به گزارش خبرنگار مهر، امیر قلعه نویی آخرین فرصت خود در تراکتورسازی را برای ادای دین به پرشورها هم از دست داد و جام را دو دستی به علی دایی داد و دو استقلالی به نامهای تیموریان و البته شهباززاده.
امیر قلعه نویی بین چهار تیم پنجم شد
از سال ۹۱ که با استقلال تهران قهرمان لیگ برتر شد، دیگر هرگز هیچ جامی نیاورده است. او سال بعد از بین ۴ تیم به قول فتح الله زاده پنجم شد و سال بعد از آن با افشارزاده دو دربی را باخت و ششم جدول شد و از استقلال رفت. قلعه نویی بعد از آن هرگز موفق نشده هیچ جامی را ببرد نه لیگ بتر، نه حدفی و نه حتی جام های تدارکانی.
امیر قلعه نویی هرگز چنین فضایی را به یاد نداشته است، او همیشه به فاصله یک یا نهایتا دو سال یک جام را برای خودش در تیمی که کار می کرده به ارمغان آورده است. چه در استقلال چه در سپاهان او همیشه جام داشته اما امسال هم مثل چهار سال گذشته دست امیر قلعه نویی از جام کوتاه ماند تا با خود بیاندیشد که چه اتفاقی رخ داده که امیر قلعه نویی جام نمی برد؟
سرگذشت این روزهای امیر قلعه نویی را باید در زندگی الگوی وی جست جایی که علی پروین هم در روزهای آخر مربیگری خود به آن دچار شده بود.
اطرافیانی که اعتبار می گیرند
امیر قلعه نویی درست مثل علی پروین دو دسته نفرات را کنار خود می بیند، یک دسته شامل اطرافیانش می شوند که وظیفه به روز رسانی امیر را دارند و البته نمی توانند چنین کنند و بعضا می بینیم که با مشاوره هایشان نه تنها این سرمربی باهوش را به روزرسانی نمی کنند بلکه با رفتارها و مشاوره های ۵۰ سال قبل قلعه نویی را عقب نگه می دارند.
امیر قلعه نویی آن روزها که باید بهترین مشاوران و با سواد ترین آنها را کنار خود می نشاند و آنها را نگه می داشت دقیقا برعکس عمل کرد و اطرافیانش را از میان آدم هایی انتخاب کرد که اکثر آنها « نه همه آنها» چیز جدیدی به امیر نمی دادند و بیشتر از اینکه چیزی بدهند، از او اعتبار می گرفتند.
علی پروین هم در روزهای آخر مربیگری خود چنین بود اجازه نمی داد به جز برخی افراد خاص کسی به دفتر کارش مراجعه کند و در نتیجه با این دایره بسته به روز نشد و در گفتار و رفتار و مربیگری اش با مشکلاتی مواجه شد.
مدرسه پیرمردها
اشتباه دوم امیر قلعه نویی که البته هنوز تمام نشده اما از خودش عقب مانده است این بود که اسیر یک سری نام بازیکن در زمین چمن شد. علی پروین هم این دو سه سال آخر همچنان سعی داشت با حمید استیلی، علی انصاریان، تاتار، خان محمدی، جباری، رافت و ... به میدان برود در حالی که اینها حریف جوان های سریع لیگ برتر نمی شدند اما پروین هنوز پای آنها ایستاده بود. او هم جوان گرایی نکرد و یا کم چنین کرد.
امیر قلعه نویی هم مثل علی پروین در استقلال با نیکبخت، اولادی، پژمان نوری، فرزاد حاتمی و خیلی های دیگر که سن و سالی داشتند تیم را بالا ببرد اما از همین جا ضربه خورد و کارش در استقلال خراب شد و در تراکتور سازی هم با بازیکنان پا به سن گذاشته به رقابت آمد و یکی از پیرترین تیم های لیگ برتر را بست. بازیکنانی مثل محسن بنگر، مثل ایران پوریان و خیلی از قدیمی تر های تراکتور سازی.
این بار هم او شکست خورد و جام را به تیمی باخت که اتوبوس نداشت از هتل تا ورزشگاه بتواند برود.
به نظر می رسد امیر قلعه نویی پا جای پای علی پروین می گذارد و شاید سرنوشتش هم همان باد، هر چند علی پروین جایگاه بزرگی در میان مردم دارد و امیر قلعه نویی آنقدر با تیم های مختلف جلوی استقلال ایستاده و علیه این تیم موضوع داشته که ممکن است آن جایگاه مردمی علی پروین را نداشته باشد.