خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - فاطمه محمدی پور: تمامی فعلو انفعالات عربستان در منطقه و در سطح جهانی مرتبط با ایران، معطوف به نقش و نفوذ تهران در منطقه است. اگر تا پیش از این، توافق هستهای و برجام به ذهنیت تقابلی مقامات ریاض شکل داده بود و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از این معامله بهعمل آوردند، اما با انجام توافق و قرار گرفتن ایران در فرآیند راستیآزمایی و عمل به تعهدات، سعودیها نیز با عبور از برجام و به رسمیت شناختن غیرمستقیم آن، توجه خود را متمرکز بر نقش ایران در خاورمیانه کردند.
بهنظر میرسد مقامات سعودی تا حد زیادی در توجه دادن نگاه دولت ترامپ به ایران موفق عمل کرده و نتایج بستنشینی عادل الجبیر در راهروهای کاخ سفید و پنتاگون به بار نشسته است. در همین خصوص درطی چند ماهی که از روی کارآمدن ترامپ در آمریکا گذشته است، دیدارها و گفتوگوهای مختلفی بین مقامات دو کشور درخصوص مسائل منطقهای از جمله بحران یمن، سوریه و همچنین موضوع ایران صورت گرفته است که نشان میدهد دو کشور از ذهنیت اختلافزا در دوران اوباما عبور کردهاند و به نوعی تفاهم مجدد دست یافتهاند. تفاهمی که با یادآوری شراکت راهبردی و پرداخت دلارهای نفتی عربستان به آمریکا که پیشتر ترامپ آن را گوشزد کرده بود، صورت گرفته است.
مهمترین سوالی که در این ارتباط می تواند مطرح شود این است که نقش آمریکا در منطقه خاورمیانه چیست و آینده روابط عربستان و ایران چگونه خواهد بود؟
جهت پاسخ به این پرسش خبرنگار مهر گفتگویی با پروفسور «سیمون رایش» استاد دانشگاه راتگرز ایالات متحده امریکا داشته است که در ادامه می آید.
*بعد از ابتکار ایران و برگزاری نشست های آستانه برای حل بحران سوریه و کم رنگ شدن نقش آمریکا و شکست های عربستان در منطقه، به نظر می رسد سران این کشورها در تلاش هستند تا با یاری یکدیگر بتوانند حضور خود را در منطقه پررنگ نشان دهند، نظر شما در این خصوص چیست؟
من فکر می کنم سوال شما چندین فرض را مطرح کرده است. به عنوان مثال، نقش امریکا در منطقه در زمان ریاست جمهوری اوباما بر ترکیب استفاده از ابزار دیپلماتیک و کمک به نیروهای نظامی منطقه ای از طریق حمایت فنی، خدمات لجستیکی، آموزش و حملات هوایی تمرکز کرده بود.
من این رویکرد را رویکرد حمایت گرایانه (sponsorship) می نامم. بر اساس این رویکرد حضور نظامی امریکا در منطقه کاهش یافت. در دوره ترامپ رویکرد کلی تغییر کرد. اما این به معنای کم رنگ شدن رویکرد آمریکا در منطقه نیست.
*یعنی رویکرد منطقه ای ترامپ کاملا متفاوت با اوباما است؟
تاکنون علی رغم همه شعارها، رئیس جمهور ترامپ تا حد زیادی وضعیت مشابه وضعیت اوباما در منطقه را پذیرفته است. وی نیز در تلاش است با شرکای منطقه ای تعامل برقرار نموده و رویکردی چندجانبه گرایانه را در منطقه بپذیرد.
وی همچنین به دنبال انجام اقدامات نمادین بزرگ در منطقه جهت ارسال پیام واضح و صریح به کشورهای متخاصم با ایالات متحده امریکا است: نمونه آن استفاده از موشک های تاماهاوک در سوریه و استفاده از بمب موآب ( MOAB) علیه داعش در افغانستان بود.
ممکن است ایالات متحده امریکا بتواند حضور نظامی خود را در منطقه افزایش دهد، اما انجام این امر به چند فاکتور بستگی دارد. مهمترین فاکتور چشم انداز اصطکاک بیشتر با نیروهای روسیه در سوریه و جنجال داخلی در مورد دخالت روسیه در روند انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا است.
رهبری سیاسی امریکا در پنتاگون روسیه را بزرگترین تهدید ایالات متحده امریکا در نظر گرفته و مایل به افزایش تنش با آنها است اگر لازم باشد. مقامات کاخ سفید رویکرد همکاری بیشتر را ترجیح می دهند. نتایج حاصل از انجام تحقیقات در مورد دخالت روسیه در انتخابات آمریکا باعث ایجاد نوسان در افکار عمومی امریکا و سیاست امریکا در قبال روسیه – از قطب شمال تا دریای بالتیک و خاورمیانه – خواهد شد.
*با توجه رفتارهای عربستان درمنطقه و موضع گیری های خصمانه مقامات سعودی علیه ایران، آینده روابط ایران و عربستان را چگونه پیش بینی می کنید؟
این دقیقا همان موردی است که ما آن را معمای امنیت می نامیم. عربستان سعودی و ایران دو دولتی هستند که از روابط خصمانه به هر شکلی در دراز مدت حتی قبل از ورود نیروهای امریکایی به منطقه آسیب بسیار دیده اند.
رابطه ایران و عربستان سعودی در طی سالیان متمادی، دارای چرخه ای از تعارض گسترده و سپس آرامش نسبی بوده است. آخرین مرحله روابط بین دو کشور می تواند به طور منطقی شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران باشد.
هر چند تلاش های نفوذ منطقه ای با دخالت امریکا ، انگلیس، فرانسه و حتی اسرائیل در منطقه پیچیده شده است. با نگاهی از خارج به منطقه، چشم انداز بسیار ضعیفی برای نزدیکی دو کشور با یکدیگر در آینده نزدیک وجود دارد زیرا هر دو کشور استراتژی های فعلی خود را دنبال می کنند.
اما همانطور که بسیاری از افراد در غرب به زودی متوجه خواهند شد، خاورمیانه مکانی پیچیده بوده به همین دلیل اغلب فرضیاتی که در مورد آنچه در این منطقه رخ خواهد داد مطرح می شوند، به واقعیت نزدیک نیستند.
اغلب فرضیات مشترک ما ثابت می شود که اشتباه هستند و فقط گاهی فرضیات مبتنی بر آرمان گرایی یا عمل گرایی، تحولات مثبت غیرمنتظره را می توانند تبیین کنند. بنابراین شاید دولت مجددا انتخاب شده ایران یا رهبران عربستان سعودی تصمیم بگیرند سیاست تعامل را جهت ایجاد منطقه ای با ثبات تر دنبال کنند.