به گزارش خبرگزاری مهر، در مراسم بزرگداشت عبدالله انوار که با حضور شخصیتهای علمی و فرهنگی همچون دکتر حبیب انوار، دکتر اصغر دادبه، حجتالاسلام والمسلمین زم، دکتر نوشآفرین انصاری، دکتر جمشید کیانفر، دکتر اکبر ایرانی، دکتر توفیق سبحانی، دکتر علی اصغرنیا و دوستداران علم و دانش برگزار شد، دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ دکتر مهدی محقق، رئیس هیأت مدیره انجمن؛ دکتر غلامرضا اعوانی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم و استاد دانشگاه شهید بهشتی و احمد مسجدجامعی، عضو شورای اسلامی شهر تهران به بیان دیدگاههای خویش نسبت به این استاد فرزانه پرداختند و مقام علمی، فرهنگی و اخلاقی وی را تکریم کردند.
بخشی از متن سخنرانی دکتر بلخاری بدین شرح است:
شرط ادب ایجاب و اقتضا میکرد که افتتاح سخن این محفل و مجلس باشکوه که در بزرگداشت حکیمی از حکمای معاصر ماست، جناب استاد محقق، ریاست محترم هیأت مدیره انجمن سخن را میآغازیدند و ما از کلمات گوهربار ایشان در افتتاح مجلس استفاده میکردیم. هفته گذشته هم که بزرگداشت فردوسی را در همین سالن برگزار کردیم قصه همین بود. لکن حضرت استاد فرمودند که شما این سنت را نشکنید و بدعتگذار نباشید و بگذارید قصه به روال طبیعیاش باشد. اما باز هم تکرار میکنم شرط ادب و شاگردی ایجاب میکرد که بنده بنشینم و گوش فرا دهم و جناب استاد سخن را آغاز کنند. لکن چنین شد. بنابراین مایلم در ابتدای سخن به تمامی میهمانان محترم و استادان بزرگواری که در این مجلس حاضر شدند خیرمقدم عرض کنم.
مجلسی که بزرگداشت علم و حکمت و ادب است و ما بسیار به این بزرگداشتها نیاز داریم. استادانی که در این مجالس و محافل مورد تکریم و تجلیل قرار میگیرند قطعاً به این تکریم و تجلیل نیاز ندارند، اما ما نیاز داریم که تکریم کنیم، تجلیل کنیم و تعظیم کنیم تا بگوییم پاس حکمت میداریم؛ پاس علم و دانش و اندیشه میداریم و در مقابل این بزرگان سر تعظیم فرود میآوریم. همچنین از تمامی همکاران محترم خود سپاس صمیمانهای دارم که توانستند در یک فرصت بسیار کوتاه، متن بسیار خوب و جامعی را آماده کرده و امروز در خدمت شما بزرگواران قرار دهد. این کتاب شامل مقالات استاد انوار و مقالاتی است که دیگر بزرگان درباره استاد فرزانه نوشتهاند. بسیار سپاسگزاری میکنم از تمامی همکاران، هم در حوزه پژوهشی و هم در حوزه اجرایی که امکان و تمهید برپایی چنین مجلس باشکوهی را فراهم کردند.
اکنون فرصت آن است که چند جملهای در باب جامعیت حکمت و تأثیر آن در اندیشه و تمدن اسلامی عرض کنم تا مقدمهای باشد در بیان شأن حضرت استاد سید عبدالله انوار. میدانید تقسیم علوم به یک معنا با افلاطون در کتاب ششم «جمهوری» آغاز شد. افلاطون در این کتاب در شرح آن گزاره جاودانه خود که «حکیمان باید حاکم باشند یا حاکمان باید حکیم باشند» بحث شرح علوم را شروع کرد و در کتاب هفتم به اقسام علوم رسید. از موسیقی و حساب گفت، از هندسه و نجوم و سیاست گفت و به ویژه در شرح سیاست عامه. لکن تدویب و تدوین افلاطون از علوم کامل نبود. نگاه افلاطون به جهان بالا بود، لاجرم محسوسات را نادیده گرفت. طبیعیات در دستگاه افلاطون اجر و قرب نیافته بود اما شاگرد بزرگ و نامدارش ارسطو - هم در کتاب «سیاست» و هم در کتاب «متافیزیک» یا «مابعدالطبیعیه» در بخش آلفای بزرگ و بعد در ابسیلون- بحث بسیار جامعی از تدوین و تدویب علوم ارائه کرد و شاید به همین دلیل معلم اول شد، زیرا کار معلم انتقال علم است و هیچ انتقالی بدون تدویب و تدوین ممکن نیست. این جامعیت علومی که در نزد ارسطو بحث شد وارد تمدن اسلامی شد. البته جناب فارابی در کتاب (احصاء العلوم) کلام و فقه را هم بر آن افزود.
متناسب با فضای جهان اسلامی میخواهم خیلی مختصر شرح بدهم که یکی از بزرگان میراث برای این جامعیت علم در تمدن اسلامی ثمرات مبارک داشت استاد انوار هستند. میخواهم برای شما بگویم که چرا ایشان در موسیقی استاد است! چرا در منطق و ریاضیات و حساب و علم و نجوم و فقه و اصولشناسی ابنسینا و تحشیه بر «موسیقی کبیر فارابی» و ترجمه ملاصدرا و ۲۲جلد تحشیه و شرح و ترجمه کتاب «شفا»ی ابنسینا استاد هستند! چه عاملی در تاریخ سبب شد که این سلسله به ایشان ختم شود؟! خارج از هرگونه اغراق فقط میخواهم داستان جامعیت حکمت را در این تمدن بگویم تا شأن استادی مانند استاد انوار در این عرصه شناخته شود.
سختکوشی و آموختن از استادان گرانمایه باعث شده که وی از هر خرمنی خوشهای بچیند و بتواند علامهای شود که در روزگار ما از سخنان دشوار فارابی و ابنسینا گره بگشاید و بر آن شرح و تعلیق بنویسد.