به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «فلسفه سیاسی صدرالمتالهین» نوشته شریف لک زایی با حضور ابراهیم برزگر و محمدعلی فتح الهی و جمعی از علاقه مندان در فرهنگسرای اندیشه نقد و بررسی شد.
شریف لک زایی مولف کتاب «فلسفه سیاسی صدرالمتالهین» در ابتدای نشست به معرفی مختصری از کتاب پرداخت و گفت: اگر بپذیریم که هر نظام سیاسی از یک اندیشه و فلسفه سیاسی بهره مند است، این سوال مطرح میشود که فلسفه سیاسی انقلابی چیست؟ آیا پشتوانهای در این سرزمین دارد یا نه؟ در واقع فلسفه سیاسی میتواند به ما در حل و فصل مسائل بنیادی کمک کند. شاید حتی بتوان گفت که انقلاب اسلامی میتواند از حکمت متعالیه سیراب شود و از آن پشتیبانی کند.
وی ادامه داد: نیاز است که به بازشناسی آثار فیلسوفان توجه کنیم و آنها را مورد بازنگری قرار دهیم. در این بازنگری با توجه به پرسشهای زمان ما باید بازخوانی اتفاق بیافتد. در ارتباط با بحث علوم انسانی هم نیاز داریم متناسب با جامعه خود آن را دنبال کنیم. این اثر در این مسیر حرکت میکند که اندیشههای فلسفی سیاسی یکی از فلاسفه بزرگ مسلمان را مورد توجه قرار داده است. ملاصدرا یکی از فیلسوفهای بزرگ است که برآیند و نتیجه هر تفکر فلسفه ما در گذشته است. ملاصدرا در برخی از آثارش به صورت خاص به مباحث فلسفی سیاسی توجه کرده است. در سایر آثارش در مسائل سیاسی قابل مشاهده است. به نگاههای پراکنده راجع به سیاست میتوان توجه کرد که به بخشهایی از آن در این اثر توجه شده است. در واقع در ابتدا مباحثی راجع به حیات سیاسی ملاصدرا اشاره کردم. درباره آثار ایشان طبقهبندی جدیدی را ارائه کردم که در تبیین فلسفه سیاسی ایشان موثر باشد. این تقسیم بندی شامل صدرالمتالهین جوان، میان سال و کهن سال میشود و به این ترتیب هرکدام از دورههای زندگی ایشان مورد توجه قرار گرفته است.
لک زایی به دو دوره علمی در زندگی ملاصدرا اشاره کرد و افزود: یکی فضای رایج فلسفی عصر خود که در آن زیست میکند و حکیم حکمت مشایی محسوب میشود. دیگری بعد از اینکه یک تغییر چند درجه ای در افکار ایشان رخ میدهد قائل به اصالت وجود میشود و مسیر دیگری را طی میکند. در ادامه نیز مباحث مفهوم شناسی و مفاهیم و مبانی مورد توجه قرار گرفت. رهبران سیاسی، تفاوتهای نبی و فیلسوفان و بحث راجع به مدینه فاضله مورد توجه قرار گرفته است. محبت، قدرت، عدالت و سعادت در شمار اصول دیگری است که در این کتاب بررسی شده است. به طور کلی اگر اندیشه سیاسی را به معنی عام تصور کنیم، فلسفه سیاسی و حکام سیاسی در ذیل آن قرار میگیرد و در مباحث فلسفی سیاسی مورد توجه جامعه است.
در ادامه ابراهیم برزگر به عنوان یکی از منتقدین حاضر در جلسه نکاتی پیرامون کتاب «فلسفه سیاسی صدرالمتالهین» بیان کرد. وی گفت: ملاصدرا منظری میان رشتهای دارا بوده و علوم زمان خود را از منظر فلسفه، کلام، عرفان در یک مشرب و جویبار به عنوان اسفار اربعه جمع کرده است. دو اینکه در دوره صفویه که عصر شکوفایی ایران بوده زندگی میکرده است. در چنین فضایی است که ملاصدرا به عنوان فیلسوف قد علم میکند. دکتر لک زایی به عنوان محقق اجزای پراکندهای که در آثار ملاصدرا بوده در بازار اندیشه سیاسی او تبیین و ارائه کرده است. ارزشمندی کار او در این است که عناصر پراکنده و غیر منسجم آثار ملاصدرا را در کنار هم قرار داده است.
