خبرگزاري مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: فيلم سينمايي "پول رو بردار و فرار كن" به عنوان دومين ساخته سينمايي وودي آلن نمونه كامل و دقيق طنز سينمايي و تصويري است كه از شيوه پرداخت زمان خود فراتر رفت.

به گزارش خبرنگار مهر، اين فيلم سال 1969 ساخته شد و دومين تجربه كارگرداني آلن محسوب مي شود كه فعاليت هاي سينمايي خود را با ورود به عرصه فيلمنامه نويسي از سال 1960 آغاز كرده بود. آلن علاوه بر كارگرداني نگارش فيلمنامه و بازي در نقش اول اين فيلم را نيز بر عهده داشت. وي در اصل خود را يك نويسنده مي داند و به همين خاطر پس از نگارش 12 متن سينمايي و بازي در چهار فيلم اقدام به كارگرداني مي كند.

وودي آلن در نگارش و ارائه طنز شيوه اي خاص دارد. وي كه به عنوان يكي از سينماگران مولف جايگاهي خاص در ژانر كمدي به خود اختصاص داده، همواره در نوشته هايش خلق موقعيت هايي را جستجو مي كند كه بر اساس شيوه زندگي و جايگاه اجتماعي افراد ايجاد مي شود؛ نه اينكه حاصل كم هوشي يا حماقت شخصيت هاي داستان باشد. به عبارت ديگر، افرادي كه در متن آثار اين سينماگر قرار مي گيرند، به خاطر شرايط اجتماعي كه به آنها تحميل مي شود ناخواسته در راههايي قرار مي گيرند كه هر چند به خاطر ذات طنز از بزرگنمايي برخوردار است، اما برآيند از نظر منطقي نتيجه گريزناپذير وضعيت و شرايط اجتماعي آنها محسوب مي شود.

اين كارگردان علاوه بر اينكه هنگام نگارش فيلمنامه به خلق موقعيت هاي خنده آور و جذاب توجه خاصي نشان مي دهد، در زمان تبديل متن به تصوير نيز از دقت نظر خاصي برخوردار است و به صورت ويژه به جنبه هاي تصويري اثر خود توجه نشان مي دهد. اين مسئله در تمام لحظات فيلم به خوبي نمايان است. ديالوگ ها تنها زماني مورد استفاده قرار مي گيرند كه بيان مضموني اثر نيازمند توصيف بيشتري باشد و از سوي ديگر به كنايه و ايجاز تصويري كمك كند.

داستان فيلم سينمايي "پول رو بردار و فرار كن" درباره مردي است كه با مشكل به دست آوردن شغل و كسب درآمد براي گذران زندگي خانواده اش مواجه مي شود. اين شرايط كار را به جايي مي رساند كه او دست به كارهاي خلاف و دزدي مي زند، اما هر بار اتفاقاتي به وجود مي آيد كه او را ناكام مي گذارد. در پايان او به خاطر دزدي به زندان مي افتد، ولي باز هم دنبال راهي براي فرار مي گردد.

فيلم از نمايي شروع مي شود كه شخصيت اصلي داستان هنگام فرار از زندان اسلحه اي از صابون مي سازد و با تهديد زندانبانان به حياط زندان راه پيدا مي كند، اما باران باعث مي شود قلابي بودن اسلحه مشخص شود. اين سكانس شروع بسيار خوبي براي فيلم محسوب مي شود. زيرا در عمل نشان از خلاقيت سازنده فيلم دارد كه اثر را با ايجاد فضايي پليسي آغاز مي كند اما در همان گام اول مخاطب خود را با نشان دادن شرايط فرار زنداني غافلگير مي كند.

اصولا نگاه وودي آلن به مسئله بزهكاري در جامعه و شرايطي كه باعث ايجاد خلاف در طبقات فرودست مي شود، نگاهي از سر درد و با توجه به اصول جامعه شناختي است. او در اين فيلم بياني بسيار ساده و در عين حال طنزآميز را براي طرح مشكلات عميق جامعه انتخاب مي كند كه گريبانگير تعداد زيادي از افراد كم درآمد مي شود. وي در اين راه همه گروههاي جامعه را مقصر مي داند و به همين خاطر از شيوه فعاليت پليس، سينماگران هاليوود، مددكاران و حتي بيمه هاي اجتماعي به شدت انتقاد مي كند.

در اين فيلم شخصيت اصلي داستان فردي احمق يا كم هوش نيست، بلكه انسان ساده دلي است كه توان برقراري ارتباط و تطابق با اجتماع اطراف خود را ندارد و در عين حال چون مردي خانواده دوست و اخلاق گراست براي به دست آوردن كار و درآمد تلاش زيادي از خود نشان مي دهد كه در بسياري از موارد بي نتيجه مي ماند. همين باعث مي شود او در دزدي همواره ناموفق باشد، اما به خاطر اقدام به اين عمل زنداني مي شود. اين شخصيت در تمام داستان در حال فرار است و انگار فرار بخشي از سرنوشت محتوم اوست.

وودي آلن در سال هايي به مسئله همه فهم بودن فيلم خود توجه نشان مي دهد كه هنوز بحث مخاطبان گسترده و جهاني مطرح نيست، اما به اندازه اي اين فيلم از بيان تصويري و فراگير بهره مي برد و آنقدر از شيوه تصويرسازي و بيان مضموني موثر برخوردار است كه نه تنها در دوره خود مورد توجه مخاطبان زيادي قرار مي گيرد، بلكه طي سال هاي اخير با آنكه شيوه فيلمسازي و روايت در عرصه طنز تصويري تغيير كرده، اين فيلم همچنان جايگاه ويژه و در خور توجه خود را حفظ مي كند و به عنوان الگوي مناسب مورد توجه قرار مي گيرد.