خبرگزاری مهر، گروه استانها – بهنام عبداللهی: شاید همه ما حداقل چندین بار این تجربه را داشته باشیم که برویم برای دید و بازدید یا عیددیدنی سرزده به خانه یکی از اقوام و آشنایان ولی با در بسته خانهشان مواجه شویم.
تبریز یکی از همان خانههاست. همان خانههایی که صاحبخانههایشان هرکجا مینشینند از عالم و آدم میهمان دعوت میکنند ولی وقت عمل یا همان میزبانی که میرسد، شانه خالی میکنند. تبریز یکی از همان خانههاست. همان خانههایی که یخچالاش پر از میوه و شیرینی و آجیل است ولی به دلایلی در خانهاش را به روی میهمانان باز نمیکند.
مغازههای هر شهر برای مسافران و گردشگران، به منزله درهایی است که با آنها میشود در آغوش داشتههای یک شهر جا گرفت. شاید نوروز امسال روشنترین روزهایی بود که میشد با چشم دید که مغازههای تبریز متاسفانه آغوش خود را بیشتر از سالهای گذشته به روی مسافران بستهاند و عملا کسی که در روزهای آغازین نوروز یا هر تعطیل دیگری اگر در شهر دوری بزند، با فضایی مرده و ساکت و بیجان مواجه میشود و همین امر برای تبریزی که در آستانه ۲۰۱۸ قرار دارد، میتواند نگرانکننده باشد.
هر شهروند یک میزبان!
مدیران شهری با تاکید بر مسئولیت اجتماعی شهروندان و با شعار «هر شهروند یک میزبان» از دست مغازهدارها حسابی گلایهمندند که موجب مردهدیدهشدن بافت تاریخی و گردشگری تبریزمیشوند ولی از آن طرفی هم تاحدودی زیاد از مشکلات مغازهدارها باخبرند و شاید برای همین است که زیاد پیگیر ماجرا نمیشوند.
رئیس سازمان توسعه گردشگری شهرداری تبریز در حول این موضوع در گفتگو با خبرنگار مهر میگوید: امروزه یکی از معضلات تبریز در زمینه گردشگری همین زود بسته شدن مغازهها یا بسته بودن مغازهها در روزهای تعطیل است.
وی اضافه میکند: وقتی مسافری میآید تبریز و در بافت تاریخی شهر اکثر مغازهها را در تعطیلات یا در شبهنگام بسته مییابد قطعا ذهنیتی بد و مرده نسبت به تبریز پیدا میکند و سعی میکند آشنایان خود را هم از آمدن به تبریز بازدارد.
خلیلی تشریح میکند: وقتی بازار سرپوشیده تبریز ثبت جهانی شده، یعنی متعلق به همه مردم جهان است و همه حق دارند از آن دیدن کنند. ولی وقتی مغازهدارها به اینکه از ساعت ۱۱صبح الی ۲ ظهر دایر هستند افتخار میکنند بسیار برای تبریز بد است و نگرانکننده.
با چه رویی به توریستها بگوییم بازار تعطیل است؟
وی با لحنی منتقدانه ادامه میدهد: توریستی از آن ور دنیا بخاطر دیدن بازار تاریخی و سرپوشیده تبریز میآید اینجا. ما با چه رویی به او بگوییم که در این ساعاتی که تشریف آوردهاید بازار تبریز تعطیل است. او شاید دیگر هرگز نتواند فرصت بکند و به تبریز بیاید.
رئیس سازمان توسعه گردشگری شهرداری تبریز خاطرنشان میشود: در شهرهای دیگر مثل اصفهان اینگونه نیست و حداقل برخی مناطق گردشگری مثل مغازههای حوالی میدان نقش جهان اکثر اوقات شبانهروز دایر هستند و همین باعث میشود گردشگران زیادی را به خود جذب کنند. این خود نوعی مسئولیت اجتماعی به شمار میآید که افراد باید اهمیت زیادی به آن قائل شوند.
وی اعلام میکند: ما باید به یک گفتمان برسیم که تبریز در بحث گردشگری میتواند برتر از سایر شهرها باشد و بر اساس این گفتمان مسیر و اعمالمان را انتخاب کنیم.
وی همچنین تصریح میکند: قطعا این دایربودن مغازههاست که در طولانیمدت باعث میشود مسافران به تبریز بیایند. مثلا اگر مغازه سوپرمارکتی تا ۱۲ شب باز باشد، قطعا هم شهروندان از آن استفاده میکنند و هم مسافران.