وی ادامه داد: این اثر نقاط قوت زیادی دارد. نمایه خوب، اصطلاحات به جایی دارد. غلط املایی ندارد و جمع بندی خوبی دارد. به نظر میرسد که باید پرسشهای قرن ۲۱ میبیند مورد توجه قرار گیرد و در خلال کتاب پرسشها را پاسخ میداد و از ملاصدرا استفاده میکند. اما در بعضی از گفتارها انسجام کافی شاید وجود ندارد. فصل ۵ ویژگیهای رهبران است اما خود فلسفه مدینه فاضله در گفتار ۷ بیان شده در حالی که باید جا به جا میشد. برخی از ویژگیهای رهبران در گفتار ۵ گفته شده و ۸ تا از آن در گفتار ۹ مطرح شده است که میتوانست کنار هم بیایند تا به انسجام مطالب بیافزاید. همچنین مولف میتوانست با حضور قویتر در کتاب داشته باشد اما بیشتر به سخنان دیگران اشاره کرده است. دیدگاههای مخالف فلسفه سیاسی ملاصدرا هم خوب بود مطرح شود.
برزگر به چند پرسش از مولف اشاره کرد و گفت: آیا سیاست ملاصدرا تنها در سفر چهارم بوده است؟ آیا در سفرهای دیگر این سیاست حضور ندارد و تجلی بیشتر در سفر چهارم بوده؟ سوال دیگر اینکه ما همواره متفکر جوان و پخته داریم. معمولا در این دورهها اندیشهها عوض شده. آیا آثار مورد بررسی مربوط به دوره پختگی ایشان بوده یا مربوط به جوانی هم بوده است؟ همچنین فلسفه سیاسی معاصر را میشود به فلسفه کانت تشبیه کرد که بنیان فلسفه غرب را او گذاشت. اگر ما قائل شویم که ملاصدرا چنین شانی را در ایران دارد، میتوان فلسفه علوم اجتماعی را در آورد و میشود فلسفه سیاسی الگوی توسعه شود. در این صورت خطوط کلی و گزاره هایی هست که میتواند به ما کمک کند این فلسفه سیاسی را تبیین کنیم؟ سوال آخر من اینکه یکی از تشکیکات درباره ملاصدرا این است که خیلی از آثار دیگران استفاده کرده، ولی در غالب موارد ارجاع نداده. آیا ملاصدرا مرتکب سرقت علمی نشده است؟
محمدعلی فتح الهی به عنوان منتقد دیگر این نشست بیان کرد: رشته علوم سیاسی مقداری در جامعه ما نحیف است که به خاطر شرایط سیاست در گذشته ایران است. ارتباط سیاست با مردم ضعیف بود که باعث شد سیاست آن رشد را نداشته باشد. اینکه بخواهیم فلسفه سیاسی را استخراج کنیم، سختیهای خود را دارد. این اثر سنگین و ارزشمندی است. تلاشهای محقق محترم ارزشمند است که توانسته راهی را باز کند برای تحقیقات بیشتر و کاملتر. انصافا بررسی کاملی از اندیشههای معاصر شکل گرفته است. اما برخی از نکات نیاز به توضیح بیشتری دارد. حجم مطالب نویسنده را مجبور کرده از برخی مباحث گذرا عبور کند. عبارتی هست به این عنوان «از این رو ارزشها و آموزهها از سطح هر جامعهای بر خیزد» با این جمله نمیشود نظر مخاطب را جلب کرد. نظریه حرکت جوهری ملاصدرا که ارزشها و آموزهها از سطح جامعه بر میخیزد. نیاز به توضیح دارد. ابهام را بیشتر در ذهن خواننده ایجاد میکند و در ادامه بحث قالب و محتوا را مطرح کردند. میتوانیم قالب را بگیریم و محتوا را در آن تزریق کنیم. ما تعدادی از قالبها را اتخاذ کردیم و در جوامع دیگر و محتوایی را تزریق کردیم. این موضوع محل بحث است.
