خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- مهدی ذوالفقاری: کشورهای عربستان سعودی، امارات، مصر و بحرین در حالی صبح روز دوشنبه هفته جاری روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کردند که تنها حدود ۲ هفته از برگزاری نشست ریاض که قرار بود نمایش وحدت شیخ نشین های عرب در برابر ایران باشد می گذرد؛ حال آنکه شوک حاصل از این تصمیم جو طوفانی خاورمیانه را بیش از پیش بحرانی کرد و گمانه زنی ها را تا امکان بروز کودتا و براندازی دولت قطر پیش برده است.
اگرچه اصلی ترین دلیل اعلامیِ قطع رابطه دیپلماتیک توسط چند کشور با قطر، حمایت دوحه از حماس و اخوان المسلمین عنوان می شود، بی شک این اقدام ناگهانی از دلایلی کهنه تر نشأت می گیرد.
در همین راستا، خبرنگار مهر گفتگویی با «نادر انتصار» رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلاباما جنوبی آمریکا داشته که متن کامل آن در ادامه از نظر خوانندگان می گذرد.
* دلیل اصلی قطع روابط برخی کشورهای عربی با قطر چیست؟
عربستان سعودی مدت های مدیدی است برتری قطر را تهدیدی برای طرح های هژمونی خود در جهان عرب می داند. کشورهای قطر و عمان دو کشور عربی حاشیه خلیج فارس هستند که ریاض تا کنون نتوانسته است بر آنها تسلط کاملی پیدا کند. با این وجود عمان عموماً در اتخاذ سیاست های منطقه ای خود جانب احتیاط را رعایت می کند؛ در حالی که قطر با تمسک به توان مالی و اقتصادی اش می کوشد تا به تبیین سیاست خارجی مستقل خود نه تنها در منطقه، بلکه در حوزه گسترده تری به نام خاورمیانه مبادرت ورزد.
اتخاذ چنین رویکردی همواره به مذاق حکّام سعودی خوش نیامده است؛ چرا که همیشه می کوشند تا کشورهای کوچک منطقه را به انقیاد از خود وادار کنند. به عبارت دیگر، عربستان خواستار آن است تا همواره در امور منطقه ای حرف آخر را بزند و از این رو دوحه نمی تواند به صورت دائمی برآورده کننده درخواست های ریاض باشدعربستان خواستار آن است تا همیشه در امور منطقه ای حرف آخر را زده و از این رو دوحه نمی تواند به صورت دائمی برآورده کننده درخواست های ریاض باشد.
عربستان سعودی کشوری خطرناک و بی ثبات کننده با ایدئولوژی افراطی وهابی است. این کشور بر آن است تا با اشاعه تفکر مهلک و خطرناکش، از پذیرفتن سایر نقطه نظرهایی که بر خلاف رویه خود است خودداری کند.
احتمالاً آنچه کاسه صبر ریاض را در رویداد اخیر به سرآورد، رسانه ای شدن اذعان قطر به نقش ایران به عنوان بازیگر مسلمان مهم در منطقه است؛ واقعیتی که ریاض را به خشم آورده است.
* این بحران تا کجا پیش خواهد رفت و آیا قطر حاضر خواهد شد دست از حمایت اخوان المسلمین و حماس بردارد؟
این اولین باری نیست که عربستان و متحدین این کشور قطر را طرد کرده اند. آخرین باری که چنین رویدادی اتفاق افتاد، طرفین توانستند با غلبه بر اختلافات خود به عادی سازی روابط فیمابین مبادرت ورزند. اما این بار به نظر می رسد که دامنه اختلافات از عمق بیشتری برخوردار باشد. حتی در صورتی که برای اعلام برائت از حماس یا اخوان المسلمین بر قطر فشار آورند، سعودی ها تا قطر را به انقیاد و فرمانبرداری کامل از خود وا ندارند؛ آرام نخواهند گرفت.
لذا مسأله مهم کنونی خواسته های عربستان از دوحه در ائتلاف ضد ایرانی است. بر این اساس، موضوعاتی حول اخوان المسلمین و حماس اولویت های دوم ریاض به شمار می آید.
* برخی متعاقب این رویداد از ائتلافی با حضور ایران، عمان و قطر سخن میگویند. این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
به عقیده من، در شرایط کنونی، اتحاد ادعایی میان ایران، عمان و قطر جایگاه فرضی داشته و در آینده نزدیک محقق نخواهد شد. هر دو کشور قطر و عمان هم اکنون دارای روابط نزدیکی با آمریکا هستند. البته اگر شرایط به گونه ای باشد که عربستان به تهدیدی برای ماهیت هر یک از این کشورها مبدل شود، آنگاه سناریوهای متنوع و متعددی ممکن است حادث شود؛ اما تا این نقطه راه زیادی در پیش است.
* در صورت عدم تأمین مطالبات عربستان از قطر آیا ممکن است سعودی ها برای تغییر نظام قطر از طریق کودتا تلاش کنند؟
پیشتر نیز نشانه هایی دال بر اهتمام ریاض برای بروز یک کودتا علیه قطر مشهود بود؛ اما در انتخاب زمان ارتکاب سعودی ها به چنین اقدامی، برخی محدودیت ها وجود دارد. عربستان خود بر بشکه باروتی تکیه زده است که هرگونه تلاش برای حمایت از کودتا علیه قطر را به ایجاد شرایطی مشابه برای خودِ ریاض سوق خواهد دادعربستان خود بر بشکه باروتی تکیه زده است که هرگونه تلاش برای حمایت از کودتا علیه قطر را به ایجاد شرایطی مشابه برای خودِ ریاض سوق خواهد داد.
* رویکرد ایران به این بحران در چه صورت منافع این کشور را تأمین خواهد کرد؟
ایران نیازمند اتخاذ مواضعی محتاطاطانه است به نحوی که نباید در آشفته بازار پیش آمده مداخله کند. تاکنون واکنش های مقامات ایرانی مدبرانه بوده است. ایران باید راه را برای حرکت از یک بحران به بحران آفرینی دیگر بازکرده تا ریاض ماهیت ماجراجویانه و خطرناک و همچنین رفتار سیاست خارجی غیرمسئولانه خود را بیشتر به جهانیان نشان دهد.