مرگ چیزی نیست که بتوان از آن فرار کرد، اما آئینی که برای آن وجود دارد، در فرهنگ‌ها و مذهب‌ها با هم تفاوت دارد، در این گزارش نگاهی به این فرهنگ‌ها داریم.

مجله مهر: از روزی که انسان بوده، مرگ هم وجود داشته و همیشه از بین بردن اجساد این مرده‌ها بحثی بوده که در فرهنگ‌های مختلف به نوعی بروز می‌کرده است و هر منطقه به فراخور فرهنگ مردمان و جغرافیای خودشان به نوعی با این قضیه روبرو می‌شده‌اند. انجام مراسم تدفین برای انسان‌ها حداقل از ۱۰۰ هزار سل قبل وجود داشته و این عمل بیشتر از این جهت انجام می‌شده که بوی بد پوسیدگی اجسام جلوگیری شود و همچنین اعضای خانواده و اطرافیان آن‌ها شاهد از بین رفتن بدن کسی که می‌شناختند نباشند. هرچند که بسیاری این دفن کردن را گام مهمی برای ورود مرده به دنیای پس از مرگ می‌دانستند و معتقد بودند فرد پس از این فرآیند می‌تواند به چرخه زندگی برگردد.

شیوه‌های مختلف دفن اجساد در خاک نشان از احترامی است که زنده‌ها به آن‌ها می‌گذارند، از طرفی در بسیاری از فرهنگ‌ها به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند و انجام مراحل تدفین را یکی از مسیرهای مهم برای این زندگی می‌دانستند.

این تدفین روش‌های مختلفی را در شرایط متفاوت شامل می‌شده است؛ از مومیایی کردن مرده‌ها تا قرار دادن ظرف و ظروف در قبر و استفاده از تابوت، کفن یا گورهای دسته‌ جمعی از موارد مختلفی بوده که استفاده می‌کرده‌اند. در مواردی استفاده از لباس‌های رسمی برای مرده یا وسائل شخصی او نیز رواج داشته و هم همه برای اینکه روند تجزیه و نابودی را به تاخیر بیندازند بیشتر تلاش می‌کرده‌اند.

در دورانی هم روش‌هایی مانند سوزاندن، دفن در دریا یا هوا و انجماد رواج پیدا کرده بود.

تدفین در خاک

قرار دادن اجساد در دل خاک در بسیاری از فرهنگ‌ها وجود دارد. از زمان پارینه سنگی بسیاری جسد مرده‌ها را به خاک می‌سپردند و معمولا با سنگ روی آن را علامت‌گذاری می‌کردند. از همین از دوران قدیم زمین‌هایی را می‌توان پیدا کرد که در اجساد مختلفی خاک شده‌اند. با اینکه در دورانی استفاده از تابوت‌های بزرگ و متفاوت در غرب رواج پیدا کرد، اما از اوایل دهه ۹۰ میلادی در کشورهای غربی نیز کمتر از تابوت استفاده می‌شود یا تابوت‌ها را از موادی که آسان تجزیه می‌شوند. این موضوع از زمانی به وجود آمد و بسیار مورد توجه قرار گرفت که بعد از تجزیه بدن انسان مواد طبیعی وارد خاک شده و به طبیعت برمی‌گردد. غربی‌ها که از عنوان «تدفین سبز» استفاده می‌کنند، دو دهه است از آن استفاده می‌کنند، در حالی‌که این روش از رسوم دینی و کهن شرق و مخصوصا اسلام بوده است.

همچنین نخستین اسکلتی از یک انسان در قبر پیدا شده به ۱۰۰ هزار سال برمی‌گردد، همراه این اسکلت که در منطقه آسیای غربی یافت شده بود، سر یک گراز و برخی ابزار دیگر دفن شده بود.

