نویسندگان حاضر در نشست موانع و راهکارهای ارتقا ادبیات داستانی دفاع مقدس درباره مرزهای سفارشی‌نویسی در ادبیات دفاع مقدس به اظهارنظر پرداختند.

به گزارش خبرگزاری مهر نشست تخصصی موانع و راهکارهای ارتقا جایگاه ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس از سوی دبیرخانه هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس و  با حضور اساتید دانشگاه، نویسندگان حوزه ادبیات و علاقه مندان روز یکشنبه ۱۱ تیر در سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

در این نشست و پس ار ارائه مقالات تخصصی توسط جمعی از اهالی ادبیات، میز گرد تخصصی با حضور احمد شاکری، علی اصغر شیرزادی، قاسمعلی فراست و مجید قیصری برگزار شد.

در ابتدای این میزگرد احمد شاکری ضمن اشاره به کلی بودن عنوان مورد بحث عنوان کرد: نکته مهم در ادبیات داستان دفاع مقدس، مساله شناسی و مساله پژوهی است. تا زمانی که هندسه کلان ادبیات داستانی جنگ و دایره مسائل کلی آن روشن نشود، هر گونه پژوهشی در این حوزه در معرض دوباره کاری و عدم پیشرفت های علمی خواهد بود. علاوه بر این، تعبیر جایگاه این ادبیات مبهم و قابل تاویل است. برای مثال استفاده از تعابیر توامان جنگ و دفاع مقدس را نمی‌پسندم چرا که تعامل این دو واژه نیاز به اخذ مبنا داشته و بدون آن نمی‌توان صحبت دقیق نمود.

وی ادامه داد: خصوصیات جریان ادبی را می‌توان در بخش‌های مختلفی مانند شناخت دوره تاریخی، مبانی نظری و ... دسته بندی کرد. علاوه بر این میتوان ارکان جریان ادبیات دفاع مقدس را در بخش‌های نقد، پژوهش، تولید، نشر، آموزش، حمایت، مدیریت، تبلیغ و مستندسازی بیان نمود. در هر کدام از این موارد می‌توان تعدادی از موانع و تعدادی از راهکارها را بیان نمود.

گلایه‌ها از رونق سفارشی نویسی

در ادامه علی اصغر شیرزادی با اشاره به انتخاب موضوعی کلی در عنوان جلسه گفت: همواره در بسیاری از دانش‌های مرتبط با علوم انسانی، نیازمند نگاه به سامان آکادمیک و نظریه پردازی داریم. این موضوع تناقضی با اصل هنر که مبنای آن خلاقیت و باز آفرینی است ندارد. به نظر من هر گونه حرکت و تلاشی که در زمینه یاری رساندن به ادبیات دفاع مقدس باشد، مغتنم است. برای مثال کشوری مانند دانمارک در جنگ جهانی دوم، خیلی راحت تسلیم ارتش آلمان شد اما هنوز هم فیلم‌ها و سریال‌هایی را در این باب می‌سازد و شورش ارتش آلمانی را به تصویر می‌کشد.

وی افزود: اگر در تاریخ معاصر نگاه بیندازیم، ما طولانی ترین جنگ را داشته‌ایم. در حقیقت دفاع مقدس، ویژگی‌های بارز متفاوتی با تمام جنگ ها داشته است اما در این جا به این نکته می‌رسیم که چرا در زمینه رمان و داستان دفاع مقدس نتوانسته ایم اثری بالاتر از متوسط به وجود بیاوریم؟ به نظر من این موضوع باید مورد بحث و پیگیری قرار گیرد. شاید بتوان گفت که سفارشی نویسی به شکل محدود و بخش نامه ای که متاثر از دخالت توام با حسن نیت است، تنگنایی را در این حوزه به وجود آورده و کار را برای افراد متعهد و با تجربه سخت کرده است.

وی ادامه داد: در این هنگام است که افراد متوسط جلو می‌آیند و اشخاص با تجربه کنار می‌روند. این موضوع سبب پایین آمدن کیفیت داستان می‌شود. من یقین دارم که ادبیات داستانی ما از طریق جنگ و دفاع مقدس جهانی خواهد شد. هر برش از هر روز از جنگ چنان تپشی دارد که می‌تواند موضوع یک رمان یا داستان باشد. جنگ به معنای فلسفی خود نوعی زندگی است.

