به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی خانه کتاب، جلسه دوم گفتگوی تاریخ شفاهی کتاب با مرتضی آخوندی مدیر انتشارات «دارالکتب اسلامیه» عصر روز سهشنبه بیست و سوم خرداد ماه در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
مرتضی آخوندی در هفتمین نشست از این سلسله نشستها گفت:کتاب «فیلسوف نماها» در سال ۱۳۳۳ چاپ شد و اولین چاپ آن توسط آیت الله مکارم شیرازی و چاپ بعدی آن در سال ۱۳۳۸ توسط انتشارات ما انجام شد. مسائل مربوط به این جایزه سلطنتی قبل از انتشار این کتاب از سوی انتشارات ما رخ داد. این کتاب به واقع بهترین کتاب زمان خود درباره رد کردن افکار کمونیستی بود چرا که بعد از جریان کودتای ۲۸ مرداد دستگاه وقت به دنبال این نوع کتابها بود.
وی در خصوص حق کپی رایت در ایران گفت: بر اساس قانون حقوق مولفان و مصنفین در سال ۱۳۴۸ کسانی که میخواستند کتابی چاپ کنند، باید این قانون را رعایت کنند ولی عدهای این قانون را رعایت و عدهای رعایت نمیکردند و این امر سوء استفادههایی را به دنبال داشت. در این قانون گفته شده که اگر کتابی اولین بار در خارج از کشور منتشر شده باشد، از قانون حقوق مولفین مستثنا است.
آخوندی ادامه داد: چاپ کتاب به صورت اُفست در این سالها بیشتر مطرح شد. در این شیوه به جای اینکه کتاب به صورت مسطح چاپ شود، به صورت اُفست فیلم و زینک میشود. با ورود اُفست، کتابها سادهتر چاپ میشد و نقطه عطفی برای ناشران بود.
وی با بیان اینکه اُفست کتابهای عربی از سوی لبنان انجام میشد، گفت: کتابهایی مانند کتاب اربعه، جواد الکلام و... از جمله این کتابها بودند. کتابها با دلار دولتی از لبنان وارد ایران میشد تا ارزانتر به دست مردم برسد و این تفاوت قیمت گزاف را دولت پرداخت میکرد چرا که دولت به فروشندههای خارجی دلار میداد و باعث شد بسیاری از ایرانیها به بیروت بروند و آنجا دفتر بزنند تا از دلارهای دولتی استفاده کنند. کشور چین در مورد کتاب قرآن این کار را انجام میداد که جلوی آن گرفته شد.
آخوندی افزود: کتابهای انتشارات «دارالکتب اسلامیه» به علت عدم رعایت قانون کپی رایت دچار مشکل میشد که ما تلاش میکردیم برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب را از این موضوع مطلع کنیم تا جلوی این کار گرفته شود. گاهی تعدادی از این کتابها را در ایران منتشر میکردند تا دلارهای دولتی بیجا مصرف نشود اما خیلی نتوانست موثر باشد چرا که عدهای کتابها را با نام دیگری در نمایشگاه عرضه میکردند.
این پیشکسوت حوزه نشر ادامه داد: طی جلسهای که به همراه علیاکبر غفاری، علامه جعفری و عدهای دیگر از ناشران در قم خدمت امام خمینی (ره) رسیدیم، آقای غفاری این مطلب را به عرض امام رساند. پاسخی که امام دادند در کتاب «صحیفه نور» چاپ شده است. آقای غفاری گفت: این امر باعث میشود هزینههایی که ناشر انجام داده پایمال شود. امام گفتند: هر کتابی که فروخته میشود باید این حق در آن محفوظ بماند. بعد از شکل گیری وزارت ارشاد گفتند ناشر موظف است به قانون ۱۳۴۸ پایبند باشد و در صورت تخلف از این قانون، حق نشر ندارد.
وی ادامه داد: در خارج از کشور مسائل دیگری هم مطرح است که آیا این قانون به نفع مردم است یا نه. چون قیمت کتابهایی که از خارج از کشور میآید، گزاف است و بسیاری از مردم در ایران از استفاده از این کتابها محروم میشوند. امروزه هم که کتاب به صورت سی دی و پی دی اف هم عرضه میشود. این اتفاقات باعث میشود ناشرانی که قدرت انجام کارهای اساسی را دارند، توان انجام آن کار را از دست میدهند.