وی ادامه داد: در صفحه ۲۳۲ هم عبارتی آمده که جامعه و سیاست باید شرایطی را فراهم آورد که اندیشه، شریعت، فکری شود. هر کدام تحث تاثیر شرایطی که جامعه فراهم میآورد آیا شریعت محصول شرایط اجتماعی است؟ در ادامه میآید که مدینه فاضله محصول علاقهها سلیقهها و انکاری است که در جامعه وجود دارد. ما به تعداد جوامع مدینه فاضله داریم. مدینه فاضله یکی است و آن مدینه کامل است.
شریف لک زایی توضیح در ادامه نسبت به نقدهای منتقدین توضیح داد: جا دارد بحث ابتدایی دکتر برزگر بیشتر توجه شود. آن چیزی که من سعی کردم به آن بپردازم، همین کتاب است. اما نیاز است در مورد آن بازشناسی بازنگری و بازسازی کار را انجام دهیم. مواد سیاسی ملاصدرا را بازشناسی کنیم. نیاز داریم که این مواد را بازشناسی کنیم و پرسشها را وارد کنیم و وارد گفتگو با ملاصدرا شویم که پاسخ هایی میگیریم. آن را بازسازی کنیم و ارائه کنیم. اینها میتواند هم زمان اتفاق بیافتد و میتواند تک تک باشد. من تلاش کردم که ترکیبی از هر سه باشد. با یک خوانش انتقادی و نگاه جدی از منظر فلسفه سیاسی مباحث ایشان را بازسازی کنیم.
مولف کتاب ادامه داد: معترف هستم که این کار کاستیها و نقصهای زیاد دارد. از همین روست که برخی از فصول به صورت خلاصهای از آن عبور شده و مورد توجه قرار نگرفته است. فکر میکنم هر کدام از فصلها قابلیت دارد از این سه منظر مورد توجه قرار بگیرد. نکته دوم توجه به دیدگاه هایی بود که مخالف اندیشه سیاسی ملاصدرا هست. در رساله یک فصل به صورت مبسوط آوردم. اما در اینجا به تفضیل وارد گفتگو در باره منتقدان و مخالفان نشدم. میتوان در آثار بعدی هم به این بحث بپردازیم. با توجه به اینکه اثر ۴۰۰ صفحه شده است. نکته دیگر بحث این است که از کدام آثار برای موضوع فلسفه سسیاسی ملاصدرا بهره بگیریم؟ بحث دوره جوانی ایشان در قالب یک دستگاه دیگر قابل ارائه است. آثاری که در دوره دوم و سوم حیات علمی ایشان نگارش شده به بحث های بنده نزدیک تر است. محقق میتواند آثار دوره اول را بحث کند و ارائه دهد.
وی درباره بحث انتحار و سرقت علمی اشاره کرد: به این موضوع خیلی توجه شده و بارها مورد بحث قرار گرفته است. ملاصدرا در جاهای مختلف اشاره میکند ولی نه به سبک امروزی. هر متفکری به شانههای متفکرهای قبل از خود میایستد و بحث هایی را ارائه میدهد. ما هم از این مباحث استفاده میکنیم و ممکن است یک گام آن را به جلو ببریم.
فتح اللهی درباره سیاست متعالی توضیح داد: سیاست متعالی از جامعه متعالی بر میخیزد و سیاست غیر متعالی از جامعه غیر متعالی بر میخیزد. این بحث در قالب و محتوا ادامه پیدا کرده. نحوه داد و ستد ما از آموزه ایی که از دیگران می رسد به چه نحو خواهد بود. هیچ وقت با ما تعامل مثبت و هماهنگ را نخواهد داشت. مدینه فاضله هم محصول جامعه فاضله است و یک مدینه فاضله بیشتر نخواهد بود. نحوه خلق و تفسیر پیدا کردن جامعه با خودش را نشان دهد.