در کهن‌ترین اشکالی که از دفن آدم‌ها پیدا کرده‌اند، حالت جنینی جنازه‌های بوده است. در گورهایی که تقریبا مربوط به ۵۰ هزار سال قبل از میلاد مسیح بوده است، جنازه را مانند جنینی که در شکم مادر است و به پهلو خوابیده در گور می‌گذاشتند. به نظر می‌رسد این حالت از تدفین بیشتر به این دلیل بوده که امید داشته‌اند فرد بیدار می‌شود و تولد دیگری را خواهد داشت. شاید به دلیل همین باور بوده که در دورانی مرده‌های داخل گور را با طناب می‌بستند و این خرافه وجود داشت که مرده‌ها زنده شده و به سراغ دیگران می‌آیند.

صخره یادبود در آب

این صخره از خاکسترهای حاصل از سوزاندن فرد متوفی که با بتن مخلوط شده ساخته می‌شود. سپس سنگی به شکل صخره می‌سازند و آن را در آب قرار می‌دهند. کسانی که از این روش استفاده می‌کردند، اعتقاد دارند این صخره‌ها با محیط زیست سازگار هستند و می‌توانند زیستگاه جدیدی را برای ماهی‌ها و دیگر موجودات داخل دریا اضافه کنند. البته ساختن و نصب این صخره‌ها هزینه زیادی دارد و در مناطقی چون فلوریدا، کارولینای جنوبی و شمالی، مریلند، نیوجرسی، تگزاس و ویرجینیا استفاده می‌شده است.

با این‌حال در روزگاری سپردن جنازه به آب رواج داشته و در تبت، هرگاه زنان باردار و جذامیان می‌مردند، جنازه‌ی آنان را به رود می‌سپردند. وایکینگ‌ها نعش مردگانشان را سوار قایق کوچکی می‌کردند و به آب می‌سپردند. در آلمان اخیراً تدفین در آب مرسوم شده است. در این نوع تدفین جنازه‌ را ابتدا می‌سوزانند و سپس خاکستر آن را در ظرفی قرار می‌دهند که در آب حل می‌شود. ظرف را به آب می‌سپارند.

هیدرولیز قلیایی جسد

این روش دفن را هم در دسته تدفین‌های طبیعی قرار می‌دهند! به این شکل که جسد را در محفظه فولادی ضد زنگ قرار می‌دهند و با اضافه کردن محلوهای شیمیایی، این فرصت را به جسد می‌دهند که به آرامی حل شود و در نهایت تنها استخوان‌ها باقی می‌ماند که آن‌ها را در دستگاهی پودر می‌کنند. برای خانواده کسی که درگذشته در پایان پودر استخوان‌ها و مایعی که جسم فرد درگذشته در آن حل شده باقی می‌ماند! این روش نسبت به سوزاندن جسد از این جهت برتری دارد که دیگر گازهای گلخانه ای وارد هوا نمی‌شود و آبی که از مُرده به دست می‌آید بعد از تصفیه منبعی از مواد آلی برای گیاهان، می‌توان از آن در پرورش سبزیجات و میوه‌ها استفاده کرد. البته این روش بسیار پیشرفته‌ای است و برخی کشورها از جمله انگلستان از این تکنولوژی در مدارس و دانشگاه‌های علوم پزشکی بهره می‌برند.

سوزاندن جسد

در هندوستان، سوزاندن مرده‌ها مرسوم‌ترین شکل تدفین است. هزار و پانصد سال پیش از میلاد مسیح ژرمن‌ها مرده را می‌سوزاندند و خاکستر آن را به همراه اشیای زینتی که از مرده به جای مانده بود، در یک ظرف گلی ساده جمع می‌کردند. در میان هندوها رسم است که وقتی کسی می‌میرد، اگر دارای فرزند است، پسر ارشد می‌بایست آتش را بیفروزد. هندوها اعتقاد دارند که روح مرده با سوزندان جسم او آزاد می‌شود. در غرب سوزاندن مرده مرسوم است. خاکستر مرده و برخی حیوانات خانگی را در ظرفی می‌گذارند و سپس این ظرف را در خاک قرار می‌دهند.