آخوندی با بیان اینکه کتاب تا سال ۱۳۴۵ اصولاً احتیاجی به مجوز نداشت، گفت: بعد از این سال، دولت آن زمان قرار گذاشت کتاب قبل از آنکه از چاپخانه خارج شود، برای ثبت و بررسی وارد کتابخانه ملی شود و تا هر زمانی که آنها شماره ثبت دادند به این معنا است که کتاب میتواند وارد بازار شود. بعد از گذراندن این مراحل، کتاب صحافی و وارد بازار نشر میشود. کتاب «شبهای پیشاور» از جمله کتابهایی بود که دولت آن زمان تصور میکرد این کتاب نباید در همه شهرها توزیع شود چرا که باعث تفرقه میشود. در گزارشاتی که از مجموعه اسناد ملی گرفتم چندین جا ذکر میکنند که انتشارات «دارالکتب اسلامیه» باید دائما تحت نظر باشد.
مدیر انتشارات دارالکتب اسلامیه عنوان کرد: بر این اساس معمولاً یک سری از کتابها، ممنوعه اعلام میشد که برخی از آنها کتابهای کمونیستی بود که ما با آنها کاری نداشتیم و برخی از آنها نیز کتابهای مذهبی بود که در حوزه فعالیتهای ما جای میگرفت. انتشارات ما به خاطر چاپ کتاب «سرگذشت فلسطین» اثر آیت اللههاشمی رفسنجانی مورد تفتیش دولت آن زمان قرار گرفت. نیروهای ساواک وارد کتابفروشی ما شدند و مغازه را گشتند و کتاب را پیدا کردند. بنابراین ما را سین، جیم میکردند. انتشارات ما دائما زیر نظر ساواک بود.
وی ادامه داد: رساله آیتالله اصفهانی جزو اولین کتابهایی بود که مرحوم پدرم آن را چاپ کرد. یک بار هم رساله آیتالله حکیم را منتشر کردیم که مصادف شد با فوت ایشان. رساله توضیحالمسائل آیت االله بروجردی توسط پدرم و مرحوم علامه کرباسچی تهیه شد. این توضیح المسائل فتواهایی بود که با زبان آن زمان یا به صورت سوال و جواب و یا به صورت زبان فقهی نوشته شده بود و عامه فهم نبود. بنابراین آقای کرباسچی و پدرم به فکر تغییر شکل آن افتادند. چند سال طول کشید تا این کتاب آماده شد اما آقای کرباسچی انتشار آن را به مرحوم مصدقی پیشنهاد دادند. رساله امام را ما چاپ نکردیم چون کاملاً تحت نظر بودیم و امکان چاپ آن را نداشتیم.
آخوندی با اشاره به فعالیتهای موسسه فرانکلین گفت: با موسسه فرانکلین همکاری نداشتیم. اما تعدادی از کتابهای خوب آنها مثل «اثبات وجود خدا» از سوی بعضی از انتشارتیها چاپ میشد.
مدیر انتشارات دارالکتب اسلامیه در توضیح پرداخت حق مولف به پدیدآورندگان آثار هم گفت: با بعضی از مولفین قرارداد داشتیم و بعضیها هم قراردادی نداشتیم بلکه موظف بودیم همان چیزی را که شفاهی گفته بودند، به آنها پرداخت کنیم. کتاب یکی از مولفین را در سه جلد چاپ کردیم. مولف از من خواست مقدمهای که نوشته، به کتاب اضافه کنم و آن را با عنوان جلد چهارم روانه بازار نشر کنم. من هم قبول کردم. اما این مولف از من شکایت کرد که هزینه جلد چهارم کتاب را به او ندادهام. برای بررسی این موضوع ما را به اتحادیه ارجاع دادند. آنها هم تشخیص دادند که جلد چهارم این کتاب همان جلد سوم است و شکایت این مولف بیثمر شد.
وی عنوان کرد: اگر کتابی که منتشر میکردیم و به فروش نمیرسید، از چاپ آن احساس پشیمانی میکردیم. از اینکه کتابهای من به فروش نمیرسید، غصه نمیخوردیم. اگر نویسندگان و ناشران به این فکر کنند که کتابهای آنها خریداری ندارد، هرگز کتابی نوشته و منتشر نمیشود.
