یخدان به عنوان جهیزیه می‌دادند تا در خانه خود وسایل شخصی را در آن بریزد.

تغییر سبک زندگی از مطبخ

بخش قابل‌توجهی از سبک زندگی اردبیلی‌ها در مطبخ یا همان آشپزخانه  قابل پی‌جویی است. تغییر وسایل آشپزی، شیوه‌های پخت‌وپز و شکل آشپزخانه‌ها بیشترین تغییرات را در سبک زندگی و عقاید شهروندان اردبیلی به دنبال داشته است.

در گذشته پخت‌وپز غذای اهالی خانه در خود همان خانه صورت می‌گرفت. نه از غذاهای فست فودی و رستورانی خبری بود و نه حتی از کثرت نانوایی‌ها. زنان خانه حتی نان مصرفی را در خود خانه‌ها پخت کرده و از آن استفاده می‌کردند.

وسایل مورد استفاده در آشپزی به مراتب از سلامت و بهداشت بیشتری برخوردار بود؛ بطوریکه مطابق اظهارات کهن‌سال اردبیلی خبری از ظروف تفلون و پلاستیکی نبود.

هر عضو خانواده دوری مسی برای صرف غذا داشت و تمامی پخت‌وپز زنان در ظروف مسی انجام می‌شدسپاسی تصریح کرد: ظروف یا مسی بود یا چینی یا شیشه‌ای. هر عضو خانواده دوری مسی برای صرف غذا داشت و تمامی پخت‌وپز زنان در ظروف مسی انجام می‌شد.

اصغرزاده نیز در تحقیقات خود به استفاده مکرر از ظروف مسی اشاره دارد و اسباب آشپزی را شامل دیگ‌های کوچک و بزرگ، ماهی تابه، قابلمه، آبکش، طشت، کفگیر و ملاقه، آبگردان و مجمه «مجموعه» مسی، چمچه یا قاشق چوبی، آبکش حصیری و دمکنی حصیری با پارچه روکش ضخیم عنوان کرده است.

وی افزود: در گذشته هر خانواده به فراخور وسع خود ظروف اضافی برای مهمانان تدارک می‌دید و معمولاً ظروف مهمان فقط در مهمانی‌ها استفاده شده و از سوی بانوی خانه با دقت و مراقبت نگه‌داری می‌شد.

به صورت معمول ورود مهمان و به ویژه مرد غریبه به مطبخ عیب بزرگی محسوب می‌شده است.

حسنی کهن‌سال اردبیلی در این خصوص گفت: در خانه‌های قدیمی محل تردد مهمان به خانه مشخص و تعریف شده بود و محل تردد اهالی خانه را از آن جدا می‌کردند.

رختخواب‌های پشمی هنر دست بانوان اردبیلی

یکی از اسباب و لوازمی که در گذشته متداول بوده اما با سبک زندگی تغییر کرده لوازم خواب و استراحت است.

بطوریکه در گذشته بانوان اردبیلی لحاف و تشک با پشم و بالش با پر مرغ خانگی و غاز و اردک دوخته و مورد استفاده قرار می‌دادند.

اصغر زاده محقق فرهنگ عامیانه اردبیل در این خصوص گفت: رختخواب، تشک، لحاف، متکا و بالش از کرباس سفید تهیه می‌شد و برای تشک از ۹ تا ۱۲ کیلو پشم درون آن جای داده و پهن می‌کردند. تویی را از چند جا با نخ کلفت کوک می‌زنند و بعد رویه می‌کشند.

استفاده از پشم گوسفند برای رخت خواب به دلیل سردسیر بودن این منطقه بوده و حتی در زمستان‌های سرد می‌توانست گرم‌ونرم باشدوی افزود: در لحاف نیز بعد از پهن کردن دو کیلو پشم در توبره بزرگ پارچه متقال تمامی سطح لحاف در دایره‌های متحدالمرکزی دوختی شده و بعد پارچه‌ای را از هر طرف به میزان ۲۰ سانتی‌متر برگردانده و با یک پارچه وسط دیگر رویه می‌کشند.

به گفته اصغر زاده لحاف و تشک عروس و داماد و مهمان را با پارچه مخمل رویه می‌کنند تا گرم‌ونرم باشد؛ تا جایی که در گذشته رختخواب‌های تشریفاتی با پارچه‌های ابریشمی برای رویه لحاف و از شال برای رویه تشک استفاده می‌شد که این رخت خواب‌ها مخصوص مهمان بود.

وی اضافه کرد: برای دوخت بالش نیز از متقال ریزبافت که پرها از آن بیرون نزند استفاده می‌شد و پر مرغ خانگی یا غاز و اردک در داخل آن می رختند و بعد از دوختن رویه می‌کشیدند.

