به گزارش خبرنگار مهر، نمایش رادیویی «ماه عسل معوق» درباره زوجی است که می خواهند به سفری در خارج از کشور بروند اما گذرنامه زن گم شده است و این سفر قرار است جایگزین سفری باشد که قرار بوده این زوج چند سال قبل به ماه عسل بروند و هنوز معوق مانده است.
در این نمایش فرانک به دنبال گذرنامه اش است و با دوستش گیسو تماس می گیرد و از او درباره گذرنامه پرس و جو می کند و خودش هم توضیح می دهد که همه جا را گشته و آن را پیدا نکرده است. در حین مکالمه نیز همسرش بهروز دایم از او می خواهد مکالمه اش را قطع کند.
بخشی از دیالوگ های این نمایش را در زیر می خوانید و میتوانید نمایش را به طور کامل در فایل ضمیمه گوش کنید. همچنین مخاطبان میتوانند برنامه های رادیو نمایش را روی موج اف ام ۱۰۷.۵ بشنوند.
*آها... ها؟ با دقت دیدی گیسو جان؟ راهرو... دور و بر جاکفشیت؟... ای بابا، آره بابا دیدم، راه پله و پاگردها رو سه بار گشتم، خونه؟ خونه رو که اصلا زیر و رو کردم. نیست که نیست، انگار اصلا همچین چیزی وجود نداشته... چیزی بگم والا... با این اوضاع دیگه سفرمون کنسله دیگه.
- فرانک...فرانک... قطع کن دیگه بابا... ببینم چه گِلی باید به سرمون بگیریم؟
*گیسوجان! حالا فردا حضوری میام با هم حرف می زنیم خب؟... نه قربونت برم زحمت نکش شما... آره خوبم...دیگه قسمت این بوده دیگه، چی کار میشه کرد؟
- قطع کن دیگه.
*مرسی عزیزم، ببخشید تو رو هم ناراحت کردم فدات شم. فعلا خداحافظ.
- قطع کن دیگه اههه... اصلا حواست به ساعت هست؟
* آره اقا یه چشمم فقط به ساعته.
- پس حتما می دونی هواپیمامون یک ساعت دیگه می پره.
*خب الان می گی چی کار کنم هان؟ بدون گذرنامه میذارن سوار هواپیما شم؟...