آخوندی اظهار کرد: کتابی را با اجازه مولف پاورقی زدم. پدرم بسیار روی کتابها کار میکرد اما نام ایشان روی کتابها نمیآمد. کتابهایی را که قرار بود تجدید چاپ شود، پدرم غلطگیری میکرد. کتاب «صحیفه سجادیه» را بسیار دوست دارم که پدرم صحیحترین نسخه آن را منتشر کردند. بیشتر با چاپخانه مرحوم حیدری کار میکردیم که از قدیم جزو بهترین چاپخانهها بود. با چاپخانه مشعل آزادی، خورشید و اُفست مروی هم کار میکردیم. میخواستیم از وزارت ارشاد اسلامی مجوز چاپخانه بگیرم که ما را به اتحادیه چاپخانهداران ارجاع دادند. اتحادیه هم به صورت کلی به هیچ ناشری اجازه داشتن چاپخانه نمیدهد. صحافی را اخیراً راهاندازی کردهایم.
مدیر انتشارات دارالکتب اسلامیه افزود: در جلسهای که حدود سال ۵۹ با علامه جعفری، علیاکبر غفاری، محمدی اردهالی و پدرم و بسیاری از ناشرانی مانند مرحوم علیان به خدمت امام (ره) در قم رسیدیم، هنوز وزارت ارشاد شکل نگرفته بود. امام گفتند که مجمعی از شما باید بر روی کتاب نظارت داشته باشید. بنابراین انجمن اسلامی ناشران با پیشنهاد شهید بهشتی شکل گرفت و سعید امانی همدانی در راس انجمن قرار گرفت. این انجمن خدمات بسیار ارزندهای انجام داد. در منطقه «فاو» نمایشگاه کتاب راهاندازی شد تا به سربازان کتابها را با تخفیف عرضه کند.
وی درباره حضور خود در اتحادیه کتابفروشان و ناشران گفت: اتحادیه کتابفروشان و ناشران قدیمیترین تشکل صنفی در حوزه نشر کتاب است که طبیعتاً من نیز از ابتدای تأسیس این اتحادیه در آن حضور داشتم. اما ایجاد سلیقههای مختلف سیاسی در اتحادیه باعث به وجود آمدن مشکلاتی در روند فعالیت آن شد. به عنوان مثال خانم شهلا لاهیجی یکی از شرکتکنندگان در کنفرانس برلین در حدود سال ۷۷ بودند؛ کنفرانسی که سراسر ضد نظام جمهوری اسلامی ایران بود و همه اعضای حاضر در آن کنفرانس از طرف دستگاه قضایی کشور مورد پیگیرد قرار گرفتند. یکی از اعضای اتحادیه به شدت اصرار داشت که ما الان باید به عنوان اتحادیه ناشران و کتابفروشان از خانم لاهیجی به عنوان یک ناشر حمایت کنیم و برویم و از ایشان دفاع کنیم. اما از آنجا که موضوع کنفرانس برلین یک موضوع مهم سیاسی و بینالمللی بود که امنیت ملی و نظام ما ارتباط داشت، من اعلام کردم که این کار را نخواهم کرد و به همین دلیل بود که در نهایت از عضویت در اتحادیه استعفا دادم.
آخوندی ادامه داد: در ادامه رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان سرمقالهای در یکی از نشریات کشور منتشر کرده بودند که در آن عنوان کرده بودند که یکی از ناشران مذهبی کشور با نشانههایی که همگی نشانی بنده بود، با زد و بندهای اداری با وزارت ارشاد، چند میلیارد تومان کتاب به این وزارتخانه فروخته است. مجموعه این اتفاقات و این مطلب باعث شد که من در آن سالها در اتحادیه بایکوت شدم. آنجا بود که ایشان متوجه اشتباه خود شده بود. اشتباهی که به هجمههای بسیاری علیه من در میان همکارانم منجر شد. ایشان نیز پس از پذیرش این موضوع هیچ تلاشی برای برطرف کردن این شبهه و حرمت ضایع شده نکردند و حتی اصلاحیهای بر سرمقاله خود نیز منتشر نکردند. این اتفاقات در حالی رخ داد که من در طول عمرم به خاطر ندارم که به نهاد یا دستگاهی برای خرید از کتابهایم مراجعه کرده باشم.
آخوندی درباره ممیزی کتاب گفت: کتابهای مشکل دار باید ممیزی شوند نه کتابهایی که مثلاّ آقای مکارم شیرازی نوشتهاند. کتاب «خاندان وحی» نوشته سیدعلی اکبر قرشی ممیزی شد و بخشهایی از آن حذف شد.