برزگر در این نشست گفت: اینکه مطالب علمی را به صورت شفاهی از محضر خود مولف بشنویم، طعم و مزه دیگری دارد. با توضیحات جناب آقای لک زایی بهره دیگری بردم. این کتاب ارزشمندی است که درباره فلسفه سیاسی ملاصدرا اثر مستقل نداشتیم. این اثر نقطه عطفی در آثار ملاصدرا است و ارزشمند است و به مولف باید تبریک گفت. در این بحث ملاصدرا وقتی در اصفهان بوده زیر فشار علمای اصفهان به قم فرار میکند. دکتر لک زایی چطور توانسته با خود سانسوری متفکر را کنار بیاید. چه شگرد و متودی برای استقرای این بخش به کار رفته است؟ چه استعاره های محوری در بحثهای ملاصدرا هست؟ نکته آخر به نظر می رسد در کتاب بحث های فلسفه اخلاق باید قوی تر دیده شود. جای این موضوع خالی است و امید است که در پژوهش های بعدی به کار گرفته شود.
فتح الهی در ادامه به بحث شریعت و سیاست پرداخت و گفت: دکتر لک زایی انصافا به شکل جامعی به این بحث پرداخته و مواردی که ارائه کرده بسیار راهگشاست. اما توضیحاتی لازم است که ما مرادمان از شریعت چیست؟ قانون طوری است که در زندگی مردم پیاده شده و نمی توانند خلاف قانون عمل کنند و قانون در جامعه قدرت پیدا کرده است. منظور از قانون نوشته های در کاغذ نیست. مراد ملاصدرا قانونی است که وجود پیدا کرده است. این یعنی قدرت یافتن شریعت و قانون. حال نسبت این را با سیاست می خواهیم بسنجیم. مهم این است که آن چیزی وجود پیدا کرده چه نسبتی با سیاست دارد. قدرت اول از مادیات شروع میشود ولی در مراحل تکامل خود تبدیل می شود به قدرت قانون. قانون قدرت معنوی است. احساس می کنم اگر در این جهت واضح تر ورود کند برای خواننده پویاتر خواهد بود. در بحث محبت که در جامعه وجود داشته، رکن اصلی سیاست است. در واقع باید بیاید فضای برادری ایجاد شود. آن برادری هست که انسجام ایجاد میکند و در مفهوم برادری انسان ها با هم احساس برادری کنند. این موضوع انسجام ایجاد می کند که اینها را از هم پوشاند. احساس می شود بهتر است به آن پرداخته شود.
لک زایی در خصوص تبعید ملاصدرا به کهک بیان کرد: از نظر من تبعید خود خواسته ملاصدرا بود. نکته مهمی در آثار ملاصدرا اشاره میشود که ملاصدرا هیچ کدام از آثار خود را به سلاطین صفوی تقدیم نکرد. بسیاری از این آثار تقدیم سلاطین صفوی شده اما ملاصدرا همچین کاری را انجام نداده. هیچ گونه تعریف و تمجیدی از آثار ملاصدرا به وجود نیامده است. ملاصدرا در نگاهی فاقد فلسفه سیاسی است چون اثری مستقل در این باره ندارد. یکی از مشکلات ملاصدرا روان بودن نثر ایشان است که بر خلاف استادش میرداماد که نثر بسیار پیچیده ای دارد باعث شده فلسفه ایشان رواج پیدا کند. بحث استعاره به عنوان بدن و روح میشود، استفاده کرد. کل حکمت متالهین بر اساس سفر و چهار سفر بررسی میشود. استعاره حرکت هم مهم است. با توجه به حرکت جوهری و نظری از استعاره های دیگری هم میشود یاد کرد.
وی ادامه داد: بحث فلسفه اخلاق هم درست است. بحث فلسفه سیاسی نسبت و ربط مستقیمی با اخلاق دارد اما بحث مواد فلسفه سیاسی ایشان بر من اولویت داشت. به نوعی تبیین قاعده فلسفی ملاصدرا است که میتواند بسیاری از مشکلات نظری ما را مطرح کند. آن چیزی که محبت و دوستی را به انسجام متصل میکند، بحث برادری است. در آثار ملاصدرا شاید نشود این بحث را به صورت مستقل مورد بررسی قرار داد. در واقع نقطه اتصال محبت و دوستی با انسجام اجتماعی است.