داستان یک جریان جاری است نه یک بخشنامه

در بخش بعدی نشست قاسمعلی فراست صحبت کرد و گفت: من  ادبیات را به صورت کلی می‌بینم. از نظر من داستان داستان است. این که ادبیات را به داستان دینی، داستان اجتماعی و ... تقسیم بندی می‌کنند، خیلی مخالف نیستم اما اگر داستان به عنوان یک جریان در جامعه جاری شود و مخاطب پیدا کند، در تمام آن زمینه ها مخاطب خود را پیدا می‌کند. این که بخش نامه کنم و بگویم ادبیات دفاع مقدس، ادبیات سیاه و ... مسائلی است که خیلی جواب نمی دهد. به نظرم دفاع مقدس را مردم و مخاطبان باید بگویند. من در اوکراین سرداری را دیدم که به دلیل رشادت های خود، همراه با مدال های افتخار خود در میان مردم قدم می‌زد و مردم به او احترام می‌گذاشتند. در حقیقت آن چیزی که در باور مردم جا می افتد، باور عمومی است. من فکر میکنم که ما در این زمینه ها نگاه بخش نامه ای داریم که جواب نمی‌دهد. من وظیفه خود می‌دانم که بنویسم و تولید کنم و بقیه کسانی که دنبال تئوری سازی آن هستند، این کار را انجام دهند.

جاهای خالی پررنگ در ادبیات جنگ

ذر ادامه نشست مجید قیصری صحبت کرد و گفت: ما باید تکلیف خودمان را معلوم کنیم و بدانیم راجع به چه چیزی صحبت می‌کنیم، اگر راجع به ادبیات حرف می‌زنیم، زمین معلوم است. این گونه نیست که جنگی برای اولین بار رخ داده باشد و قبل از آن چیزی وجود نداشته باشد و هیچ رمان و داستان کوتاهی در باب آن خلق نشده باشد. در حقیقت این گونه نیست که ما برای اولین بار به آن رسیده باشیم. قبل از ما جنگ حهانی اول بوده است، داستان ها و اشعاری خلق شده است. ژانر جنگ، ژانر جنگ است و از تقابل بین دو نیرو به وجود می‌آید. خود جنگ دارای زیر مجموعه ها و زیر ژانر هایی است که دفاع یکی از آن ها است. هر گونه دفاعی در هر جا رخ دهد کاملا مقدس است. این که بیایی یک زیر ژانر را بالا بیاوریم و کل ژانر را تحت شعاع آن قرار دهیم اشتباه است و منافات دارد. در حقیقت در مواجهه با این ژانر می‌گوییم که ژانر آن جنگ است و زیر ژانر آن دفاع است. برای مثال ما چه قدر راجع به ادبیات پادگانی کار کرده ایم؟ آن هم در جای خود بسیار مهم است. سوال من این است که چرا در جایی که همه چیز مشخص است بازی را به هم می‌زنیم؟ وقتی شما می‌ایید و به یک چیز اطلاق مقدس را انجام می‌دهید، نا خوداگاه کسی که می‌آید تا در این زمین توپ بزند با زاویه وارد می شود. این سیاه سفید کردن افراد باعث اسطوره ای شدن آن ها در ذهن مخاطب و نویسنده میشود

دفاع شاکری از سفارشی‌نویسی

احمد شاکری در بخش دوم صحبت های خود گفت: سفارشی نویسی جزیی از موانع است که خیلی اهمیت ندارد. به نظر من این سفارشی نویسی جز گفتمان های ادبیات جریان شبه روشنفکری است. بنابراین مطلق سفارشی ایراد ندارد و در دنیا رایج است و البته خود آن نیز به معنای عقد قرارداد نیست. اشاره شد که نباید چیزی را بخش نامه کنیم. این موضوع اشتباه است. بخش نامه ای انجام نشده است بلکه با بیان دلیل و منطق اهمیت موضوع بیان شده است. در بخش دیگر نیز باید توجه داشت که الزاما چیزی که مردم می‌گویند نمی تواند مهم و جریان ساز بشود. این که مردم بگویند فلان چیز مقدس است، آیا مقدس می‌شود؟ اگر بخواهیم گرایش به حرف مردم داشته باشیم، همان دوران جاهلیت است و درست نیست. ان که بیاییم و بگوییم که جنگ ما شبیه به همه ی جنگ های دیگر است نیز اشتباه است. مانند این است که بگوییم که انقلاب ما مانند دیگر انقلاب ها است و اندیشه های آن با دیگران فرقی ندارد.