بالاخره اصناف هم صحبتها و نکات کلیدی دارند که ما باید برویم و چهره به چهره با آنان صحبت کنیم و مشکلاتشان را بشنویم. این که ما بنشینیم و از بالا یک دستور یا بخشنامه ابلاغ کنیم هرگز جواب نخواهد داد.خلیلی در پایان درباره راهحل این معضل تشریح میکند: بالاخره اصناف هم صحبتها و نکات کلیدی دارند که ما باید برویم و چهره به چهره با آنان صحبت کنیم و مشکلاتشان را بشنویم. این که ما بنشینیم و از بالا یک دستور یا بخشنامه ابلاغ کنیم هرگز جواب نخواهد داد.
بازار تاریخی تبریز که بزرگترین بازار سرپوشیده جهان شناخته میشود، یکی از مقاصد و اهداف اصلی گردشگران خارجی و داخلی از سفر به تبریز است. در این بازار که رگهای تاریخی تبریز به شمار میآید زندگی همیشه ساری و جاری است و اصناف و مغازهداران آن بخاطر توریستها فیلم بازی نمیکنند بلکه کار و کاسبی روزمرهشان را انجام میدهند و همین شاید باعث میشود که از این بازار بسیار بزرگ به عنوان موزهای زنده یاد کرد.
اینکه مغازهها و تیمچههای چنین جاذبه گردشگری در قلب تبریز در طول روز فقط چند ساعت دایر باشند و در روزهای تعطیل هم تعطیل، باعث میشود خون گردشگری تبریز از جریان بیفتد و این بسیار ناراحتکننده به نظر میرسد و در نگاه اول، مقصران اصلی همان مغازهداران به نظر میآیند که مسئولیت اجتماعیشان را در قبال تبریز به جای نمیآورند ولی وقتی نیم ساعتی با آنان همکلام میشوید، قطعا نظرتان تغییر میکند.
توریستی که فقط برای تماشا میآید به درد ما نمیخورد
ناصر ودیعی، یکی از فرشفروشان و تولیدکنندگان قدیمی بازار تاریخی تبریز است که این شغل را از پدربزرگهایش به ارث برده است. وی درباره علت بسته بودن مغازههای بازار سرپوشیده تبریز در اکثر اوقات و مخصوصا ایام تعطیل میگوید: قدیمها ما از خانه به مغازه غذا میآوردیم برای ناهار و نهایتا ساعت ۶ عصر موفق به صرف آن میشدیم.
وی ادامه میدهد: اکنون ساعت ۱۱ صبح با بیرمقی کرکره را بالا میکشیم و بعد از اینکه نماز ظهرمان را میخوانیم کرکره را پایین میکشیم. و این علتی جز کمرونقی بازار ندارد.
وی همچنین تشریح میکند: وقتی فروش و سودی نیست و... چرا باید یک مغازهدار از صبح تا شب در مغازهاش وقتش را تلف کند؟ من خودم چندسال پیش ۲۰۰ بافنده داشتم که اکنون همهشان را اخراج کردم و تنها ۱۰ نفر باقی مانده. این نشان میدهد که اوضاع بازار بسیار خراب است.
ودیعی تاکید میکند: این را قبول دارم که نباید توریستها با مغازههای بسته مواجه شوند ولی وقتی توریستی که میآید قادر به خرید فرش تبریز نیست به چه درد من میخورد که فقط میآیند تماشا میکنند و میروند. قطعا ما هم باید به نحوی پول دربیاوریم و زندگیمان را بچرخانیم.
وی از مسئولان خواستار میشود: حالا که توریستهای علمدوست و اهل تاریخ و هنر را به تبریز هدایت میکنید، خواهشا تعدادی هم توریست تاجر بیاورید تا بازار ما هم به رونق بیفتد.
باور کنید مغازهداران اگر بدانند بازار رونق دارد و میتوانند فروش داشته باشند، روز تعطیل در آن ور دنیا هم که باشند به مغازه میآیند.وی با بیان اینکه مسافر مغازهدار را به مغازه میکشاند میگوید: باور کنید مغازهداران اگر بدانند بازار رونق دارد و میتوانند فروش داشته باشند، روز تعطیل در آن ور دنیا هم که باشند به مغازه میآیند. حتی مثلا وقتی کار زیاد باشد ما بین خودمان شیفتبندی میکنیم که جمعه حداقل کسی در مغازه باشد. به هرحال وقتی روز عادی کاسب یک ریال هم فروش ندارد، دلیلی نمیبیند روز تعطیل به مغازه بیاید.
