به گزارش خبرگزاری مهر، چندی است در آمریکا شاهد به آتش کشیدن مساجد و آزار مسلمانان هستیم. از سوی دیگر در کانادا و استرالیا نیز شاهد باز شدن درهای مساجد به روی غیر مسلمانان هستیم. اینکه تغییر دولتها چه تأثیری بر اسلام هراسی دارد و آیا شعارهای نژادپرستانه که از سوی برخی کاندیداهای آمریکایی و اروپایی سر داده میشود چه تأثیری بر سرنوشت مسلمانان و مساجد خواهد داشت، مسائلی است که ذهن مسلمانان را به خود مشغول کرده است. به عنوان مثال ممنوع شدن ورود اتباع هفت کشور مسلمان در نتیجه برنامههای ترامپ و یا سیاستهای ضد اسلامی سیاستمداران اروپایی موضوع گفتوگویی است که پایگاه تخصصی مسجد با پروفسور لیاقت علی تکیم استاد انشگاه مک مستر کانادا و دنور آمریکا انجام داده است. مشروح این گفتگو در ادامه میآید.
پروفسور «لیاقت تکیم»، پژوهشگر و استاد اسلامشناسی دانشگاههای مکمستر کانادا و دنور آمریکا و همچنین مؤلف کتاب «شیعیان در آمریکا»است.
*آیا انتخاب ترامپ و سیاستهای او تاثیری بر وضعیت مسلمانان و مساجد داشته است؟ به عبارت دیگر میتوان گفت که ترامپ به اسلام هراسی دامن زده است؟
با انتخاب ترامپ اسلام هراسی در آمریکا و حتی در کانادا فزونی یافت و به دلالیلش افزوده شد. شعارهای انتخاباتی او که سیاستهای او را تبیین میکردند، نشان از موج جدیدی از اسلام هراسی است. ترامپ با این شعار که جلوی مهاجرت مسلمانها را خواهد گرفت و یا اجازه ورود به آمریکا را به مسلمانان نخواهد داد به اسلام هراسی در آمریکا و حتی در کانادا دامن زد.
ترامپ پس از انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور نیز در برنامه اجرایی خود اتباع هفت کشور مسلمان را در لیست ممنوع الورود به آمریکا قرار داد. البته تا حدودی جلوی این برنامه گرفته شد ولی با این حال این کار اثر سوء خود را در جامعه آمریکا و در بین نژاد پرستان و مخالفان اسلام گذاشت.
گفتهها و سیاستهای ترامپ در آتش زدن مساجد و گسترش اسلام هراسی نقش مؤثری داشته است. اکنون در خیابانهای آمریکا مسلمانان را اذیت و آزار میکنند و مساجد را به آتش میکشند. این وضعیت بعد از انتخاب ترامپ به اوج خود رسیده است. لذا میتوان گفت که ترامپ در گسترش اسلام هراسی نقش دارد.
*جامعه مسلمانان در این رابطه چه واکنشی داشته اند؟ آیا مسلمانان آمریکا توانستهاند گفتمانی ایجاد کنند تا به دیگر شهروندان بگویند که اسلام دین صلح است و سر جنگ با کسی ندارد؟
مسلمانان، مساجد و موسسات آنها تلاش خود را میکنند تا با جامعه آمریکا وارد گفتگو شوند و پیام اصلی اسلام را به گوش آنها را برسانند اما رسانهها در آمریکا چنین اخباری را منتشر نمیکنند. در واقع آنها خبرهای داعش یا گروههای تروریستی را به عنوان اخبار دنیای اسلام معرفی میکنند و اخبار جامعه مسلمان داخل آمریکا را نشر نمیدهند. رسانهها در آمریکا تروریستها را به عنوان مسلمان و رفتار آنها را به عنوان اسلام معرفی میکنند. به قول آمریکاییها«بمبها خبر میسازند». این ضرب المثل در حقیقت به سیاستی برای رسانهها تبدیل شده است.
در روزهای گذشته بنده به عنوان یک استاد مسلمان دانشگاه مک مستر و دنور در کلیساها و کنیسههای مختلفی در رابطه با صلح صحبت کردهام و با رهبران آنها به گفتگو نشستهام ولی رسانههای آمریکا هیچکدام از این اقدامات را که موجب دوستی بین ادیان است را پوشش ندادند. آنها اخبار مربوط به جنگ و خونریزی در خاورمیانه را به عنوان اخبار جهان اسلام معرفی میکنند.
مسلمانان در آمریکا رسانه ندارند. بدنه رسانههای آمریکا را اغلب غیر مسلمانان و صاحبان آن را اغلب یهودیان تشکیل میدهند. آنها نیز علاقهای به رساندن اخبار مسلمانان در آمریکا ندارند و چه بسا اخبار مدنظر خود را در غالب اخبار مسلمانان به گوش مردم میرسانند. مردم آمریکا نیز به این رویه عادت کردهاند و اخبار مربوط به جنگ را بیشتر از اخبار صلح پیگیری میکنند. البته مردم آمریکا مردم خوبی هستند ولی در عین حال جاهل نیز هستند و تأثیرات فراوانی از رسانهها میگیرند.