در زمان رومی‌ها وقتی مرده‌ای در آتش می‌سوخت، بازماندگان از دیدن دودی که از جنازه‌ برمی‌خاست تصور می‌کردند که روح مرده همراه با آن دود به آسمان می‌رود و با این فکر خود را تسلی می‌دادند در حالی‌که بعدها با آمدن مسیحیت و اسلام سوزاندن مرده، نشانگر بی‌احترامی به جسم انسان بود. در قرون وسطی تنها زنانی را که به جادوگری متهم می‌شدند، پس از محاکمه در محاکم تفتیش عقاید با آتش می‌سوزاندند. دلیل می‌آوردند که با این تمهید روح شیطانی و پلید جادوگران همراه با جسم‌شان برای همیشه نابود شود.

اما پس از اینکه دین مسیحیت و اسلام فراگیر شد و این اعتقاد وجود داشت که جسد را در کفن بپیچانند یا به همراه تابوت در قبر بگذارند تا روز رستاخیز فرار رسد، سوزاندن جنازه‌ها که تا پیش از آن مرسوم بود ورافتاد و به همین شکل پس از غلبه‌ی مسلمانان بر ایرانیان نهادن جنازه‌ها در دخمه‌ها منسوخ شد.

هر جسد، یک درخت

یکی دیگر از روش‌های تازه ابداع شده که در حال توسعه است، قرار دادن جسد به شکل جنین داخل غلاف به همراه دانه‌های مانند افرا یا اکالیپتوس است که در این صورت همراه با تجزیه بدن این دانه‌ها رشد می‌کنند و به آرامی به جای اینکه گورستانی پر از تخته سنگ ایجاد شود، درختان رشد می‌کنند که هدف آن بازگشت جسم به خاک است.

مومیایی کردن

اجساد را برای حفظ در برابر پوسیدگی مومیایی می‌کنند و در فرهنگ‌های مختلفی نیز وجود دارد. معروف‌ترین انوع مومیایی اجساد فرعون هایی است که در مصر یافت شده، اما امروزه هم در کشوری مانند امریکا اجساد را با موادی که از نفوذ میکروب‌ها جلوگیری می‌کند، می‌پوشانند و پس از قرار دادن در تابوت آن را دفن می‌کنند.

دفن وسیله‌های شخصی همراه با جسد

در برخی فرهنگ مرده‌ها را با تشریفات کامل رسمی برای دفن حاضر می‌کنند و همراه او وسیله‌های شخصی‌اش را هم قرار می‌دهند. در بسیاری از فرهنگ‌ها این تصور وجود دارد که مرده‌ها در زندگی پس از مرگ به این وسیله‌ها نیاز پیدا می‌کنند.

نحوه قرار گرفتن جسد

شکل قرار گرفتن اجساد در فرهنگ‌ها و ادیان با یکدیگر متفاوت است، در قرن ۱۰ پیش از میلاد مسیح در فرهنگ‌های باستانی X نماد خدای آسمان بوده که دست‌های اجساد را به همین شکل قرار می‌دادند. حالت‌های مختلفی در اجساد باستانی می‌توان پیدا کرد؛ نشسته، ایستاده، با چشم و دهان بسته، با دست‌های باز یا گره خورده، پاهای خم یا به شکل جنینی. هرکدام از این‌ها را در دوره‌ها با فرهنگ و آئین مختلف می‌توان دید.

در مسیحیت جسد فرد را در حالی که پشت خوابیده از شرق به غرب قرار می‌دهند و سر او را در انتهای غربی قبر می‌گذارند. در اسلام فرد متوفی را رو به قبله و به پهلوی راست در قبر می‌گذارند.

در کشورهای مختلف چگونه است؟

در کره جنوبی به گفته محققان شرایط تدفین مرده‌ها فرق کرده است، در اوایل دهه ۸۰ میلادی کسانی‌که نزدیک خانه و خانواده‌شان فوت می کردند مرگ خوب داشتند و اگر دور بودند، با عنوان مرگ بد از آن‌ها یاد می‌شد و مراسم ختم و دفن مرده‌ها توسط خانواده‌ها انجام می‌شد. در ابتدا در کره‌جنوبی سوزاندن مرده‌ها نخستین روش برای از بین بردن اجساد مرده‌ها بوده است، اما این روش در سال ۱۴۷۰ ممنوع می‌شود. اما در سال ۱۹۴۵ ممنوعیت آن برداشته می‌شود و تا سال ۱۹۹۸ این روش سرعت زیادی پیدا می‌کند. بومیان استرالیا با این دیدگاه که مرگ را یک اتفاق بسیار مهم برای فرد می‌پندارند، پس از اینکه کسی می‌میرد مراسم بسیاری برگزار می‌کنند و درنهایت جسد فرد را در مجموعه‌ای از برگ‌ها می‌پیچانند تا در طبیعت بپوسد و از بین برود.

