به گزارش خبرگزاری مهر، عبدالله صلواتی استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در یادداشتی درباره شب قدر نوشته است:
توصیه های اجتماعی اسلام فراوان است از توصیه اکید به تعامل حسنه با خانواده و همسایگان تا قولوا للناس حسنا و تولد ترکیبی با نام امت واحد با صبغه اسلامی که تحقق و تعمیق و حرکت بالنده این ترکیب در گرو تعاملات اجتماعی نیکو و قبلش پذیرش هویت اجتماعی انسان و بیرون آمدن از عمارت فردیت داعی به انزواست.
اخلاق وحیانی هم افزون بر حوزه فردی در عرصه اجتماع هم چارچوب هایی ترسیم کرده و ریلش را هم عدالت اجتماعی قرار داده و اساسا اصل عدالت هنری که دارد این است که گشودگی به هستی را به ارمغان می آورد و یکی از میوه های این گشودگی به رسمیت شناختن انسان به مثابه موجود اجتماعی است.
در شب قدر هم می توان خود را دید و دو قدم جلوتر و هم می توان در «دیگری» زندگی کرد نه اینکه فقط دیگری را دید و از روزن این دیگری، کمالات خویش را به حداکثر رساند. البته اگر قصد دیگری به نیت خود باشد تفاوت ماهوی با دیدن خود ندارد باید از این قصد هم فانی شد تا فتوت در زمین دل خانه کند و عشقه ایثار تار و پود وجودت را در نوردد.
ظریفی می گفت: اگر به دنیا پشت کنید دنیا به شما رو می کند اما اگر پشت کنی به دنیا به قصد اقبال دنیا آن وقت در باطن به دنیا رو کردی. در این قصه هم اگر توجه به «دیگری» و بهروزی آن داری اما به قصد خود و منفعت معنوی خود همچنان در گل و لای خود فرو رفته ای و گمان می کنی خیرخواه دیگری هستی. باید تمرین کرد تا توجه به «دیگری» توجهی اصیل باشد و توجه اصیل آن جایی رخ می نماید که «خود» نیست.
دعاهای ما در شب قدر هم منزلت مان را نشان می دهد و فریاد برمی آورند این دعاها که چقدر در خود فرو رفته ایم و چقدر در مسیر و جهت توحیدی در راهیم؛ مسیری که مدام جهتش از «خود» به «دیگری» است البته با صبغه الهی.
شب قدر اجتماعی شبی است که در آن برای امت اسلامی طلب خیر، برکت، و مغفرت می شود؛ شبی است که در آن برای بهبود ساختارهای اجتماعی دعا می شود و از خدا درخواست می شود که بهترین راهکارها و مناسب ترین ابزارها را برای حل مشکلات جامعه ما به ما نشان دهد و دعا می کنیم و مصمم هستیم تا منکرات اجتماعی چون رشوه، کم کاری، بی تدبیری، تنبلی، خشونت، بی تعهدی، رانت خواری، بدگویی دیگران، چشم وهم چشمی، دروغ، نیرنگ، انتصاب های ظالمانه، مانع تراشی، قانون گریزی، و قانون ستیزی از امت ما رخ ببندد و بجایش تلاش کنیم برای تحقق حداکثری عقلانیت، حکمت، اعتدال، و عدالت.
همه جوامع برای توسعه و تعالی خود به عقلانیت، حکمت، اعتدال، و حکمت نیازمندند و امت اسلامی به این چهار نیازمندتر است. زیرا انسان در این امت عمری به درازای ابدیت دارد و بدون این چهار، ابدیت را می بازد نه چهار روزه دنیا را.
پس در شب قدر باید دعا کرد برای کودکان مان و نگران کودکی شان باشیم و دعا کنیم برای آموزش و پرورش مان برای آموزش عالی مان برای حوزه قضا و برای دیگری حوزه های اجتماعی و نهادهای مدنی تا آن چهار بنحو حداکثری در آنها جلوه کند و کمک کنیم برای تعمیق این چهار.
مفهوم دعا این نیست که کارها را به خدا واگذار کنیم و خود تبدیل شویم به تماشاچی بلکه دعا را می توان چنین دید که خدایا من در این راه حرکت کردم و از تو می خواهم من را به بهترین نحو به مقصد برسانی! من به راه افتادم برای تحقق حداکثری عقلانیت، حکمت، اعتدال، و عدالت در خود و جامعه و ریشه کن کردن منکرات فردی و اجتماعی و گسترش معروف فردی و اجتماعی و از تو مدد می خواهم . هر چند حرکت من و این خطورات همگی توفیق توست.
کریمه قرآنی می فرماید: «افَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ» گاهی ما در گرفتن حقیقت دچار این اختلال شدیم که نه همه حقیقت که برخی از آن را برمی گیریم و بدان ایمان می آوریم مثلا «مثنی و ثلاث و رباع» را می بینیم اما چشم بر « فان خفتم الا تعدلوا فواحده» می بندیم. سر بر خاک گذاشتن را می پذیریم اما غافلیم از دل از خاک برداشتن. در شب قدر هم گاهی این اختلال به ما روی می آورد: قرآن بر سر می کنیم اما قرآن در دل و جان کردن را فراموش می کنیم و ان را الگوی راه قرار نمی دهیم. همچنین آداب فردی شب قدر و دعاهای ناظر به خود را بجا می آوریم اما از آداب تمدنی و اجتماعی آن و دعاهای باشکوه و قدرتمند اجتماعی آن غفلت می کنیم. و این ها نشان می دهد گاهی ما از دین آن چیزی را بر می داریم و بدان ایمان می آوریم که دوست داریم نه آن چیزی که دین دوست دارد ما برای دیدار تعالی آنها را بجا آوریم.