به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه ایزوستیا با الکسی اوچیتل کارگردان مشهور روس گفتگویی داشته که رایزنی فرهنگی ایران در مسکو متن آن را ترجمه کرده و در اختیار خبرگزاری مهر گذاشته است.
الکسی اوچیتل کارگردان مشهور روس که اثر اخیرش با حواشی بسیاری روبرو شد در گفتگو با روزنامه ایزوستیا از دغدغه هایش برای ساخت فیلم «ماتیلدا» که زندگی عاشقانه نیکلای دوم را به تصویر کشیده است، گفت و تاکید کرد که امروز سانسور رسمی وجود ندارد و نباید اجازه دهیم چنین رفتارهایی اتفاق افتد.
چندی پیش فیلمی با عنوان «ماتیلدا» توسط الکسی اوچیتل کارگردان مشهور روس به مرحله اکران رسید که بلافاصله جلوی نمایش آن گرفته شد. زمانی که تاریخ اکران فیلم برای روز ۶ اکتبر ۲۰۱۷ اعلام شد، سر و صدایی به راه افتاد. در این گفتگو کارگردان روس درباره علاقه خود به آخرین تزار، اعتراضات اجتماعی، حواشی فیلم و آرزویش درباره برداشته شدن منع نمایش فیلم با روزنامه ایزوستیا صحبت می کند که متن آن را در زیر می خوانید:
*چرا تصمیم گرفتید درباره نیکلای دوم فیلم بسازید؟
- من از مدتها پیش به تاریخ زندگی این شخصیت علاقه داشتم و همیشه برای او احترام زیادی قائل بودم. میدانم که خانواده تزار مذهبی بودند، اما من می خواستم او را مثل یک انسان از جنس گوشت و خون نشان بدهم، نه یک مجسمه. زمانی که او ۲۶ سال داشت و هنوز به تخت سلطنت ننشسته بود، می توانست عاشق بشود و احساسات مختلفی را تجربه کند. به اعتقاد من، اگر همه چیز را به طور واقعی با همان احساسات و هیجانات انسانی نشان بدهیم، ارزش آن بالاتر می رود.
برخی از هموطنان ما این ماجرای عاشقانه را در زندگی تزار، همچون لکه دار کردن چهره روشن و قدیس وار وی می دانند ولی من هرگز قصد چنین کاری نداشته ام. حتی یک لحظه هم تردید ندارم که راه را درست رفته ایم و حتی فکرش را هم نمی کردم که با چنین موج سوءتفاهمی روبرو شویم. حتی برخی می گویند که عشق بین نیکلای و کشِسینسکایا را از خودم درآورده ام.
*شما که میگویید همه فیلم را بر اساس مستندات ساختهاید؟
- دقیقا همینطور است. سناریو بر اساس دفترچه خاطرات این دو فرد تنظیم شده است. شاید یکی از این دو مطلبی را بر اساس تخیلات خود نوشته باشند که این هم قابل بحث است، اما به هر حال یادداشت های هر دو وجود دارند. البته جزئیات روابطشان را نمی توان فهمید برای همین می توان از هنر سینما در حد معقول بهره گرفت.
*یکی از قسمت های تبلیغاتی این فیلم واکنش شدیدی در بین مردم جامعه داشت. آیا شما به عمد این کار را کردید؟
- قطعا من به دنبال واکنش شدید بودم اما فقط در بین تماشاچیان. من کاملا آماده ام که هر توصیه یا اظهارنظر درستی را بشنوم اما وقتی افراد بدون تماشای فیلم شروع به اظهارنظر می کنند حرفی با آنها ندارم. من بیشتر از این تعجب می کنم که در برخی معابد برگه ای چسبانده و از مردم برای ممنوع کردن اکران این فیلم امضا جمع می کردند. هیچ کدام از آنها هنوز فیلم را ندیده اند!
چرا مردم را به دخالت در کار کارگردانان ترغیب می کنند؟ این دخالت در کار هنری کارگردان، نویسنده و نقاش اصلا قابل قبول نیست. اگر انسان پا را فراتر از قانون بگذارد و در اثر خود دست به تبلیغ خشونت و امثال آن بزند، موضوع دیگری است اما در فیلم ما هیچ تخلفی از قوانین صورت نگرفته است. ما با نمایندگان دادستانی صحبت کرده ایم و آنها تعجب کردند که باید به چنین مساله ای رسیدگی کنند.
*ناتالیا پاکلونسکایا وکیل دادگستری نیز این درخواست را مطرح کرده بود.
