به گزارش خبرگزاری مهر، گروه استانها- محمد حسین عابدی: تکیهای به وسعت یک تاریخ، دالانی کوچک ابتدای گذری قدیمی در محلهای کهن آنهم در میانه شهر شاهرود اینجا تکیه بازار است، نامش نشان میدهد روزگاری اینجا رونقی داشته صدای کوبیدن چکش بر روی سندان، صدای خشخش مسگران، نوای اره خراطان، جیرجیر چرخ سفالگران و صدای شاطر نانوایی که با نوایی خاص صدا میزند «نوبت کیست؟» هنوز اینجا شنیده میشود از لابهلای آجرهای قدیمیاش.
عاشورا نامی به بلندای تاریخ
قدمتش را بیش از ۳۵۰ سال ذکر میکنند برخی روایات میگوید ۴۵۰ سال، اما هرچه هست تاریخش به بلندای عزاداری امام حسین(ع) در بین مردم شاهرود است نخستین گام که به داخل میگذاری یکباره فضای بزرگ روبرویت ظاهر میشود انگارنهانگار از دالانی سه متری گذشتهای بهیکباره دهانهای وسیع و دوار در دوطبقه که میاندارش ستونی بزرگ برای برپایی سقف پارچهای است و طبقه فوقانی اش مکانی برای تجمع بانوان در مقابلت ظاهر میشود.
تکیه بازار بوی تاریخ میدهد ... کافی است کمی دقت کنی. وقتی در میانه این بنای تاریخی دوار میایستی کافی است دور خود چرخی بزنی انگار مرکز دنیایی و تاریخ و روایتگرانش دورتادورت نشستهاند کسانی که طی این سه و نیمقرن آمدهاند و رفتهاند ... برخیشان نامی از خود بجای گذاشتهاند و برخی دیگر در عین بینامی به دیار باقی شتافتهاند اما آنچه مانده شکوه و عظمت تکیه است به بلندای نامش به بلندای قداستش که همه عشق به حسین(ع) در زیر سقفش جمع میشود.
گوشه سمت چپ راهپلهای باریک و قدیمی با آجرهای سفالی مربعی که این روزها دیگر نشانی از آنها نیست مفروش شده وقتی بر روی آن گام مینهی ناخودآگاه به یاد قدمهایی میافتی که پیش از تو در اینجا گرد راه بر پا کردهاند بزرگان، علما، فقها، شهدا، نامداران، مسئولان و خادمانی که امروز در بین ما نیستند.
تکیه بازار به مردم خوشآمد میگوید
چند پله که بالا میروی پاگردی کوچک برای ورود است دری که شیشههای سبزش نشان میدهد اینجا مکانی متفاوت است، نخستین نگاه در تکیه بهعکسهای خادمان و شهدای و رفتگانی است که سالها در این مکان مقدس خادمی اباعبدالله(ع) کردهاند و امروز در بین ما نیستند قدیمیترین عکسها از بزرگ خاندان جلالیهای شاهرود، متعلق به یک قرن پیش است اینجا است که آدمی حسرت میخورد چرا دوربین عکاسی زودتر به این تکیه گام ننهاده بود تا تصویر بزرگان و خادمان کهن دیار شاهرود، بر قاب خاطره بنشیند.
تکیه مستطیلی دراز با عرضی نسبتاً کم است در سهطبقه، که از بیرون نمای خاصی ندارد شاید در بدو ورود باورتان نشود اینجا در دل بنایی ساختهشده که از خیابان چندان بزرگ دیده نمیشود اما کافی است به اطعام این تکیه نگاهی بیندازی وقتی در اوج شلوغی دو هزار نفر را میتوان اینجا از سفره امام حسین(ع) متنعم کرد.
چند پله مشرفبه بام تکیه بازار مقصد اصلی ما است برای برگزاری مراسم پهن کردن چادر سقف تکیه بهعنوان نخستین برنامه ایام محرم در شاهرود ... برای ورود به آن باید از خادمان کسب اجازه کرد همه منتظر بزرگان تکیه هستند اینجا غالباً فامیل خادمان جلالی است چراکه مرحوم حسین جلالی از بزرگان این شهر، در زمره خادمان نخستین آن بوده و امروز نوادگان آن مرحوم بهعنوان میدانداران تکیه بازار محسوب میشوند.
کاروان محرم از راه میرسد
پیر غلام حسینی حاج احمد جلالی با ورودش به مراسم صفایی میدهد همهچیز مهیا میشود شیپوری برنجی، طبلی کوچک، چند طناب و افرادی که برای پوشاندن چادر سقف تکیه زنجیری گرد هم میآیند ... آنهم با وضو و ذکر ... اینها دارند یکی از مهمترین کارهای محرم شاهرود را انجام میدهند سرآغازی برای تمام عزاداریها ... پوشاندن چادر سقف تکیه بازار یعنی آغاز محرم و چرا مردم نواحی اطراف بانوای شیپور آن را متوجه نشوند؟ یا حسین(ع) گویان چادر باز میشود طنابهایش که از سال گذشته با دقت به سمتی خاص گرهخوردهاند، یکبهیک باز میشوند آنچنان با دقت این کار صورت میگیرد که گویی چادر از طلا ساختهشده و باید مواظبش بود تا قطعاتش از هم باز نشود اینجا کاری مقدس صورت میگیرد...
