به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی «ارزیابی هنری، ارزش گذاری اقتصادی» بعد از ظهر یکشنبه در حالی در شیراز برگزار شد که سخنان سخنران این نشست نشان دهنده کسادی بازار اقتصاد هنر در ایران و بالتبع شیراز بود؛ ارزش گذاری آثار هنری یکی از مهمترین چالش های کارشناسان هنری و گالری داران است که در این نشست مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
دکتر محمدرضا مریدی عضو هیئت علمی دانشکده هنر دانشگاه تهران در ابتدای مباحث خود به تعریفی از «هنرمند نوظهور» پرداخت.
او با بیان اینکه «هنرمند نوظهور» شخصی است که در آستانه شغل و ورود به بازار هنر قرار دارد با طرح این سئوال که نوظهور بودن به معنای جوانی هنرمند است گفت: تحقیقات نشان می دهد گکه بسیار از آثار برجسته جهان در سنین جوانی توسط هنرمند خلق شده است و بر این اساس سرمایه گذاری گالری داران بر روی هنرمندان جوان می تواند بسیار مهم باشد با این وجود این ابهام و چالش همیشه برای گالری داران و سرمایه گذاران وجود دارد که ریسک کار کردن بر روی یک جوان را بپذیرند یا نه!
مریدی با اشاره به نظریه برخی مبنی بر اینکه «هنرمند نوظهور جامعه، فارغ التحصیلان رشته های هنری هستند» تصریح کرد: فارغ التحصیلانِ هنر الزاما هنرمند نوظهور نیستند. آمارها نشان می دهد در سال ۱۳۹۵ از میان ۵۵ هزار دانشجوی هنرِ دانشگاه دولتی و فقط ۵ درصد جذب کارهای مرتبط شده اند و نه حتی الزاماً یک آرتیست!
این مدرس دانشگاه بار دیگر با تأکید بر اینکه هنرمند نوظهور کسی است که در آستانه شغل قرار دارد یادآوری کرد: قرار گرفتن در این آستانه شغل به گالری بر می گردد نه دانشگاه اما متأسفانه اغالب اوقات عملکرد گالری ها عمومی شده است و از این امر مهم غافل هستند.
مریدی در ادامه در توضیح عملکرد ناموفق گالری های ایران در شناسایی و معرفی هنرمندان نوظهور گفت: حتی نمی توان گفت جمع های تخصصی مثل «هفت نگاه» که ده سال پیاپی به فروش آثار هنری می پردازد هم موفقیتی بزرگ به دست آورده است؛ مطالعات ما نشان می دهد در سال ۱۳۸۶، از آثار ۱۶۴ هنرمند که در این نمایشگاه ارائه شد تنها ۱۱۴ کار فروخته شد و هشت سال بعد هم از آثار ۱۸۰ هنرمند فقط ۱۳۰ اثر فروخته شد. این آمار نشان می دهد فروشندگان آثار هنری این هفت گالری تشکیل دهنده «هفت نگاه» ثابت است.
این متخصص اقتصاد هنر در ادامه با استناد به اینکه در سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ از میان ۴۰۰ هنرمند فقط ۶۴ نفر موفق به فروش بیش از یک اثر شدند تصریح کرد: بنابراین مطالعات گالری ها عملکرد نمایشگاهی و در بهترین حالت برخی فوش جزیی و محلی دارند. به همین دلیل نمی توانند هنرمندان را از سطحی به سطح دیگر ارتقا دهند.
مریدی گفت: تعداد گالری افزایش چشم گیری داشته است و این امیدواری هایی به وجود می آورد با این وجود این افزایش کمی به معنای پر رونق شدن بازار هنر نیست.
وی بار دیگر به مطالعات خود در بر روی حراجی های هنری «هفت نگاه» پرداخت و گفت: در این مطالعات، آثار هنرمندانی که در سه دوره از ۴ دوره حراجی شرکت کرده و حداقل یک کار فروخته باشند را در معرض قضاوت ده منتقد قرار دادیم.
عضو هیئت علمی دانشکده هنر دانشگاه تهران نظرات منتقدان را مأیوس کننده توصیف و ادامه داد: تنها ۱۰ درصد از منتقدان حداقل معیارهای آثار نوظهور و دارای اعتبار هنری را در این آثار دیده بودند و این نشان می دهد شکافی عمیق بین ارزیابی هنری و ارزش گذاری اقتصادی وجود دارد. در واقع بازار تلاش می کند که او را در آستانه شغل قرار دهد اما جامعه هنری او را نپذیرفته است.
بر اساس مطالعات مریدی، فقط ۷ درصد از آثار به زعم منتقدان معیارهای نوآورانه داشتند و همین نشان می دهد این خالق آثار مغلوب معیارهای بازار بوده و معیارهای هنری را از دست داده اند.
این مدرس دانشگاه گفت: تنها پاسخ ۱۱درصد از منتقدان به این پرسش که «آیا این آثار بر اساس معیارهای فروش موفق خواهند بود؟» مثبت بود و این یعنی این ها همچون تعداد زیادی دیگر از هنرمندان بازنده های بازار هنر هستند.
مریدی بار دیگر بر اهمیت عملکرد گالری ها در قیمت گذاری و شناسایی هنرمندان تأکید کرد و گفت: متأسفانه امروز در گالری ها هنرمندان نوظعهر نقش هنرمند حرفه ای و گالری نقش تاجر را بازی می کنند و این اتفاق خطرناکی است. در واقع در حرکت دادن هنرمنداز سطحی به سطحی دیگر، در شناخت و قیمت گذاری آثار هنری کاملاً ناموفق هستیم.
به گزارش خبرنگار مهر، نایب شیرازی مسئول گالری تار و پود زمان و کارشناس هنری نیز در نشست «ارزیابی هنری، ارزش گذاری اقتصادی» که توسط انجمن هنرهای تجسمی استان فارس در سالن «سرای سخن» مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس برگزار شد به بیان نظرات خود پرداخت.