هر دفاعی را نمی‌شود مقدس نامید

وی ادامه داد: نباید گفت که دفاع در هر جایی مقدس است. هر دفاعی مقدس نیست و هر تهاجمی نیز مقدس نیست. این از جمله موضوعاتی است که جریان ادبیات سیاه به آن توجه می‌کنند. در تحلیل این که آیا دفاع مقدس است یا خیر باید به متعلق دفاع نگاه کنیم. اتفاقا در فهم همین موضوعات نیاز به فهم دینی داریم تا بدانیم از چه چیزی دفاع می‌کنیم و متعلق آن را بشناسیم. در بخشی از صحبت دوستان بیان شد که ادبیات داستانی ادبیات انسانی است. بله درست است اما نه ادبیات انسان سازمان ملل. باید دقت داشت که در این جا موضوع انسان ایدئولوژیک مطرح است و ممکن است تناقضی ایجاد شود.

ظرفیت‌های از دست رفته ادبیات دفاع مقدس

قاسمعلی فراست نیز در بخش دوم صحبت های خود ضمن اشاره به راهکارهای ارتقا ادبیات دفاع مقدس گفت: باید توجه داشت که ظرفیت های موجود در جنگ آن قدر زیاد بوده است که اگر کسی روزها نیز به آن فکر کند، باز هم کم می‌اورد. بسیاری از این ظرفیت ها از دست رفته است و دیر شده است. برای مثال یک رزمنده تا زمانی خاطرات را در ذهن داشته و می توانسته آن را برای نویسنده بیان کند. بنابراین باید گفت که اولین کار برای ارتقا ادبیات دفاع مقدس، در فضا قرار گرفتن است. وقتی نویسنده در فضا قرار می‌گیرد، متاثر می‌شود. حضور در اماکن، صحبت با افراد، بیرون کشیدن خاطرات از دهان رزمندگان و... و. از جمله راه هایی است که نویسنده می‌تواند خاطرات را ثبت و ضبط نماید.

 من خاطرم هست که در بسیاری از عملیات ها، راویانی همراه با فرماندهان بوده اند تا خاطرات و صحبت ها را ضبط نمایند. اما این که این اطلاعات اکنون کجاست و چه نتیجه ای ایجاد شده است، سوالی برای من است. دسترسی نویسنده به چنین اطلاعاتی می‌تواند بسیار مفید باشد.

اهمیت چند باره خاطره نویسی

علی اصغر شیرزادی در بخش دوم صحبت های خود گفت: نوشتن خاطرات جنگ از جمله فعالیت هایی است که باعث پر مخاطب شدن ادبیات پایداری و ادبیات دفاع مقدس می‌شود. بنابراین چه قدر خوب است که افرادی که خودشان در جنگ حاضر بودند و قریحه این کار را دارند شروع به نوشتن خاطرات کنند. من کسی را می‌شناسیم که مدت بسیار زیادی را در جبهه بوده و خاطرات بسیاری را دارد. حرف های ایشان مبتنی بر تجربه هایش است. شما در ادبیات جهان دقت کنید. برای مثال می‌بینید که لئو تولستوی تمام اطلاعات و خاطرات جنگ های ناپلئون را جمع آوری می‌کند. او چیزی در حدود ۲ سال بعد از آن اتفاقات این اطلاعات را به کتاب تبدیل می‌کند که بسیار درخشان می‌شود.

مجید قیصری در بخش دوم صحبت های خود به موانع ارتقا جایگاه ادبیات دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: بسیاری از نویسندگانی که وارد این عرصه می‌شوند، شناختی از ادبیات دنیا ندارند. باید توجه داشت که نفس ادبیات خود ابزار کشف است. نویسنده با ابزار داستان سعی می‌کند تا کشف کند و به شناخت برسد تا آدمی که در بحران قرار دارد چگونه رفتاری دارد. اگر بپذیریم که ادبیات ابزار است متفاوت با این است که ادبیات را وسیله ای برای تبلیغ چیزی بدانیم. به نظر من یکی از موانع رشد ادبیات جنگ، کلمه مقدس است. این اجازه نمی‌دهد که زیر و بم این افراد را دربیاوریم و رشادت ها، حسن ها و یا حتی زشتی ها و پلشتی ها را بشناسیم. وظیفه ادبیات این است که تمام چیزها حتی پلشتی ها را نیز به رخ بکشد. این که بیاید تا فقط زیبایی و بزرگی ها را نشان بدهد، قابل قبول نیست. به نظر من جمع تمام این موضوعات، انسان ایرانی است و چیزی که من دنبال آن میگردم، آن انسان است. آن شخصی که ما می خواهیم با توجه به پیشینه غنی خود به جهان معرفی کنیم تا همه او را بشناسند. زمین بازی ما ادبیات است و کشف آن ادمی است که چگونه بوده، چه سرنوشتی داشته و چه کاری انجام داده است.