*میتوان گفت که رسانههای آمریکا علاوه بر اینکه جانب مسلمانان را ندارند بلکه علیه آنها نیز هستند؟
بله! این نکته کاملاً درست است. با نگاهی به محتوای «فاکس نیوز» و «سی ان ان» میتوان گفت این نکته کاملا درست است. آنها هیچ زمانی چهره واقعی اسلام را نشان ندادهاند و در بسیاری از موارد وضعیت کنونی خاورمیانه را نتیجه اسلام معرفی میکنند. البته این امر تاحدودی در رسانههای کانادای تعدیل شده است.
*با توجه به این مباحث و با توجه به سرمایههای مالی که اکنون در اختیار کشورهای مسلمان است، چرا آنها در آمریکا و حتی در اروپا صاحب رسانه قدرمند و تاثیر گذار نیستند؟
اولین مساله که در این رابطه وجود دارد این است که اختلاف بین مسلمانان زیاد است. مساله دوم این است که اکثر سرمایههای مالی دنیای اسلام در اختیار وهابیون است و در بسیاری از موارد آنها سرمایههای دیگر کشورهای اسلامی را در راستای اهداف خود هدایت میکنند. بسیاری از مسلمانان وهابی نیستند و سنیهای متدین هستند که هیچ مشکلی با ما شیبعیان ندارند ولی دولتهای آنها متاسفانه نگاهشان به قدرتهای وهابی و غربی است. لذا در این زمینه کاری از دست آنها برنمیآید.
*مساجد در آمریکا و کانادا در قبال تبلیغ سوء رسانهها چه کاری انجام دادهاند؟ توانستهاند با غیر مسلمانها تعامل داشته باشند؟
مساجد تمام سعی خود را در این باره انجام میدهند بخصوص بعد از حادثه تروریستی یازده سپتامبر دربهای مساجد به روی شهروندان آمریکایی باز شد تا آنها با اسلام واقعی آشنا شده و ببینند که مساجد جایی برای تدارک حملههای تروریتسی نیست و خواسته اسلام فقط صلح و آرامش است.
ولی در مورد یازده سپتامبر و ربط دادن آن به تمام مسلمانها باز هم رسانههای آمریکایی از هیچ کاری فروگذار نکردند. علاوه بر آن جناح مسیحیان راست افراطی که علیه مسلمانان هستند و حرفهای تندی علیه اسلام میزنند و حتی در سالهای اخیر چندین بار قرآن را در انظار عمومی آتش زدند، به آنها کمک می کنند. این گروهها و طرفداران آن نیز در رسانهها و در جامعه نیز صدایشان بیشتر از مسلمانان شنیده میشود. البته مسلمانان و مساجد تمام سعی خود را میکنند تا صدای صلح را به گوش جامعه آمریکا برسانند. حتی مسلمانانی که در محافل آکادمیک فعالیت دارند و دستی بر قلم دارند به طور پیوسته با نوشتن کتاب و مقاله روند ترویج صلح و رساندن پیام اسلام را پیگری میکنند ولی بازهم در برابر رسانهها کار سختی دارند.
*اخیراً دیده شده که مساجد درها را به سوی سایر شهرواندان باز کردهاند. این سیاست چه تأثیری بر دوستی شهروندان داشته است؟
بله این کار انجام شده است و قبلاً نیز انجام میشد. تاثیرات آن اما با رسانه قابل مقایسه نیست. وقتی یک مسجد در یک محله درهایش را باز میکند فقط اهالی آن محله به مسجد میروند و افراد محدودی در آن مراسم شرکت میکنند.البته این کار باید تداوم داشته باشد تا به نتیجه برسد. این کار در نوع خود میتواند پیام روشنی برای تمام مساجد آمریکا اروپا باشد و به مرور زمان به یک جریان تأثیرگذار تبدیل شود. ولی با این حال تعداد کمی از شهروندان در این مراسمات شرکت می کنند.
*مساجد غیر از مراسم عبادی آیا مراسم دیگری برای اعتلای روابط دوستانه و ترویج صلح دارند؟
مساجد در آمریکا از این شرایط برخوردارند که بتوانند با شهروندان مسیحی و یهودی ارتباط برقرار کنند و این اتفاق نیز افتاده است. همچنین این امکان برای کنیسهها و کلیساها وجود دارد و آنها نیز از مسلمانان برای گفتگو دعوت میکنند. این موارد اتفاق میافتد ولی آثار آن محدود است و نتوانسته جریان ساز باشد زیرا سیاستهایی که برای تخریب اسلام و مسجد گذارده میشود از سوی صاحبان تریبون در آمریکا و لابیهای سرمایهدار ضد اسلامی است. به عنوان مثال لابیهای یهودی با سرمایهگذاری در صحنه سیاسی آن کشور توانستند کاری کنند تا هیچ رسانهای نتواند علیه رژیم صهیونیستی خبری منتشر کند.
به نظر من آنچه که تاکنون بر سیاست آمریکا نسبت به مسلمانان تاثیر داشته، دوری مسلملنان از لابیها و گروههای تاثیر گذار است. مسلمانان باید بیشتر بر صحنه سیاسی آمریکا تأثرگذار باشند. به عنوان مثال قبلاٌ گفته میشد که شرکت در انتخابات آمریکا حرام است ولی اکنون میگویند مسلمانان آمریکا باید برای تاثیر در سرنوشت خود در انتخابات آن کشور شرکت کنند.