خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه- علی کریمی: گرچه مباهله داستانی است که در عالم اسلام از مسلّمات فریقین است اما برخی جهات و زوایای آن کمرنگ مانده است، لذا در این مجال به مقتضی مقام مقال به بعض موارد اشاره می شود:
۱-بزرگترین فضیلت قرآن ناطق در آیه مباهله ی قرآن صامت
مأمون از امام رضا(ع) سؤال کرد بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین(ع) در قرآن کدام است. امام فرمود: فضیلت او در مباهله؛ رسول خدا(ص)، حسن و حسین(ع) را دعوت کرد که پسرانش بودند، و حضرت فاطمه(س) را دعوت کرد که در اینجا مصداق کلمه زنان است و امیرالمؤمنین(ع) را دعوت نمود که به حکم خداوند عزّ و جلّ، نَفْس[= جان] پیامبر(ص) است. هیچ آفریدهای برتر از پیامبر(ص) نیست؛ پس به حکم خداوند، بایستی کسی برتر از نفس [جان] پیامبر(ص) نباشد.
( مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۴ق، ص۳۸)
۲-اعتراف زمخشری از اعاظم عامه
«جریان مباهله ، دلیلی است بر فضل اصحاب کسا که قویتر از آن، دلیلی نیست».
( الزمخشری، تفسیر الکشاف، ۱۴۱۵ ق، ج۱، ص ۳۶۹-۳۷۰.)
۳-اعتراف و احتجاج سعد ابن ابی وقّاص
عامر بن سعد بن ابی وقاص از پدرش نقل میکند که معاویه به سعد گفت: چرا تو علی را سب نمیکنی؟ سعد گفت:
مادامی که سه مطلب را به خاطر دارم هرگز او را سب نخواهم نمود، که اگر یکی از آن سه مطلب مربوط به من بود، آن را بیش از اینکه شتران سرخمو داشته باشم دوست داشتم. در ادامه وی سه مطلب را در توصیف امیرالمؤمنین (ع) ذکر میکند از جمله اینکه: چون آیه مباهله نازل شد رسول خدا(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را خواند و گفت: اَللهُمَّ هؤلاءِ اَهلُ بَیتی یعنی خدایا اینان اهلبیت من هستند.
(طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه ۶۱ آل عمران. طبق گفته مؤلف این حدیث در صحیح مسلم، صحیح ترمذی, و أبو المؤید الموفق بن أحمد در کتاب فضائل علی، و أبو نعیم در الحلیة, و حموینی در کتاب فرائد السمطین آمده است)
۴-احتجاج امام کاظم(ع)
هارون عباسی به امام کاظم(ع) گفت: شما چگونه میگویید ما نسل پیامبریم، در حالی که پیامبر(ص) نسلی ندارد، زیرا نسل صرفاَ از طریق فرزند پسر است نه دختر، و شما فرزندان دختر پیامبرید.
امام کاظم(ع) گفت: مرا از پاسخ به این سؤال، معاف دار.
هارون گفت: تو را معاف نمیکنم تا اینکه دلیلی از قرآن بیاوری. شما فرزندان علی(ع) ادعا میکنید که هیچ حرفی از قرآن نیست مگر اینکه تأویلش نزد شماست، و استدلال میکنید به این آیه که: ...مَّا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِن شَیءٍ ۚ...﴿۳۸﴾ (ترجمه: ...ما هیچ چیزی را در کتاب [لوح محفوظ] فروگذار نکردهایم؛...) انعام–۳۸) و [بدین طریق] خود را از رأی علماء و قیاس، بینیاز میدانید.
امام کاظم(ع) گفت: اجازه جواب را به من میدهی؟ هارون گفت: بگو. امام(ع) فرمود:
وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ ۚ کلًّا هَدَینَا ۚ وَنُوحًا هَدَینَا مِن قَبْلُ ۖ وَمِن ذُرِّیتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیمَانَ وَأَیوبَ وَیوسُفَ وَمُوسَیٰ وَهَارُونَ ۚ وَکذَٰلِک نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿۸۴﴾ وَزَکرِیا وَیحْییٰ وَعِیسَیٰ وَإِلْیاسَ ۖ کلٌّ مِّنَ الصَّالِحِینَ ﴿۸۵﴾ (ترجمه: و به او اسحاق ویعقوب را بخشیدیم، و همه را به راه راست درآوردیم، و نوح(ع) را از پیش راه نمودیم، و از نسل او داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را [هدایت کردیم] و این گونه، نیکوکاران را پاداش میدهیم. (۸۴) و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از شایستگان بودند، (۸۵)(سوره انعام/ آیات۸۵-۸۴)
پدر عیسی کیست؟
هارون گفت: پدر ندارد. امام(ع) فرمود:
پس خداوند صرفاً از طریق مریم او را ملحق به نسل پیامبران کرده است، و ما را نیز اینچنین از طریق مادرمان فاطمه(س)، به نسل پیامبر(ص)، ملحق کرده است. باز هم بگویم؟
هارون گفت: بگو.
در این هنگام، امام آیه مباهله را تلاوت فرموده، سپس گفت:
هیچ کس نگفته است که پیامبر هنگام مباهله با نصاری، به جز علی بن ابی طالب و فاطمه و حسن و حسین، شخص دیگری را به همراه آورده است، پس مراد از «فرزندانمان» حسن و حسین، و مراد از «زنانمان» فاطمه، و مراد از «جانهایمان» علی بن ابی طالب است. بنابراین، خداوند در آیه مباهله، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را فرزند پیامبر(ص) خطاب کرده است، و این صریحترین دلیل است بر اینکه اهل بیت، نسل و ذریه پیامبر(ص) هستند.
(طباطبایی، سید محمد حسین، همان، ص۲۳۰-۲۲۹)