دامادی در پاسخ به این سئوال که چرا در سینمای جهان بهره بیشتری از اقتباس ادبی برده می شود افزود: "در گام چهارم کتاب خودخواهی هائی را که دامنگیر عالم هنر در کشور ماست مطرح کرده ام. کارگردانان و فیلمنامه نویسان سینمای ایران یا سراغ ادبیات داستانی نمی روند یا اگر می روند ترجیح می دهند برداشت آزاد کنند. بخشی از این مسئله به مسائل مالی و حق تألیف برمی گردد و بخشی هم به این دلیل است که اگر اثر قابل توجهی خلق شد، تحت تأثیر داستان نویس نباشد."
وی ادامه داد: "غالب کارگردانان هم سعی می کنند در مصاحبه ها اشاره کنند که تنها نام کتاب یا شخصیت اصلی و یا گوشه ای از کتاب را مورد توجه قرار داده اند. این اتفاق باعث شده رابطه سینما و ادبیات در کشور ما ناچیز باشد. چرا این ادبیات جذاب، زیبا و گوناگون از حوزه فیلمنامه های سینمائی ما دور مانده است؟ کوشش کرده ام در این کتاب آنچه را بر اساس علاقه ام به سینمای اقتباسی تجربه کرده و نوشته ام، برای علاقمندان تشریح کنم."
دامادی راه حل احیاء اقتباس ادبی در سینمای ایران را شکل گیری روابط سالم و عادلانه در این مسیر دانست و افزود: "اگر حقوق این آثار خریده شود سینمای ایران گامی بلند در عرصه کیفی برمی دارد. البته منصفانه تر این است که بگوئیم یک بخش هم به ضعف بنیه مالی سینمای ایران برمی گردد، به خصوص در عرصه فیلمنامه."
وی با ابراز خوشحالی از نفس تشکیل دفتر اقتباس ادبی فارابی گفت: "عملکرد این دفتر را دوستان این دفتر باید ارزیابی کنند. از علایق آقای جمشیدی به عالم ادبیات باخبر هستم و معتقدم کوشش های ایشان ثمر خواهد داد. ولی در این حوزه هم بنیه مالی ناچیزی که در اختیار ایشان قرار گرفته کار را مشکل می کند. بدون صرف هزینه برای خرید آثار بیشتر و جذب فیلمنامه نویسانی که در این حوزه تجربه های خوبی داشته اند، صاحب سینمای اقتباسی قابل توجهی نخواهیم شد. ولی آنچه مهم است اینکه رسیدن به غایت مطلوب با برداشتن نخستین گام ها امکانپذیر است."
مهدی نوربخش درباره علت گرایش کمتر فیلمنامه نویسان مستقل به اقتباس ادبی در سینمای ایران به خبرنگار مهر گفت: "شاید فیلمنامه نویسان مستقل فکر می کنند ایده هایشان بهتر از موضوعات مطرح شده در کتاب هاست. من خودم فقط به خاطر دغدغه شخصی و نزدیک بودن رمان "عاشق مترسک" به دیدگاههایم سراغ اقتباس از این کتاب رفتم."
وی در مورد علت رویکرد بیشتر به ادبیات خارجی نسبت به آثار ادبی ایرانی در اقتباس سینمائی افزود: "یک علت این رویکرد می تواند این باشد که کسی دلش نمی خواهد کار پردردسر بکند. وقتی نویسنده ایرانی باشد مسئله کپی رایت پیش می آید. ولی در مورد آثار ادبی خارجی چنین مشکلی وجود ندارد. در اینجا اکثر نویسندگان فکر می کنند نباید در ساختار کلی داستان شان تغییری ایجاد شود، بلکه جزء به جزء آن باید فیلم شود. در حالی که سینما با ادبیات متفاوت است. وقتی هم از خود نویسنده برای مشارکت در نگارش فیلمنامه استفاده می شود، انتظار همان اقتباس نعل به نعل را دارند."
نویسنده و کارگردان "رأی باز" ضمن اشاره به هوشنگ مرادی کرمانی که آثار متعددی از وی مورد اقتباس سینمائی قرار گرفته گفت: "برای چنین نویسنده ای تفاوت های سینما و ادبیات جا افتاده و با نگاهی به اقتباس از داستان هایش، آنها را به رشته تحریر درمی آورد. نکته مهمتر هم اینکه خود نویسندگان ایرانی تمایلی ندارند از روی آثارشان اقتباس شود، چون سینمای ایران را دارای قدرت و توانائی اقتباس از اثرشان نمی دانند."
نوربخش با اشاره به اینکه از فعالیت دفتر اقتباس ادبی فارابی دورادور مطلع شده، گفت: "به نظر من اینکه رمان ها باید توسط این دفتر تائید شوند، برخوردی دولتی است که نمی تواند موثر واقع شود. با توجه به این کمیت در طول یک سال گذشته باید گفت بدون این تشکیلات هم سالی سه فیلم اقتباسی داشتیم. من بسیاری از کارگردانان و فیلمنامه نویسان را می شناسم که به اقتباس اعتقاد دارند و مرتب کتاب می خوانند تا قصه و ایده مناسب پیدا کنند."
این نویسنده - کارگردان در مورد اهمیت اقتباس در سینمای ایران گفت: "اقتباس در سینمای ایران امتیاز نیست، چون ملت کتابخوانی نداریم که مثلاً بگوئیم اگر کتابی تیراژ بالا داشته باشد و بفروشد، در سینما هم موفق خواهد بود. تیراژ دو تا سه هزار که بیشتر آن هم در انبار کتابخانه های دولتی می ماند چقدر می تواند در سینما استقبال مخاطب را هم جلب کند؟ من و امثال من با دلمشغولی شخصی سراغ اقتباس رفته ایم، ولی متأسفانه سینمای غالب ایران در حال حاضر با اقتباس بیگانه است."
نوربخش با اشاره به تجربه شخصی اش در اقتباس سینمائی افزود: "هنگامی که از "عاشق مترسک" اقتباس کردم بدون آنکه اسمی از کتاب ببرم، فیلمنامه را به فارابی تحویل دادم و آنها هم اصلاً نمی دانستند اقتباسی است. بعد من خودم این مسئله را مطرح کردم و در تیتراژ فیلم آوردم و تازه همه متوجه شدند. یعنی بخش فرهنگی که مشاور فیلم بودند این آگاهی را نداشتند و از همه جا بی خبر بودند. به همین دلیل فکر نمی کنم با جلسه گذاشتن و رفتن و آمدن کاری انجام شود. فیلمنامه نویس با دغدغه شخصی این کار را انجام می دهد."