بردگان افریقایی که در امریکا کار می‌کردند هم مانند دیگران به خاک سپرده می‌شدند، با این تفاوت که آن‌ها باید مراسم خود را شب و دور از چشم اربابان برگزار می‌کردند همچنین جسد فرد را داخل پارچه‌ای می‌پیچاندند و دست‌هایش را روی سینه قرار می‌دادند، همراه او علاوه بر برخی لوازم شخصی که به عنوان پیشکشی برای مرده‌ها می‌دانستند، یک صفحه فلزی هم قرار می‌دادند تا اگر ارواح به او حمله کردند، بتواند از خودش دفاع کند.

در آمریکای شمالی، در فلوریدا قبیله‌ سمیول از قبایل سرخپوست مردگانش را در تنه‌ی پوک درختان می‌گذاشت تا به تدریج تجزیه شود. برخی قبایل سرخپوست هنگام کوچ از جایی به جایی دیگر مردگان‌شان را روی زمین می‌گذاشتند و به کوچ خود ادامه می‌دادند. پیش می‌آمد که سالخوردگان این قبایل، وقتی هنگام مرگ‌شان فرامی‌رسید، از قبیله جدا می‌شدند و به کوه می‌زدند و در آرامش و در انزوا می‌مردند. جنازه‌ی آنان در همان محل می‌ماند تا به تدریج تجزیه شود و از بین برود.

گورهایی از ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد کشف شده که بسیار عظیم بودند، طولی به اندازه دوازده متر که با تخته‌سنگ آن ها را مشخص می‌کردند، در این گورها صد جنازه جا می‌گرفت و روی آن را با خاک می‌پوشاندند. چنین گورهای عظیمی به بناهای باشکوه شباهت داشت و ساختن آن‌ها وقت و هزینه‌ی زیادی می‌طلبید.

در یونان قدیم مردگان را در تابوتی از سنگ آهک قرار می‌دادند و این تابوت سنگی را سارکوفاگوس یا «گوشتخوار» می‌خواندند. واژه‌ تابوت در برخی زبان‌ها مانند آلمانی و فرانسه را بعدها از همین واژه‌ی سارکوفاگ استخراج کردند. در قرون وسطی گمان می‌کردند روح انسان در قلب او جای دارد، از این رو برخی پادشاهان و هنرمندان بزرگ وصیت می‌کردند که قلب‌شان را جداگانه دفن کنند. ریچارد شیردل، ناپلئون بناپارت، دانته و شوپن از مشاهیری‌اند که قلب آنان جداگانه دفن شده است.

در کنعان و در ایران، جنازه‌ میت را در غار یا در دل کوه قرار می‌دادند. در نقش رستم، در سینه‌ کوه مقبره‌های عظیمی از دوران هخامنشی و ساسانی به یادگار مانده است. از همین رو مقبره‌های داریوش کبیر، اردشیر، داریوش دوم و خشایارشا در دل کوه قرار دارند.
پس از تصلیب مسیح، جنازه‌ی او روی زمین مانده بود. روایت است که ژوزفِ آریماتئا، از یاران مسیح، گور خود را که در غاری قرار داشت به مسیح بخشید و جنازه‌ی او را در آن غار نهادند. مسیحیان معتقد هستند که مسیح، سه روز بعد زنده شد و از این غار به آسمان عروج کرد. این واقعه که در کتاب مقدس آمده است به روایتِ عید پاک شهرت دارد و منشأ مهم‌ترین عید مسیحیت است.

