سید جواد طباطبایی برای تبیین مسائل آخرین کتاب خود باعنوان "مکتب تبریز" از مجموعه تاملی بر ایران در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران حضوری یافت و طی سخنرانی ضمن تشریح مفهوم زوال، انحطاط در تاریخ ایران، بر اهمیت شناخت سنت و ناتوانی نخبگان ما برای شناخت این سنت تأکید کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر سید جواد طباطبایی پژوهشگر فلسفه سیاسی عصر امروز دانشکده حقوق و علوم سیاسی در سخنان خود را با ذکر این نکته آغاز کرد که فلسفه تاسیس دانشکده حقوق علوم سیاسی که تقریبا صدسال از آن زمان می گذرد پاسخ گویی به مسائلی بوده است که نظام سنت قدمایی به علت تصلب از حل آنها عاجز مانده بود. در واقع وظیفه  اصلی آن تولید علم بوده، اما در طی عمر خود نتوانسته به موضوع اصلی که مسئله ایران بوده بپردازد.

وی اظهار داشت که سئوال اصلی این است که ایران چیست. طباطبایی در پاسخ به این مسئله گفت که بعد از عصر زرین تمدن ایرانی، نظام سنت قدمایی دیگر توانایی پاسخ گویی به این مشکل را نداشته است. با وجود این نظام آموزشی جدید نیز نتوانسته است پاسخی مناسب برای مسائل ایران ارائه دهد.

ازنظر وی شرق در میدان مغناطیسی غرب قرار گرفت که درغرب مناسبات جدید برخاسته از دولت ملی وجود داشت در حالی که در شرق نظام های سنتی همچنان پابر جا بودند و توانایی آن را نداشتند که خود را با مناسبات جدیدی که ناخواسته در آن پاگذاشته بودند، هماهنگ کنند.

طباطبابی افزود: بدین ترتیب هر چه بیشتر مناسبات جهانی بر ما تحمیل می شد، توجه نظام سنتی به این تحولات بیشتر می شد. به طوری که تا اوایل قاجاریه و حتی تا جنگهای ایران  و روس با نوعی پافشاری بر اندیشه سنتی مواجه ایم.

طباطبایی در ادامه سخنرانی خود به ایجاد دارالسلطنه تبریز در زمان فتحعلی شاه اشاره کرد و این اتفاق را از نظر فهم تاریخ ایران بسیار مهم دانست چرا که دارالسلطنه تبریز در پاسخ به توانایی نظام سنت قدمایی که نماد آن دربار تهران بود خواسته یا ناخواسته ایجاد شد. اینجاست که ایران در آستانه تاریخ جدید خود قرار می گیرد. چرا که اصلاحات بعد از شکست جنگ های ایران و روس اهمیت خود را نشان داد.

طباطبایی، قائم مقام فراهانی را در دربار تبریز نماینده جریانی می داند که علی رغم رشد در نظام سنتی، تلاش می کند با مناسبات جدید پیوندی ایجاد نماید.

به نظر این صاحب نظر تاریخ تفکر سیاسی ایران روند تجدد خواهی از جانب دربار تبریز تا نیمه دوم سلطنت ناصرالدین شاه ادامه یافت. در این برهه تاریخی است که نخبگان بیشتری دریافتند که نظام سنت قدمایی قادر به حل مسائل ایران نیست. اما ضعف آنها در این بود که سنت را بدون فهم منطق آن رد کردند. بی توجهی به منطق سنت سبب شد که روشنفکری ما درخلاء ایجاد شود. در حالی که روشنفکران ما باید یا با نظام سنت قدمایی ائتلاف کنند یا اینکه از دل مبارزه با آن مفاهیم جدیدی را تولید کنند. در این میان روشنفکران دینی مدعی اند که از خلا سر برنیاوره، بلکه پای در سنت دارند اما آنان نیز دچار ضفع هایی اند.

طباطبایی تصریح کرد: روشنفکری دینی باید با تغییر در موضع آگاهی خود، تکلیفش را با نظام سنت قدمایی روشن کند. چرا که جریان روشنفکری نه منطق مناسبات جدید را فهمیده و نه ساختار ذهنی انسان جدید را. بنابر این مفاهیم تولید شده ذهن متجدد را نیز نمی تواند هضم کند.

وی گفت: در شرایط امروز که تنها شبحی از سنت باقی مانده نظام فکری جدیدی نیز ایجاد نشده است.

مولف کتاب "دیباچه ای بر انحطاط ایران" سخنرانی خود را با این نتیجه گیری به پایان برد که نیاز اصلی ما طرح پرسش های جدیدی است که بتوانند شکافهای ایجاد شده در نظام سنت قدمایی را با کمک از تجدد ترمیم کرده و مختصات شرایط را ترسیم نماید.