خبرگزاری مهر-گروه استانها: مریم کشاورز، مرداد ماه، میانی ترین روزهای گرم تابستان، تماس قطع می شود، تماسی که در آن از وظیفه سوال شده است.
آخرین اخبار مخابره می شود: مزار شریف به دست طالبان سقوط کرد.
با وجود درگیری شدید طالبان و به خاک و خون کشیده شدن هزاران نفر، گوشه ای از شهر خبرنگاری با کامل ترین جزئیات در حال مخابره اخبار است: این جا محل کنسولگری ایران در مزار شریف است، من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم، گروه طالبان چند ساعت پیش وارد مزار شریف شدند. خبر فوری: مزار شریف به دست طالبان سقوط کرد، عدهای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده میشوند، به من بگویید که چه وظیفهای...»
صارمی خبر را به طور کامل مخابره کرد، در حالی که نیروهای طالبان کنسولگری ایران را در محاصره دارند او از رده های بالاتر درخواست دستور می کند.
محمود صارمی همان لحظه به شهادت رسید، خبرنگاری که داوطلبانه اخبار داغ و دردناک شهادت هزاران زن و کودک افغان را مخابره کرده بود، حالا در بی خبری کامل به شهادت می رسد.
صارمی حالا به همراه دیپلمات های دیگر کنسولگری ایران در مزار شریف در بی خبری کامل به شهادت رسیده است.
این بی خبری تقریبا ۱۹ روز به طول می انجامد.
مردی که سال های زندگی خود را صرف انتشار دقیق وسریع اخبار کرده حالا ۱۹ روز است که همه خانواده، شهر و حتی کشور را منتظر خبری کوچک از خود گذاشته است.
بی خبری اماشایعه می سازد، گمانه زنی ایجاد می کند وبیشتر از همه گاهی امید بخش است، خانواده صارمی امیدوارند محمود در شلوغی های شهر و در بین درگیری ها محل کار خود را ترک کرده باشد، به خواسته معاونت خبر خبرگزاری تلفن را آزاد می گذارند.
همه منتظر انتشار خبر سلامتی خبرنگاری هستند که بی خبری های این روزهای مزار شریف ناشی از فقدان اوست، محمود صارمی مسئول خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در افغانستان و مزار شریف است، مردی که داوطلبانه برای بیان مظلومیت مردم مسلمان افغان و رساندن صدای آنان با وجود علاقه شدید خود به وطن و داشتن همسر و فرزندی ۱ ساله راهی سرزمین خون و جنگ می شود.
تقریبا ۳۸ روز طول می کشد تا خبرها از وضعیت این خبرنگار و دیپلمات های ایرانی مخابره شود، صارمی و ۹ دیپلمات دیگر همان روز همان ساعات در همان روزهای گرم ۱۷ مرداد ماه در زیر زمین کنسولگری ایران به وحشیانه ترین شکل ممکن به رگبار مسلسل بسته شدند.
بعد از آن شنبه خونین صدای محمود صارمی هنوز هر سال در ۱۷ مرداد ماه در کشور طنین انداز می شود.
صدایی که خبر را کامل کرد، انتهای خبرش ولی...تاریخ خبر و خبرنگاری کشور اما از همان روز تغییر کرد.
شاید حالا باید همه ما به احترام خبرنگاری که پایان خبرش کامل بود اما پایان زندگی اش ناگهانی اخبار را کامل تحویل دهیم.
محمود صارمی تنها خبرنگار شهید جمهوری اسلامی نبود، بلکه طنین صدای همه خبرنگارانی بودکه برای ارسال پیام مظلومیت مردم و رساندن اخبرا جنایت های آمریکا به گوش جهانیان داوطلبانه در بی خبری کامل جان خود را فداکردند.
جست و جو برای پیدا کردن تعداد شهدای خبرنگار بی نتیجه است، چرا که بی خبری از ویژگیهای ایران افراد است.
این روزها اما خبر شهادت خبرنگاران مسلمان در گوشه و کنار دنیا به گوش می رسد و کسی نمی پرسد چرا... .
۱۷ مرداد ماه اگرچه از سال ۷۷ به بعد با عنوان روز خبرنگار در تقویم ایرانیان ثبت شد ولی ویژگی شاخص بی خبری این افراد و فعالین این عرصه هنوز کنار نامشان دیده می شود.
خبرنگارانی که سال های سال برای انتشار اخبار دقیق و سریع برای جلوگیری از انتشار شایعات قلم زدند و قدم زدند در کوچه و پس کوچه های کشورم، این روزها با نزدیک شدن تقویم به ۱۷مرداد بیشتر دلگیر می شوند.
دلگیر از حرفه ای که «سخت و زیان آور» خوانده شده و مشکلات حرفه، معیشتی، بیمه ای و ... را با خود یدک می کشد.
خبرنگاران در شهرهای کوچک و شهرستان ها هم که گویا اصلا وجود ندارند، کسی شاهد زحمات و تلاش های آنان نیست. افرادی که سخت ترین و زیان آور ترین مشاغل را با کمترین درآمدها به دوش کشیده اند.
وعده های رفع مشکلات، حل مسائل بیمه ای، افزایش درآمدها هر سال ۱۷ مرداد ماه تجدید می شود، ولی به شیوه محمود صارمی هنوز خبرنگاران کشور با وجود حملات فراوان به این قشر سکوت کرده اند.
«خبرنگاران در بی خبری میمیرند»