در فرهنگ ایرانی-زرتشتی تدفین در هوا مرسوم بوده است. در این آئین زمین و آتش تبرکی دارد و روح که از بدن انسان بیرون رفت پیکر مرده بسیار پلید و ناپاک است و هر چیز را آلوده می‌کند. به همین جهت مرده را نباید به خاک یا به آتش سپرد. زرتشتیان از زمان ساسانیان هر جا که بودند دخمه‌هایی می‌ساختند و مرده را به آن‌جا می‌بردند و در هوای آزاد، کنار دیواری قرار می‌دادند تا مرغان شکاری و حیوانات درنده آن‌ها را متلاشی کنند و وقتی که فقط استخوانی از مرده باقی می‌ماند، استخوان او را برمی‌داشتند و در محوطه‌ کوچکی می‌گذاشتند که به آن «ستودان» می‌گفتند. البته نحوه از بین رفتن بدن مرده برای زرتشتیان اهمیت داشت، برای مثال اگر کلاغ یا لاشخور چشم راست مرده را درآورده بود، گمان می‌کردند مرده آمرزیده‌تر است. اما اگر روی پای خود می‌افتاد یا به حال نشستن درمی‌آمد، گمان می‌کردند روح او معذب است. بدتر از همه مرده‌ای بود که سرش از تنش جدا می‌شد. البته حوالی این دخمه‌ها همیشه هزاران کلاغ و مرغان لاش‌خوار در پرواز بودند.

امروز چطور جسدها را چطور تدفین می‌کنیم؟ 

مسلمانان و یهودیان با سوزاندن مرده مخالف‌اند. در اسلام و یهودیت می‌بایست مرده را حتما در خاک دفن کرد. در یهودیت هر گور، تنها به یک جنازه اختصاص دارد. اما در ایران با افزایش جمعیت، به تدریج از اوایل دهه‌ پنجاه خورشیدی گورهای دو و سه طبقه به وجود آمد. پیش می‌آید که اعضای یک خانواده را در یک گور سه طبقه قرار دهند. سنگی به نام سنگ لحد هر یک از این طبقات را از هم جدا می‌کند و به هر مرده یک سنگ قبر مجزا تعلق می‌گیرد.

گورستان اهل تسنن، ساده است و پیش می‌آید که گورها بی‌نام و نشان باشند و تنها سنگی ساده  روی آن بگذارند،  در مراکش سنگ قبر را به اندازه‌ی قامت مرده می‌تراشند و جز این هیچ نام و نشانی از مردگان باقی نمی‌گذارند.

اما در فرهنگ ایرانی و اسلامی، آرامگاه و سنگ قبر اهمیت دارد، چنان‌که بسیاری از آرامگاه‌ها از نظر معماری و بسیاری از سنگ‌ قبرها از نظر خوشنویسی، شاهکارهایی به شمار می‌آیند.

پس از دوران روشنگری در غرب، سوزاندن جنازه‌ها از نو مرسوم شد. کلیسای کاتولیک تا سال‌ها با این نوع تدفین مخالف بود. با این حال در سال ۱۹۶۹ به دلیل کمبود جا ، کلیسا مجبور شد با سوزاندن جنازه موافقت کند. سوزاندن جنازه و دفن خاکستر آن ، به مراتب ارزان‌تر از تهیه‌ تابوت و اجاره‌ یک گور به مدت پنج تا سی سال است. به همین جهت بسیاری از اشخاص در غرب وصیت می‌کنند که بعد از مرگ جنازه‌ی آنان را بسوزانند. در ایتالیا و در هلند، مرده را الزاماً نمی‌بایست در گورستان دفن کرد. اما در بسیاری از کشورها مانند ایران، آلمان و فرانسه، مرده باید حتما در گورستان دفن شود و برای این کار، بازماندگان به جواز دفن نیاز دارند. در آلمان تا سال ۲۰۰۳ مرده را حتماً می‌بایست در تابوت بگذارند و دفن کنند. اما در سال ۲۰۰۳ این قانون را برداشتند و اکنون مسلمانان می‌توانند مشروط بر موافقت سازمان گورستان، مرده‌هایشان را در کفن‌ بپیچانند و به خاک بسپرند.