آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای، رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا از امضای سند آموزشی ۲۰۳۰ توسط نمایندگان ایران در یونسکو بدون اطلاع و مشورت مراکز رسمی و قانونی کشور انتقاد کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای، رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا طی سرمقاله ای در آخرین شماره فصلنامه خردنامه صدرا، امضای سند آموزشی ۲۰۳۰ توسط نمایندگان ایران در یونسکو که بدون اطلاع و مشورت با مراکز رسمی و قانونی کشور انجام شده است را مورد انتقاد قرار داد.

متن یادداشت رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا در ادامه آمده است؛

این بیگانه‌انگاری و دور از ماجرا نگه داشتن مراکز قانونی و مسئولین امور فرهنگی از سوی برخی کارگزاران دولتی، پدیده باورنکردنی و عجیبی است که متأسفانه در پیش و پس قراردادهایی همانند آن، اندک اندک در این کشور به عادت تبدیل می‌شود و صورت نهادینگی به خود می‌گیرد و نوعی یاغی‌گری در روابط خارجی، در جای اطاعت از قانون و پیروی از سیاست‌ها و سیاست‌گذاران مسئول می‌نشیند و سر به ناکجا آباد خواهد زد.

یکی از وقایع گزارش شده سیاسی ـ و به ظاهر فرهنگی‌ ـ کشور ما و تردستی‌های مسئولین امضای سندی به نام سند ۲۰۳۰ می‌باشد؛ به منظور تعریف وضع آموزشی آینده کشور، این سند در کمسیونی در یونسکو به امضای نمایندگان ایران رسیده و به موجب آن، همرنگ شدن ایران با جهان در زمینه آموزش و پرورش جوانان، زمینه اصلی بوده است. حسب شنیده‌ها، هیچ یک از مراکز بالادستی و رسمی و قانونی مرتبط با امور فرهنگی، مجلس شورای اسلامی یا مرجع قانون‌گذاری دیگری از این قرارداد حساس و پر زیان، یا اطلاعی نداشته یا رسماً مورد مشورت قرار نگرفته و دعوت به مشارکت در تصمیم‌گیری نشده‌اند.

عجیب بودن این قرارداد سست‌بنیاد از نظر حقوقی و اسلامی، هنگامی بیشتر می‌شود که به محتوای آن توجه شود؛ محتوایی که مضمون پروتکل‌های صهیونیسم و فتاوی و اهداف تلمود یهود است که اصرار به فساد کشیدن جامعه بشری و ویران‌سازی بنیان خانواده و نشر فساد و فسق و اصول غیراخلاقی و مانند اینها دارد و دولت‌های تابعه خود را در غرب، در ظاهر و قالب مسلک لیبرالی به ویران‌سازی اصول اخلاق و تمدن و تهذیب وادار می‌کند و سازمانی بین‌المللی و به ظاهر خوشنام نیز گهگاه عامل و ابزار دست آن‌ها می‌شود.

ما از دولت‌ها و ملت‌هایی در جهان که از آئین و فرهنگ اصیل دینی پیروی نمی‌کنند ـ یا اصولاً چنین آئین و فرهنگی ندارندـ انتظاری نداریم اما از دولتی که نماینده ملت مسلمان می‌باشد و از اصل ولایت وابسته به امامان به حق شیعه پیروی می‌کند و مشروعیت خود را از آن گرفته و رهبرانی چون امام خمینی(ره) داشته‌اند و دارند، در حیرتیم که چگونه این تناقض عجیب بین قانون کشور و کردار سیاسی خود را در نمی‌یابند!

بدیهی است که سیاست و نظام حکیمانه، الهی و اسلامی ایرانی و اصول و قواعد آن هرگز اجازه چنین پیوندی را با دشمن صهیونیستی‌ نمی‌دهد و امروزه که ملت‌های آزاده و نواندیش به حکمت و آئین فطری نظام جمهوری اسلامی ما روی آورده‌اند و فوج فوج به حمایت ما و مخالفت با نظام‌های دولتی و اجتماعی خود برخاسته‌اند، بسیار دور از خردمندی است که به سیاست اقلیتی مستکبر و مرتجع صهیونیستی تسلیم شود. ملت رشید ایران، هرگز تسلیم این فضیحت و ننگ نخواهد شد چرا که «هیهات منا الذّله» شعار همیشه این نظام بوده و هست.

ملت و جامعه ایرانی که در طول قرن‌های گذشته ـ ‌به ویژه پس از اسلام و به طور اخص پس از انقلاب اسلامی ایران‌ـ همواره علمدار فرهنگ و اخلاق و تمدن و تربیت نسل‌های بشر بوده و امروز نیز می‌توان ادعا کرد که تنها پایگاه این اصول و خصایص انسانی و مسئول گسترش و تبلیغ آن در جهان می‌باشد، چرا باید از فرهنگ صهیونیستی و تلمودی و سیاست‌های شیطانی برخی از دول غربی و سازمان‌های وابسته به آنها پیروی کند و کدام عقل سلیم اجازه می‌دهد که حکمت راستین سعادت‌ساز اسلامی و قرآنی را به کناری‌ بگذارند و بی‌خردی و بدبختی و سقوط و انحطاط اخلاقی غربی را ترویج کنند و کدام انسان عاقل و رشید (غیرسفیه) به جای ترجیح راجح ـ که اصل فطری بشر است‌ـ «مرجوح» و ضدفطرت را ترجیح و اولویت می‌دهد و اصولی قرآنی همچون «نفی سبیل» و ردّ سلطه دشمن کافر کیش را پشت گوش می‌اندازد؟