چادر به طول ۲۵متر از هم باز میشود کمکم در میانه سقف تکیه بازار خودنمایی میکند حال نوبت باز کردنش است باید گوشههایش را با طناب به اطراف بست تا از گزند باد و باران در امان باشد آنهم طی مراسمی که قدمتش را به بیش از سه قرن میدانند دستآخر وقتی تکیه چادرپوش شد با ذکر و صلوات نوبت شبی خوانی و مداحی است خادمان میگریند گویی چادر که باز میشود یکباره عطر عزای حسین(ع) همهجا لبریز میشود آی آدمها آمادهباشید برای عزای حسین(ع).
دلها بهسوی کاروان اباعبدالله(ع) میرود
دلها یکباره به سمت کاروان اباعبدالله(ع) میرود در آستانه محرم ... این را میتوان از نوحهها فهمید. دلها اینجا به عشق یاران اباعبدالله(ع) پر میزند این پایان مراسمی با قدمت یک قرن نیست حال باید زنجیرها را محکم کرد زنجیرهایی که قدمتشان را به بیش از یک قرن تخمین میزنند آنهم یادگاری کشتی روسها که در بندر ترکمن به گل نشست و امروز زنجیر لنگر همان کشتی برای نگهداشتن داربست طاق تکیه بازار استفاده میشود این وجهتسمیه تکیه زنجیری شاهرود است...
پیر غلامان حال و هوایی دیگر دارند امروز همه یکصدا دل درگرو کاروان حسین(ع) دارند برای مصاحبه با هرکدامشان میروی نمیتوانی آنها را متقاعد کنی که لختی نگاه از چادر تکیه بردارند و با تو صحبت کنند زیر لب حسین(ع) گویان میگریند انگار کسی حرفی برای گفتن ندارد همه با چشمهایشان صحبت میکنند مشخص است از عشق به حسین(ع) میگویند.
وقتی چادر سیاه شب بر سر آسمان کشیده میشود دیگر چادر تکیه زنجیری بر سر تکیه خوش نشسته است وقت آن رسیده خادمان بانوای مؤذن همراه شوند و عاشقانهترین نماز سال۹۶ را اینجا زیر چادری از عشق، چادری از نور بخوانند گویا امروز این چادر باعث میشود تا ثواب این خادمان در یکجا جمع شود و از روزنهای مستقیم بهسوی خدا برود.
تکیه بازار میزبان مسئولان میشود
محمد صمد جلالی از خادمان تکیه زنجیری میگوید: این مراسم سنتی دیرین در شاهرود است سابقاً این تکیه حتی در زمان پهلوی به همین شکل برای عزاداری امام حسین(ع) مهیا میشد و درست در نخستین روز محرم تمام مسئولان، فرمانداران، امرای ارتش، نیروی انتظامی یا ژاندارمری سابق و مدیران شهر دعوت میشدند تا سالی یکبار برایشان یادآوری شود اگر امروز هستند به برکت خون حسین(ع) است این سنت همچنان نیز ادامه دارد و در شب نخست محرم با حضور تمام مسئولان شهر بهنوعی افتتاحیهای برای سوگواری بزرگ امام حسین(ع) محسوب میشود.
وی میافزاید: اجداد ما در این تکیه به همین شکل مراسمی را اجرا میکردند که امروز به یادگار مانده اما درباره چادر باید گفت تکیه بازار بهگونهای طراحیشده که سقف ندارد پس باید سقفی از جنس برزنت برای آن طراحی کرد این چادر طی سالهای سال با پوسیده شدن تعویض میشد و معمولاً دوخت آن ۴۵ روز طول میکشید ما هنوز یادمان هست که مرحوم معصومی یکی از دوزندگان این چادر بود که اتفاقاً چند سال پیش وقتی آخرین کوک سوزن را به این چادر میزد از دنیا رفت، لذا مردم شاهرود ارادت عجیبی به این تکیهدارند.
تکیه بازار اهمیتی تاریخی دارد
دیگر خادم تکیه بازار میگوید: اینجا برای شاهرودیها جایی متفاوت است، هیچ شاهرودی نیست که بگوید من تکیه بازار را نمیشناسم یا تکیه بازار کجاست؟ اینجا قدمتی بهاندازه قدمت شهر شاهرود دارد چراکه درگذشته درست مرکزیت شهر را داشته است لذا در ایام محرم نیز بالطبع مرکز تجمع هیئتهای مذهبی بوده است.
محمدعلی جلالی میافزاید: اینجا بهجز مراسم آمادهسازی چادر روی بام و سوگواری شب نخست ماه محرم که میزبان مسئولان شهر هستیم، میزبانی از یک مراسم سنتی دیگر را نیز بر عهده دارد و آنهم آئین سنتی یا عباس در شب پنجم محرم است که شهرتی جهانی یافته و تمام عزاداران حسینی از هر هیئت و طیفی در آن روز خاص از جایجای شهرستان به تکیه بازار میآیند که این امر باعث شده تا اهمیت تکیه بازار بهمراتب در بین مردم بیشتر شود.
مراسم با غروب خورشید به اتمام میرسد باید کمکم از پلهها پائین آمد پس از نماز آئین اطعام نیز برای خادمان برقرار است اما کمکم باید رخت بربست و اینجا را ترک کرد شاید باید آماده آمدن محرم بود محرمی که حداقل بوی آن از این لحظه در جایجای شهر شاهرود و همچنین محله بیدآباد پیچیده است.