خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه_محمدمهدی محمدی: از بررسی روایات و تاریخ اسلام، به خواسته های یزید از امام حسین- علیه السّلام- و سبب ایجاد جریان کربلا پی می بریم که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
الف. بیعت با حکومت باطل
یزید برای عتبه (۱)پیام فرستاد که از امام حسین- علیه السّلام- برای او بیعت بگیرد، امام در جواب فرمود:
«یا عَتَبَهُ! قَدْ عَلِمْتَ أَنّا أَهْلُ بَیْتِ الْکَرامَهِ، وَ مَعْدِنُ الرِّسالَهِ، وَ أَعْلامُ الحَقِّ، الَّذینَ أَوْدَعَهُ اللَّهُ- عزّوجلّ- قُلُوبَنا، وَ أَنْطَقَ بِها أَلْسِنَتَنا فَنَطَقَتْ بِاذْنِ اللَّهِ- عزّوجلّ- وَ لَقَدْ سَمِعْتُ جَدّی رَسُولَ اللَّهِ یَقُولُ: إِنَّ الْخِلافَهَ مُحَرَّمَهٌ عَلی وُلْدِ أَبی سُفْیانَ. وَ کَیْفَ أُبایِعُ أَهْلَ بَیْتٍ قَدْ قالَ فیهِمْ رَسُولُ اللَّهِ هَذا؟!»(۲)
ای عتبه! به تحقیق می دانی که ما اهل بیتِ کرامت، و معدن رسالت، و نشانه های حقّ هستیم که خداوند- عزّوجلّ- آن [حقّ] را در دل های ما به ودیعه گذاشت و زبان ما را به آن گویا نمود، لذا به اذن خداوند- عزّوجلّ- سخن گفت. به راستی از جدّم رسول خدا شنیدم که می فرمود: خلافت و حکومت، بر پسران ابوسفیان حرام است. حال، چگونه من با خاندانی که رسول خدا درباره ی آنان چنین فرموده، بیعت کنم؟!
ب. به ذلّت کشاندن سیّدالشّهدا علیه السلام
در کلامی که حضرت در روز عاشورا با لشکریان کوفه داشتند، چنین آمده است:
«أَلا إِنَّ الدَّعِیَّ بْنَ الدَّعِیَّ، قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ: بَیْنَ الْقِلَّهِ [السِّلَّهِ] وَ الذِّلَّهِ. وَ هَیْهاتَ ما آخُذُ الدَّنِیَّهَ، أَبَی اللَّهُ ذَلِکَ وَ رَسُولُهُ وَ جُدُودٌ طابَتْ وَ حُجُورٌ طَهُرَتْ وَ أُنُوفٌ حَمِیَّهٌ وَ نُفُوسٌ أَبِیَّهٌ لا تُؤْثَرُ مَصارِعُ اللِّئامِ عَلی مَصارِعِ الْکِرامَ. أَلا قَدْ أَعْذَرْتُ وَ أَنْذَرْتُ. أَلا إِنّی زاحِفٌ بِهَذِهِ الأُسْرَهِ عَلی قِلَّهِ الْعَتادِ وَ خِذْلَهِ الْأَصْحابِ.»(۳)
آگاه باشید که زنازاده ی فرزند زنازاده، مرا بین دو امر مخیّر نموده: بین جنگیدن با کمی افراد [و یا شمشیر کشیدن و جنگ] و بین ذلّت و خواری [بیعت با او]
هیهات، من هرگز خواری و فرومایگی را انتخاب نخواهم کرد. خدا و رسولش و اجداد پاک و دامن های مطهّر و زعیمان با حمیّت ونفوس با غیرت از آن امتناع دارند. هرگز قتلگاه مردمانِ پست، بر قتلگاه گرامیان و بزرگان ترجیح داده نمی شود. آگاه باشید که من، عذری برای شما نگذاشتم و شما را انذار کردم. آگاه باشید که من با این اهل بیتم، با کمیِ اسلحه و آلات جنگی و کمی افراد و یاران، روانه ام.
ج. حسادت به اهل بیت علیهم السلام
در قسمتی از خطبه ی فاطمه ی صغری- علیهاالسّلام- چنین آمده است:
(۴)«حَسَدْتُمُونا- وَیْلًا لَکُمْ- عَلی ما فَضَّلَنَا اللَّهُ عَلَیْکُمْ»
وای بر شما که به خاطر فضایل و برتری هایی که خداوند به ما [نسبت به شما] داده بود، حسد ورزیدید.
بیان: از کلمات حضرت سیّدالشّهدا- علیه السّلام- و کلام فاطمه ی صغری- علیهاالسّلام-، به خوبی روشن می شود که:
اوّلًا: یزید می دانست حکومت و خلافت، حقِّ مسلّمِ اهل بیت رسول اللَّه- صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم- است، ولی حبّ جاه و مقام، حسادت و پلیدی طینت و ... مانع پذیرش آن بود؛ لذا می خواست به هر قیمت که شده، اگر چه با قتل و اسارت اهل بیت- علیهم السّلام-، به خواسته ی شوم خود برسد.
ثانیاً: حضرت با برشمردن ملاک های حاکم اسلامی، به طور قاطع در برابر این آرزوی یزید تا سرحدّ شهادت و اسارت ایستاد.
ثالثاً: دلایل عمده ای که آن حضرت- علیه السّلام- در نپذیرفتن بیعت با یزید، و این که حکومت از آنِ ایشان است ذکر می کنند، عبارت است از:
۱-ما اهل بیت کرامتیم.
۲-ما معدن رسالتیم.
۳-ما نشانه های شایسته ی الهی هستیم.
۴-خداوند حقّ را در قلوب ما قرار داده است.
۵-خداوند حقّ را به زبان ما جاری نموده است، و ما نیز به اذن الهی آن را بیان می کنیم.
۶-رسول خدا- صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم- خلافت را بر فرزندان ابوسفیان ناشایست و حرام نموده است.
۷-شایستگی نداشتن یزید برای خلافت، از نظر سلامت نطفه.
۸-حضرتش جنگ را با وجود کمی یاران اختیار نمود و ذلّت و پستیِ بیعت با یزید را نپذیرفت و کشته شدن با عزّت را بر زنده بودن با ذلّت ترجیح داد.
۹-بیزاری خداوند و رسول اللَّه- صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم- و همه پیامبران و نیاکان مطهّر و دامن های پاکیزه (رسول اللَّه- صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم-) و علی- علیه السّلام- و فاطمه- علیهاالسّلام- و اولیا و برجستگان الهی از چنین بیعت و ذلّتی.
۱۰-مقابله با دشمن، با وجود کمی اسلحه و آلات جنگی و کمی اصحاب.
۱۱-خداوند این خانواده را بر آل ابی سفیان و دیگران فضیلت داد. (بنابر کلام فاطمه ی صغری- علیهاالسّلام-)(۵)
منابع:
۱-این نقل بنابر منقول از امالی صدوق است، ولی در همین کتاب( بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۴ و ۳۲۵) به نقل مفید و ابن شهرآشوب،« ولید بن عتبه» است که مورد نظر اکثر محدّثین می باشد. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۹
۲-بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۱۲
۳- بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۹
۴-بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۱۱
۵-فروغ شهادت(اسرار مقتل سیدالشهدا علیه السلام)، علی سعادت پرور صص۷۸-۷۵