خبرگزاری مهر-گروه استانها: چند سالی است که در شهر گرگان روز ۲۰ شهریور سالروز تغییر نام این شهر از استرآباد به گرگان بهعنوان «روز گرگان» شناخته میشود. تاریخی که توسط شورای شهر انتخابشده و همواره منتقدان زیادی داشته است. گرچه بسیاری این اتفاق را به فال نیک می گیرند و حرکتی رو به جلو در راستای احیاء فرهنگ و تمدن بومی منطقه می دانند، اما اساس این مساله مورد انتقاد برخی پژوهشگران قرار گرفته است. تاریخ شناسان و پژوهشگران گرگانی معتقدند تغییر نام استراباد به گرگان اتفاق خوش یمنی نبوده که بخواهیم آن روز برای برای تجلیل گرگان انتخاب کنیم. آن ها معتقدند نام شهر گرگان باید به همان نام قبلی و ریشهدار خود یعنی «استرآباد» تغییر کند.
در این زمینه گفتگویی با علی بایزیدی، پژوهشگر تاریخ گرگان زمین که در زمان نامگذاری تاریخ ۲۰ شهریور به روز گرگان یکی از منتقدان اصلی آن بود انجام دادیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
*شما از منتقدان انتخاب روز ۲۰ شهریور بهعنوان روز گرگان هستید. علت چیست؟
درواقع من نخستین منتقد علنی و مستند این روز هستم و از اسفند سال ۱۳۸۸، زمانی که شورای اسلامی شهر گرگان در نظر داشت یک روز را بهعنوان «روز گرگان» نامگذاری کند نسبت به این موضوع نقد داشتم. البته نقد من نقد در رابطه با چرایی انتخاب نبود، چراکه شهر تاریخی گرگان (استرآباد) یکی از شهرهای طبیعی، تاریخی و تأثیرگذار در طول تاریخ علم و ادب ایران زمین بوده و هست به همین دلیل نقد من در رابطه با گزینههای انتخاب بود.
*لطفاً بیشتر توضیح دهید.
از فهرست رخدادهای تاریخی عنوانشده برای انتخاب روز گرگان دو مورد ارتباطی به شهر گرگان نداشت یکی «روز ورود ابوعلی سینا به شهر گرگان» و دیگری «تصویب استان شدن گلستان» که در میان موارد دیگر بدترین گزینه ممکن، تغییر نام استرآباد به گرگان یعنی بیستم شهریور ۱۳۱۶ بود که دستآخر، همین روز انتخاب شد و از سال ۱۳۸۹ روزی را که به نظر من باید عزا گرفت، جشن میگیریم.
* چرا عزا؟
چون یکی از تاریخی ترین و ریشه ای ترین نامهای این سرزمین، یعنی نام استرآباد که به قول مرحوم استاد سید محمد محیط طباطبایی، قدمتش از دوران پرستش «عشتاروت» در آسیای غربی هم فراتر میرود به ناگهان از پهنه نقشه های جغرافیایی ایران رخت بربست و به دست فراموشی سپرده شد و تمامی نامداران این شهر که تا پیش از سال ۱۳۰۵ و راه افتادن ثبتاحوال و صدور سجل برای مردم ایران و انتخاب نام خانوادگی، به انتصاب شهرها شناخته می شدند، به ناگهان دچار یک فترت تاریخی و جغرافیایی شدند و در این زمان که هشتاد سال از این تغییر نام میگذرد، مجهولالمکان هستند.
* لطفاً توضیح دهید چه کسی یا چه کسانی نام استرآباد را به گرگان تغییر دادند؟
این حرکت به دستور رضاشاه پهلوی در سفری که در سال ۱۳۰۵ به منطقه مازندران و گرگان داشت، انجام شد، طبق آن چیزی که در سفرنامه سپهبد فرجالله بهرامی به رشته تحریر درآمده درواقع رضاشاه بعد از دیدار از برج تاریخی گنبد قابوس بن وشمگیر میگوید: «چون «گرگان» نام تاریخی و اسم قدیم این ناحیه است، امر دادم به هیئت دولت ابلاغ نمایند، که «استرآباد» را بعدازاین، بهنام قدیمی و تاریخی این ناحیه «گرگان» بنامند، زیرا مدتهاست که این اسم، از این دشت و ناحیه، منتزع و متروک مانده است».
البته اولین بار این اتفاق در سال ۱۳۱۱ رخ داد. در فرمانی به تاریخ اول دی ماه که در روزنامه اطلاعات هم آمده نام منطقه استرآباد و صحرا به گرگان و دشت تغییر داده شد. در واقع از آن تاریخ به بعد به مرور نام استرآباد از السنه و افواه (دهانها و زبانها) افتاد تا جایی که عملاً از سال ۱۳۱۴ به بعد ما نامی از استرآباد در کتب و مطبوعات و نشریات نمی بینیم. در واقع ۲۰ شهریور ۱۳۱۶ و تصویبیه فرهنگستان، بیشتر یک اقدام صوری بود تا عملی. امیدوارم این آخرین آثار به جای مانده از دوران ستمشاهی نیز به یمن تصمیم نظام متعالی جمهوری اسلامی به بهترین شکلی ترفیع شود.