وی افزود: در گذشته متکا نیز استفاده می‌شد که بالش استوانه‌ای است و امروز کمتر متداول است.

کهن‌سال اردبیلی معتقد است استفاده از پشم گوسفند برای رخت خواب به دلیل سردسیر بودن این منطقه بوده و حتی در زمستان‌های سرد می‌توانست گرم‌ونرم باشد.

سپاسی افزود: امروز برای رخت خواب از الیاف مصنوعی استفاده می‌کنند که هم ایجاد حساسیت کرده و هم در مقابل سرما پاسخگو نیست.

به گفته این کهن‌سال هر دست رخت خواب را در چادری چهارگوش به ابعاد دو متر می‌بستند و به آن «باغلاما» می‌گفتند. ؛ باغلاما را مانند پشتی‌های امروزی به دیوار تکیه می‌دادند و پای آن تشکچه نرمی می‌انداختند تا مهمان روی آن بنشیند. تشکچه را «نالچه» هم می‌گویند.

یکی از تولیدکنندگان لحاف‌تشک‌های پشمی در اردبیل به خبرنگار مهر گفت: متأسفانه استفاده از لحاف تشک پشمی چندان استقبال نمی‌شود و عمدتاً  لحاف‌های پرشده از الیاف مورد استقبال است.

عباس نمادی تصریح کرد: در گذشته عروس هر چه هم برای جهاز به خانه شوهر نمی برد، لحاف تشک پشمی جزو ملزومات جهاز بود.

وی افزود: لحاف‌تشک‌های پشمی به دلیل سازگاری با آب‌وهوای سردسیری اردبیل مناسب این منطقه است و با این وجود مدهای جدید بازار از ارزش آن کاسته است.

روشنایی قوشا پیلته و لذت با هم بودن

تاریخ برق‌رسانی در اردبیل چندان دور نیست در گذشته پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها برای درس خواندن بعد از غروب آفتاب به چراغ‌های نفتی احتیاج داشتند. در تمامی خانه‌ها چراغ‌های نفتی موجود بود و تقریباً هر اتاقی چراغی مخصوص خود داشت.

بطوریکه محقق فرهنگ عامیانه اردبیل در این خصوص گفت: برای هر اتاق یک عدد چراغ لامپای بلور یا چینی و اخیراً برنجی به انواع هفت، ۱۰، ۲۵ و ۳۰ شمعی و جفت فتیله تهیه می‌دیدند.

وی افزود: از چراغ‌های سه شمعی برای روشن کردن دالان یا راهرو و اتاق‌خواب استفاده می‌کردند و چراغ‌های آویز ۳۰ شمعی و دیوارکوب ۱۰ شمعی هم برای اتاق‌های بزرگ وجود داشت.

«قوشاپیلته» اصطلاح چراغ‌های نفتی است که در شکل‌های مختلف تولید می‌شد و حتی یک جفت از آن به عروس به عنوان جهیزیه می‌دادند تا روشنی‌بخش خانه‌اش باشد.

کهن‌سال اردبیلی معتقد است در گذشته نبود برق و استفاده از چراغ موجب می‌شد ناخودآگاه اعضای خانواده دور چراغ‌ها می‌نشستند و صمیمت بین آن ها برقرار می‌شد.

آینه، چوب‌پرده، رخت‌آویز، خورجین‌های مسافرتی، هاون سنگی و لوازم حمام زنانه و مردانه از دیگر اسباب و وسایلی بود که در اغلب خانه‌های اردبیلی‌ها جزو وسایل ضروری قلمداد می‌شد.

اغلب خانه‌ها حوض آب و چاه آب داشتند و توالت را هر چقدر می‌توانستند دورتر از ساختمان می‌ساختند و چاه آن نیز تا حد امکان دورتر از چاه آب ساخته می‌شد.

حمام در بیرون از خانه وجود داشته و اردبیلی‌ها از حمام‌های عمومی استفاده می‌کردند. شکل معماری خانه‌ها طوری بود که چشم نامحرم به اهالی خانه نمی‌افتاد.

در عین حال فضای خانه‌ها بزرگ و آرام‌بخش انتخاب می‌شد. بطوریکه اهالی خانه فضای کافی و قابل‌توجه برای زندگی سالم و توام با آرامش داشتند.

تنها نگاهی به وضعیت خانه‌های امروزی که هر یک از ما در آن زندگی می‌کنیم، نشان می‌دهد که تغییر اسباب و لوازم حتی کوچک‌ترین آن ها تا چه حد خلقیات و شیوه‌های زندگی ما را تغییر داده و اغلب این تغییرات مشکلات متعدد را به بهانه به روز بودن و مد بودن به دنبال داشته است.