به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رایزنی فرهنگی ایران در آلمان، در ادامه مجموعه کنفرانس های رایزنی فرهنگی ایران در برلیم با عنوان «دین و جامعه»، پروفسور کارل یوزف کوشل، استاد الهیات دانشکده علوم کاتولیکی دانشگاه توبینگن در رشتة الهیات فرهنگی و دیالوگ بین ادیان، و نایب رییس بنیاد بین المللی اخلاق جهانی درباره "قصص قرآن در باب ولادت مسیح (ع) و امکانات و موانع گفتمانی میان مسیحیان و مسلمانان" سخنرانی نمود.
پروفسور کوشل در مقدمه بدین نکته اشاره کرد که الهیات کاتولیکی تا اوایل قرن نوزدهم این نکته را انکار می کرد که قرآن مجید چنین موشکافانه به بازگویی داستان حضرت مریم (ع) و تولد عیسی مسیح (ع) میپردازد. وی سپس گفت که برخلاف این تصور نادرست، پرداختن به این مطلب مهم که مبدأ دین مسیح به شمار میآید و مشاهدة موارد مشابه و نکات در شرح این روایت زمینهای بسیار مناسب برای برقراری دیالوگ بین ادیان الهی فراهم میسازد.
پروفسور کوشل آنگاه متون مربوط به میلاد مسیح در «عهد جدید» از کتاب مقدس را مورد بررسی قرار داد و اظهار داشت: وقتی به چهار انجیل مینگریم، میبینیم که دو انجیل یوحنا و مرقس اشارهای به ولادت عیسی مسیح ندارند؛ در مکاتبات پولس قدیس نیز به این نکته اشارهای نمیشود. در عوض دو انجیل لوقا و متی به تفصیل این حادثه را شرح دادهاند. اما حتی نحوة شرح میلاد در همین دو انجیل نیز متفاوت است و میتوان گفت آنچه را که متی بیان نکرده، لوقا گفته است و آنچه در انجیل لوقا مطرح نشده در کتاب متی بیان گردیده است.
پروفسور کوشل در ادامه گفت : لوقا به زمان پیش از تولد مسیح اشاره دارد و حوادث مربوط به یحیای تعمیددهنده را نیز بازگو میکند. در انجیل لوقا این جبرئیل است که نوید تولد مسیح را به مریم باکره میهد، درصورتی که در انجیل متی تنها به فرشتهای اشاره میشود که پیام خدا را نازل میکند. ناطق سپس به بیان این مطلب پرداخت که به ویژه در انجیل متی جنبههای اجتماعی این ولادت مطرح میشود و این که بدین ترتیب خداوند بنی اسراییل را از نعمت رسولی جدید برخوردار میکند و از این قوم انتظار دارد که پیام او را به گوش کفار برسانند. به گفتة کوشل انجیل متی در واقع تاریخ تولد مسیح را به تاریخ بنی اسراییل پیوند میزند.
این استاد الهیات سپس قصص قرآن مجید دربارة ولادت مسیح را مورد بررسی قرار داد و گفت: در قرآن نیز مانند انجیل دو روایت در این باره وجود دارد: در سورة 19 (سورة مریم) و سورة 3 (آل عمران). آن طور که به نظر میرسد سورة 19 زودتر از سورة 3 نازل شده و به دورة مکه تعلق دارد، در حالی که سورة آل عمران پس از هجرت از مکه به مدینه نازل گردیده است.
پروفسور کوشل آنگاه ترجمة سورة 19 به زبان آلمانی به نگارش رودی پارت را قرائت کرد و گفت در اینجا نیز قرآن مانند انجیل لوقا ابتدا به دورة پیش از تولد مسیح اشاره میکند و به قصة یوحنا میپردازد. او آنگاه ترجمة بخشی از سورة آل عمران را که به ولادت مسیح مربوط میشود خواند و سپس به طور مشروح جنبههای مشابه و نکات متفاوت میان روایت قرآنی و روایات انجیلی را بر شمرد.
طبق گفته پروفسور کوشل در قرآن نیز این ولادت معجزهای است خدایی با این تفاوت که مسیح در مقام پیامبر و یک انسان است که مشیت پروردگار را انجام میدهد. در قرآن زاده شدن مسیح از بطن مریم باکره نشانی از قدرت خداوند محسوب میشود و مسالة روح القدس و این که عیسی مسیح پسرخداست مطرح نیست. همچنین مسیح در قرآن پیامبری است مانند پیامبران پیش از خود که وظیفة رستگاری تمام نوع بشر را دارد و در نتیجه در شرح ولادت مسیح در قرآن، به بنی اسراییل اشارهای نمیشود. آنچه بیش از هرچیز در اینجا اهمیت دارد این نکته است که ولادت حضرت عیسی از نظر مسیحیان امر رسالت را به آخر میرساند. در حالی که در قرآن مسیح نوید ظهور خاتم الانبیاء را میدهد. و این یکی از مهمترین نکات اختلاف میان این دو دین است.
پروفسور کوشل گفت : همانطور که یهودیان ظهور عیسی مسیح (ص) را با استناد به کتاب های خود قبول ندارند، مسیحیان نیز رسالت حضرت خاتم الانبیاء (ص) را نمیپذیرند – گرچه خود اذعان دارند که چهار انجیل نگارش بندگان خدا و در نتیجه ناقص است، هر چند بیانکنندة کلام پروردگار است.
ایشان با بیان این نکته سخنان خود را به پایان رساند که قطعاً حکمتی در آن است که خداوند دین خود را به سه شکل به بشرنازل کرده است – تا وابستگان به ادیان الهی یهودی، مسیحی و مسلمان بتوانند با گفتگوی خود با یکدیگر بیشتر به وحدت خداوندی پی ببرند و راهی مشترک برای رسیدن به رستگاری بیابند.