مجلهمهر:رهگذران همیشگی شلوغترین تقاطع پایتخت آنها را خوب میشناسند. از دستشان گل گرفتهاند. شربت نوشیدهاند. هندوانه خوردهاند و هرسه شنبه شاید دل خوش میکنند که دوباره آنها را میبینند و باز به مهرشان گلویی تازه میکنند. اما این سیل مشتاق که سه شنبهها در شلوغترین جای شهر مهرمیپاشد از کجا آمدهاست؟ یک روز چند جوان یکدل دور هم جمع شدند دستشان را روی هم گذاشتند میان شلوغی نهادهای غول پیکر و بیسروصدای فرهنگی خانهای بنا کردند تا حرفهای تازهای بزنند. کارهای تازهای بکنند.سهشنبههای مهدوی را راه انداختند. سه شنبههایی که را گرمازدههای چهارراه ولیعصر تهران خوب میشناسند. آنها که یک روز گلههایشان را به زمین و زمان میگفتند تا اینکه سینی شربتی به سمتشان دراز شد و شاخه گلی دستشان داد طعم آن را چشیدهاند. یک روز پرسیدهاند چه خبر است؟ و کسی با لبخند جواب داده: سه شنبهاست روز امام زمان! و اینجا ایستگاه سه شنبههای مهدوی است.
شربت و شیرینی برای رهگذران خسته شهر
بچههای موسسه طلوع حق یا همان«سه شنبههای مهدوی» یک موسسه فرهنگی هستند تا در زمینههای مختلف فرهنگی فعالیت داشته باشند. برگزاری کلاسهای مختلف با اساتید به نام و انقلابی و کارهای اجرایی از جمله ایستگاههای فرهنگی سهشنبههای مهدوی از جمله فعالیتهای آنهاست. بچههای طلوع حق تصمیم گرفتندبه جای نشستن و زدن حرفهای تئوری در اتاقهای جلسه و پشت درهای بسته فعالیتهایشان را به کف خیابانها بیاورند و هرسهشنبه به رهگذران و عابران خسته و گرمازده شهر به نام امام زمان شیرینی و شربت تعارف کنند تا دلشان کمی خنک شود. بچههای سهشنبههای مهدوی تاکنون بیش از ۱۴ هفته در ایستگاههایشان فعال بودند و طرحشان در چندین شهر دیگر فعال شد تا صدایشان همه جا بپیچد. طوری که شهرهای مختلفی از سراسر کشور سعی کردند این طرح را در شهرشان پیاده کردند.
شهادت دوتن از اعضای گروه در اردوی جهادی
چندی قبل بچهها دوباره یکدل شدند تا این بار شادی را به دورترین نقاط کشور ببرند. پس دوباره دستهایشان را روی هم گذاشتند و برای برگزاری اردوی جهادی به هدف محرومیتزدایی به منطقه گیلانغرب رفتند. اما قرار نبود همه چیز انقدر تلخ تمام شود. وانت نیسانی که جمعی از بچههای طلوع حق را از روستای محل استقرار به روستای مجاور میرساند در پیچ تند و خطرناک جاده روستایی واژگون میشود و دو تن از بچههای جهادی جان خود را از دست میدهند. سیدامیرفارس حسینی متولد ۱۳۷۵ دانشجوی جهادی و امین شیرازی متولد ۱۳۶۲ مهندس عمران و فعال این گروه دیگر از این سفر بازنگشتند. تا نام سهشنبههای مهدوی هرچه بیشتر میان مردم بپیچد و روزبهروز محبوب تر شوند.
سهشنبههای مهدوی در راه جهانی شدن
بعد از انتشارخبر شهادت دوتن از اعضای فعال گروه سهشنبههای مهدوی صدایشان بلندتر به گوش مردم رسید. مردم نقاط مختلف کشور دست به کار شدند. دستهایشان را روی هم گذاشتند. دلهایشان را یکی کردند تا این زنجیره را ادامه دهند. تا نام سهشنبههای مهدوی در همهجای کشور شنیده شود. به گفته برخی از اعضای گروه این طرح به خارج از مرزهای کشور نیز رسیدهاست و قرار است عدهای این کار را در شهرهایی مانند نجف و کربلا ادامه دهند تا این زنجیره روزبه روز بزرگتر شود. هم اکنون در داخل کشور نیز بسیاری از شهرها مانند خوانسار، بوشهر،شهریار،اصفهان، بروجرد،ماهدشت،کیش،ملایر، بوشهر، اردیبل، گیلانغرب،خمینیشهر،زاهدان و دیگر مناطق مختلف کشور و چندین نقطه از پایتخت رسیدهاست و میخواهد جهانی شود.
جهاد ادامه دارد...
شهادت اعضای سهشنبههای مهدوی در اردوی جهادی گیلانغرب که در فاصله نزدیکی از شهادت شهید محسن حججی رسانهای شد. جهادی بودن این شهدا بارها در رسانهها اعلام شد. کسانی که در زمان حیات خود همه تلاششان را برای محرومیتزدایی از مناطق مختلف کشور داشتند. سختیهایش را به جان خریدند و مدتها در بیابانها و روستاهای محروم برای عمران آبادی کشورشان تلاش کردند تا بگویند جهادی همیشه جبهه و جنگ نمیخواهد که خیلیهایمان قسمت شدنش را بلند بلندعا میکنیم. گاهی جان و جگر میخواهد. جگری میخواهد که برای غمهای مردم سرزمینت بسوزد. دلسوزیها را از پستها، توییترها و هشتگها بیرون بکشد. بگذارد توی شیرینی شربت سه شنبهها. بگذارد توی چمدان سفر. تا دل بزنی به جاده که کسی در گوشه و کنار سرزمین نشستهاست و چشم به جاده دوخته که شاید کسی بیاید غمهای سرزمینش را کم کند. جهادی بودن جگر میخواهد برای سوختن. که اگر حججیها را بیسر دیدی تاب ماندنت نشود. جهاد سوریه و عراق و ایران ندارد. جهاد فقط جگرسوخته میخواهد و دلی برای بریدن...
امروز سه شنبهاست شهرتان را بگردید شاید نشانی از بچههای سهشنبههای مهدوی برای یافتن حالی خوش پیدا کردید. اگر نیافتید خودتان میتوانید این زنجیره را ادامه دهید.