مناسبت‌هایی مانند روز شعر و ادب فارسی، بهانه و فرصت خوبی است تا شاعران هم روزگار ما، نگاهی دوباره به مسئولیت‌ها و وظایف خطیر خود بیندازند.

خبرگزاری مهر گروه فرهنگ: از سال ۱۳۸۱ هجری شمسی، در تقویم رسمی‌کشور و در برابر روز ۲۷ شهریور، این عنوان به چشم می‌خورد: «روز شعر و ادب فارسی روز بزرگداشت استاد سید محمدحسین شهریار»

این روز در حقیقت روز درگذشت استاد شهریار است؛ شهریاری که اوایل زندگی شاعرانه خود، به "بهجت" تخلص می‌کرد و بعدها دوباره، تفألی به دیوان حافظ زد و بر اساس این بیت:

غم غریبی و غربت چو بر نمی‌تابم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم

تخلص «شهریار» را برگزید.

البته لازم است تا همین جا به این نکته اذعان شود که بر خلاف برخی سوء‌برداشتها از تغییر روز شعر و ادب فارسی به ۲۵ اردیبهشت، باید گفت که نامگذاری ۲۷ شهریور همچنان به قوت خود باقیست و تنها، عنوان فعلی موجود در تقویم، یعنی «روز بزرگداشت فردوسی» در ۲۵ اردیبهشت ماه، به عنوان «روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت فردوسی» تغییر پیدا می‌کند.

ذکر این نکته هم ضروری است که انتخاب سالروز درگذشت شهریار به عنوان روز شعر و ادب فارسی، از ابتدا با مخالفت برخی از شاعران و ادیبان رو به رو شد؛ چراکه آنان، روزهای بزرگداشت شاعران اسطوره‌ای ایران زمین، مانند حافظ، سعدی، فردوسی و مولانا را برای این عنوان، مناسب تر می‌دیدند.

به هر حال، هرچه که هست، به نظر می‌رسد معاصر بودن شهریار و در عین حال، شعر ساده و به دور از تفاخر، کلام روان و همچنین قدرت شاعرانگی او، چه در دوران قبل و چه در دوران بعد از انقلاب، دلیل این نامگذاری بوده است.

اکنون بر اساس این نامگذاری، بر آنیم تا با نگاهی به جایگاه حقیقی شعر و مقایسه آن با زبان شعری شهریار، نیم نگاهی هم به وظایف امروزی شاعران و سرایندگان داشته باشیم:

یک. شاعران و ضرورت ساخت زیربنای فکری

باید گفت شاعران همواره نیازمند زیربنای محکم فکری هستند. نقل است که وقتی پدر فَرزدَق شاعر، او را در کودکی خدمت امام علی (ع) آورد و از شاعر بودن او خبر داد؛ امام او را اینچنین مورد خطاب قرار دادند: «اگر به او قرآن می‌آموختی، بهتر بود.» فرزدق می‌گوید: این فرمایش امام همواره در گوش من بود تا اینکه تمامی‌قرآن را حفظ کردم.

اینگونه است که فرزدق، شاعر بزرگ عرب، سرانجام به عنوان شاعر بزرگ اهل بیت (ع) مفتخر می‌شود.

بنابراین در روزگار امروز ما نیز لازم است تا هم مسئولان شعر کشور، نشست‌هایی منظم و دوره ای را برای آشنایی بیشتر شاعران با برگزیده متون دینی و به ویژه قرآن حکیم، تدارک ببینند و کتابهایی هم در این زمینه تالیف شود و در عین حال، خود شاعران نیز در این مهم، بیندیشند و بکوشند.

اینگونه است که آشنایی با قرآن و آموزه‌های کاربردی اسلام عزیز، یکی از مهمترین گام‌ها برای رسیدن شعر به جایگاه حقیقی خود است.

شاید به همین دلیل است که حضرت لسان الغیب چنین می‌سراید:

ز حافظان جهان، کس چو بنده جمع نکرد
لطایف حِکَمی‌با نکات قرآنی

در این زمینه، به این نکته هم اشاره می‌شود که استاد شهریار، آشنایی با قرآن در کودکی را از شانسهای بزرگ خود دانسته و گفته است: «من شانس ادبی خود را مدیون این هستم که وقتی شش ساله بودم و تازه الفبا را یاد گرفته بودم، در تاقچه اتاق ما در روستا، فقط دو کتاب بود با جلدهای مندرس؛ یکی قرآن و دیگری حافظ.  من می‌رفتم بازی می‌کردم و می‌آمدم؛ یک دفعه آیات قرآن را می‌خواندم و یک دفعه حافظ را. به این صورت از اول مغزم پر شد از این کلماتِ موزیکال آسمانی؛ به طوری که وقتی بزرگ‌تر شدم، شعرهای دیگر و هر چیز دیگری را که می‌شنیدم یا می‌دیدم، به نظرم سبک می‌آمد. عمده شانس من این بود که همه چیز از اول با قرآن و حافظ شروع شد که هنوز هم هست.»