در حین گفتگو یکی از مغازهدارن تیمچه به مغازه وارد میشود و وقتی از موضوع مصاحبه باخبر میشود میگوید: بازار رونق ندارد و بازاریان فقط برای سرگرمی و بیکار نماندن در خانه روزی چند ساعت کرکرههای مغازه را بالا میکشند. من اینجا کسی را میشناسم که هفتههاست حتی یک ریال نفروخته. پس با این اوضاع نباید از مغازهدار انتظار داشت که روز تعطیل خود را هم وقف مسافران کند.
همچنین پیادهراه تربیت تبریز، یکی از معروفترین و در عین حال کلیدیترین مسیرهاست که روزانه شهروندان زیادی از آن عبور میکنند و از مغازههای فراوان و تاریخی که دارد خرید میکنند. این پیادهراه نیز در چندسال اخیر مرمتها و رشدهای شهری خوبی را بر خود دیده و مسافران زیادی را به خود اختصاص میدهد ولی متاسفانه مغازههای آن نیز با تبعیت از قانونی نانوشته در روزهای تعطیل کرکرهها را پایین میکشند.
ساعت کاری مغازه دارها با شهروندان هماهنگ است
یکی از مغازهداران آجیلفروش تربیت، در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار میکند: پیادهراه تربیت اکنون بخشی از بازار تاریخی تبریز «راسته کوچه» محسوب میشود و روی قاعده آن عمل میکند. یعنی وقتی بازار تبریز تعطیل میشود، مغازههای تربیت نیز بسته میشوند.
وی میافزاید: پیادهراه تربیت به وسیله اینکه مراجعین بازار از آن عبور میکنند و طبیعتا در راه به مغازهها نیز رونقی میبخشند، موقع بسته بودن بازار تبریز تاثیر میپذیرد.
وی در ادامه تصریح میکند: همچنین یکی از علل اصلی تعطیل بودن مغازههای تربیت در روزهای تعطیل، تعطیل بودن ادارات است. تعطیل بودن ادارات منجر به خلوت شدن ترددگاهها میشود و این امر به صورت اتوماتیک باعث بسته شدن مغازههای پیادهراه تربیت میشود.
وی همچنین به فرهنگ مغازهداری تبریزیها اشاره میکند و میگوید: در شهر ما چون بیشتر مردم به ویژه خانمها دوست دارند با طلوع خورشید کارهای بیرون از خانه را شروع و قبل از غروب خورشید در خانه پیش خانواده باشند، پس همین باعث میشود که مغازهها هم ساعات کاری خود را با مردم هماهنگ کنند.
ناظم ذاکری میافزاید: برای حل این مشکل مثلا میتوان چند برند یا مغازه منتخب را انتخاب و با حمایت از آنها در رزهای تعطیل هم آنها را باز نگه داشت ولی اینکه بتوان همه مغازهها را به دایر بودن در روزهای تعطیل ترغیب کرد، دور از دسترس بنظر میآید.
وی در پایان خاطرنشان میکند: در شرایط فعلی اقتصادی مغازهدار خودش را هم در مغازه اضافه میپندارد دیگر چه انتظاری میتوان داشت که مغازهها به صورت چندشیفته توسط افراد دایر باشند.
کدام توجیه؟
مسئولان با انتخابشدن تبریز به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی در سال ۲۰۱۸ بیش از پیش مردم را به جای آوردن وظایف اجتماعی و شهروندیشان ترغیب میکنند و لازم میدانند هرکاری از دستشان برمیآید برای توسعه گردشگری تبریز انجام دهند ولی از طرفی دیگر مغازهدارها هم حرفهای حق به جانبی داشتند که شنیدیم.
اصل این است که مردم از مسئولان مطالباتی داشته باشند ولی اینکه مسئولان از مردم گلایه دارند، جای بررسیهای بیشتر را فراهم میکند. مسئولان از مسئولیت اجتماعی میگویند و بازاریان از جیب خالیشان برای گذران عمر؛ توجیه کدامیک برای شرمندگی دربرابر مسافران، قابل قبولتر است؟