- من معتقدم که باید جلوی چنین اتفاقاتی را گرفت و نباید گذاشت که چنین مسائلی را به دادگاه بکشانند. در تاریخ روسیه شخصیت های پرتناقض بسیارند. در کتاب ها راجع به آنها می نویسند، درباره شان نمایشنامه درست می کنند، فیلم می سازند و حتی از آنها نقاشی می کشند. حال اگر شخصی از یک اثر خوشش نیاید، چه اتفاقی می افتد؟ همه باید بلافاصله به دادستانی مراجعه کنند؟ جای تاسف دارد. آیا دادستانی کار مهم تری ندارد؟
دادستانی باید جلوی سازمان هایی را بگیرد که قصد ترساندن سینماگران و تهدید آنها به سوزاندن و تسویه حساب را دارند، این تهدیدها کاملا جنایی هستندما وزارت فرهنگ داریم، علاوه بر این، کمیته امور فرهنگی دومای روسیه را داریم که افراد متشخصی در راس این دو نهاد قرار گرفته اند. می توانستند اعتراض خود را به این نهادها ارجاع بدهند. ما از قوانین تخلف نکرده ایم. برعکس دادستانی باید جلوی سازمان هایی را بگیرد که قصد ترساندن سینماگران و تهدید آنها به سوزاندن و تسویه حساب را دارند، این تهدیدها کاملا جنایی هستند.
*به نظر شما چرا حول فیلم «امپراطور» چنین تحریکاتی حاصل شد؟
- برای خود من معماست. شاید چون دوباره سال ۲۰۱۷ رسیده و ما یکصدسالگی انقلاب را جشن می گیریم اما در فیلم «ماتیلدا» نه از انقلاب فوریه حرفی به میان می آید و نه از انقلاب اکتبر. موضوع عجیب دیگر برای من این است که در تلویزیون شوی «خانه دوم» (تصویر زندگی واقعی یک خانواده یا گروه دوستان با تمام جزییات) را نشان می دهند و هیچ کس هم نمی گوید که این مساله انحراف اخلاقی است؟!
این برنامه احساسات مومنان را جریحه دار نمی کند. من حرفم را تکرار می کنم، از اینکه بحث به راه افتاده خوشحالم، من نظرات دیگران را به راحتی می پذیرم، حتی اگر نظرشان تند باشد اما برایم مهم این است که منتقد فیلم، حداقل آن را دیده باشد. حمله به فیلم پس از تماشای یک تبلیغ و دیدن یک «بوسه» رفتاری غیرحرفه ای و نادرست از سوی تماشاچی است. نظرات برخی مسئولان حکومتی که دیگر جای خود دارد.
*آیا با خانم ناتالیا پاکلونسکایا وکیل دادگستری که به اعتراضات رسیدگی می کند، در اینباره صحبت کرده اید؟
- خیر، اگرچه من آماده هر ملاقاتی هستم و با کمال میل ایشان را به تئاتر ماریینسکی برای تماشای فیلم دعوت می کنم. آرزوی من این است که این خانم را کنار لارس آیدینگر بازیگر فوق العاده فیلم بنشانم که نقش تزار را بازی کرده است. فکر می کنم که این خانم بعد از دیدن فیلم نظرش را درباره بازیگر و بازی عوض می کند.
*آیا شرایط حول فیلم «ماتیلدا» را می توان ظهور یک سانسور جدید دانست؟
- در ۲۵ سال گذشته هیچگاه کسی از من نخواسته بود که علیرغم میل باطنی فیلم را عوض کنم. آخرین بار در مورد یک فیلم مستند به اسم «راک» از من خواستند یک صحنه را ببُرم، اما توانستم مقاومت کنم. امروز سانسور رسمی وجود ندارد. فعالان می توانند نظر خود را هرچقدر بخواهند مطرح کنند اما اگر اینطور خصمانه نظرشان را مطرح کنند، باید از سوی حکومت با آنها برخورد شود.
من اطمینان دارم که شرایط کنترل خواهد شد و این اعتراضات فروکش خواهد کرد. نباید اجازه چنین رفتارهایی را در جامعه بدهیم. منظور من فقط فیلم «ماتیلدا» نیست، بلکه باید مردم را تفهمیم کرد. این اتفاقات دور از فرهنگ و تمدن است، به نظر من باید عاقلانه رفتار کرد.
*بعد از این جریانات، ساختن فیلم تاریخی از چشمتان نیفتاد؟
- برعکس، من فکر می کنم که نباید عقب نشینی کرد، بلکه باید با فیلم و کتاب و نمایشنامه و غیره حتی با وجود چنین مسایلی واقعیت ها را گفت. وظیفه اصلی هر هنری همین است.
*چه دوره تاریخی را برای کار بیشتر می پسندید؟
- از مدت ها پیش در آرزوی ساخت یک فیلم درباره محاصره لنینگراد بر اساس مطالب ادبی و سناریوهای قوی بودم. این علاقه با پدرم در ارتباط است، زیرا او هم چنین احساس و علاقه ای داشت. به نظر من، فعلا هیچ فیلمی ساخته نشده که به صورت واقعی و در سطح عالی این ماجرا را نشان بدهد. تناقض ها درباره محاصره لنینگراد بسیار است، عمق فاجعه بیش از آن است که بتوان در صفحه سینما ترسیم کرد.
اما معنایش این نیست که فقط باید فجایع را به تصویر کشید. فقط من می دانم که چه جریاناتی در پشت این حادثه بوده است. بیش از همه به موضوع سمفوقی شوستاکوف لنینگراد در زمان حصر علاقه دارم؛ اینکه ببینیم که این آرزو در آینده محقق می شود یا خیر...