دو. شاعران و لزوم داشتن تحلیل از وضعیت زمان حال

اگر در صدر اسلام، شاعران حماسه سرا مورد تشویق بزرگان دین قرار می‌گرفتند و با کلام آهنگین خود، به کمک مجاهدان فی سبیل الله می‌شتافتند و آنان را به جهاد با دشمنان خدا تشویق می‌کردند، امروزه هم لازم است تا شاعران هم روزگار ما بر اساس بهره مندی از جدیدترین و جامعترین تحلیل‌ها از وضعیت کشور، جهان اسلام و نظام بین الملل، شعری مسئولانه و دغدغه مند را تقدیم مخاطبان کنند.

به همین دلیل است که رهبر ادیب انقلاب، شاعران را به خدمت حقیقی به خلق خدا فرا می‌خوانند و می‌فرمایند: «شعر و نیز همه قالب‌های هنری، موهبت‌های خدایی اند که باید در خدمت خلق خدا و حامل آرمان‌های والای خدایی باشند ... شاعران جوان می‌توانند منعکس کننده همه آرمان‌ها، سیاست‌ها، روش‌ها و واقعیت‌های انقلابشان در آثار شعری خود باشند ... امروز ملت‌ها همچون الگویی به انقلاب ما و ملت ما و کشور ما و نظام ما می‌نگرند. بسیارند آنها که می‌خواهند سرنوشت خود را در آئینه این انقلاب ببینند. پیام انقلاب باید به زبانِ شعر و هنر، که اصیل ترین و خالص‌ترین زبان‌هاست به آنان منتقل شود. انقلاب در قالب هنر و ادبیات، آسان تر و صادقانه تر از هر قالب دیگر قابل صدور است ...»

سه. شاعران و ضرورت الگوگیری از زندگی استاد شهریار

نگاهی هر چند مختصر به زندگی استاد شهریار نشان می‌دهد که بسیاری از مقاطع زندگی او می‌تواند برای شاعران امروزی، الگو و درس باشد. شهریار شخصیتی است که به بسیاری از هنرها، بویژه شعر، موسیقی و خوشنویسی علاقه داشت و با این هنرها بیگانه نبود. او نسخ، نستعلیق و خط تحریری را خوب می‌نوشت و قرآن را با خط خوش کتابت می‌کرد.

شهریار همچنین در سرودن شعر، پیرو مکتب ادبی و عرفانی حافظ بود و در عین حال در قالبهای مختلف از جمله قصیده، غزل، مثنوی، رباعی و شعر نو، به سرودن می‌پرداخت و آثاری در چند زبان خلق می‌کرد.

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که شاعران امروزی هم باید از سایر هنرها در کنار شعر غافل نباشند و سعی کنند تا در قالب‌های گوناگون و حتی در چند زبان بسرایند که این خود برای عموم مخاطبان، جذاب تر خواهد بود.

همچنین یکی از نقاط عطف دنیای شاعرانه شهریار، حس مسئولیت پذیری او و همچنین تعهد به دغدغه‌های عمومی‌مردم بود که در سرودن اشعار حماسی اش در زمان انقلاب و دفاع مقدس نمود دارد.

او در کنار این کمک معنوی، کمک مادی هم به جبهه‌ها می‌کرد و نقل است که سالیانی، نیمی‌از حقوق بازنشستگی خود را به جبهه‌ها تقدیم می‌نمود.

کوتاه سخن آنکه توجه شاعران هم روزگار ما و بویژه شاعران نسل جوان به مفاهیم والای دینی و بویژه مفاهیم ناب و معجزه آسای کلام وحی، در کنار تلاش برای بهره مندی از تحلیل جامع و همه جانبه و همچنین استفاده از تجربیات شخصیتهای ماندگار شعر و ادب فارسی به عنوان الگو، می‌تواند فضا و افق جدیدی برای آنان ترسیم کند تا مفهوم "درخدمت خلق خدا بودن شاعران"، بیش از پیش محقق شود.