*به نظر شما چرا این تغییر نام از سوی رضا شاه انجام شد؟
در خصوص چرایی این اتفاق، درست است که رضاشاه عملاً احیای نام تاریخی گرگان را به عنوان دلیل مطرح کرده اما داستان این است که در آن دوران بحث از میان بردن نام های عربی از یک طرف، حرکت های به ظاهر ملی گرایانه از دیگر طرف، اندیشه های تجددطلبانه و ساختارشکنانه شاه پهلوی از طرف دیگر، همگی موجب شد تا این اتفاقات رخ دهد.
احیای نام تاریخی گرگان، امر مثبتی بود لکن با بی دانشی و بی تدبیری و نبود تسلط و اشراف تاریخی موجب شد تا این نام نود کیلومتر به غروب آفتاب نزدیکتر شود. نام گرگان به شهر باستانی ویران شده گرگان تعلق داشت و در بهترین حالت باید به شهر گنبدقابوس تعلق میگرفت اما چنین نشد و گنبدقابوس هم یک سال بعد در تیرماه ۱۳۱۷ به گنبدکاووس تغییر داده شد تا بی اطلاعان از تاریخ، امیر شمسالمعالی قابوس بن وشمگیر زیاری را به دلیل نام عربی اش ترجمه به کاووس کنند و تاریخ آل زیار را به کیانیان پیوند دهند.
*شما در ایام برگزاری روز و هفته گرگان، بیانیه ای با عنوان «احیای نامهای تاریخی و مسئله هویت» با امضای بالغ بر پنجاه نفر از فعالان فرهنگی استان منتشر کردید، حا که ۸۰ سال ازآن واقعه میگذرد و مردم دیگر به این نام ها عادت کردهاند علت این کار شما چه بود؟
در هر شهری از شهرهای بزرگ و مشهور ایران زمین که بروید به خوبی متوجه میشوید که یاد مفاخر و مشاهیر و دانشمندان و ادبا و علماء چقدر مهم است و مردم آن شهر و دیار به این نامها افتخار میکنند و نام آنها زینت بخش کوچهها و خیابانها و اماکن عمومی است. بخش اعظمی از شهرت یک شهر به همین پیشینه تاریخی و مشاهیر و مفاخرش بر میگردد. شیراز را خواجه حافظ و سعدی و دیگران شیراز کرده اند، تبریز را خواجه همام و ستارخان و باقرخان، اصفهان و رشت و مشهد و قزوین و کاشان و یزد و همدان و... نیز به همین ترتیب. حال ما با این همه استرآبادی و جرجانی که در این روزگار به هیچ موقعیت جغرافیایی مشخصی منتسب نیستند چه باید بکنیم؟
یه عنوان مثال الان حدود ۱۰-۱۵ سال شاید هم بیشتر است که بر سر نام همیشگی و زیبای خلیج تا ابد فارس و مداخله غربی ها و نام ساختگی خلیج عربی مباحث زیادی می شود. چقدر کمپین تشکیل شده است. در سایت گوگل، رأیگیری میشود، خلاصه یک جریان و جریانبازی منطق هایی به راه افتاده است و بگذریم که استعمارگران اروپایی و آمریکایی با چه نیات شومی به دنبال دامن زدن به این مسائل هستند لکن برای ما ایرانیها این نام بسیار بااهمیت است چرا که تاریخ پیشینه و سابقه و قدمت این نام از نخستین روزهای تمدن بشری بوده و هست و خواهد بود. در واقع هر نامداری، به نامش شناخته میشود، تاریخ و تاریخچه اش در می آید مورد بررسی قرار میگیرد و نتیجه اینکه تغییر یک نام، میتواند سالیان سال و قرنها تاریخ و پیشینه یک نامدار را دچار خدشه کند، تحت تأثیر قرار دهدو بیرنگ کند.
*فرض کنیم این تغییرات به همان نام های اولیه بازگردانده شد، چه تأثیری بر مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و... دارد؟
هر انسانی وقتی به ژرفای تاریخ و پیشینه و افتخارات شهر و دیارش واقف شود، با انگیزه و غرور بیشتری کار می کند. جایگاه و شخصیت فرهنگی خود را بیش از پیش و بهتر از قبل حفظ میکند. در واقع هر انسانی که با استعدادهای خدادادی اش دارای پتانسیلهای رشد و توسعه و تعالی در حوزه های علمی، هنری، ادبی و... است وقتی از پیشینه و تاریخ منطقه اش مطلع باشد با انگیزه بیشتری مسائل را دنبال میکند، تعهد بیشتری در خود و وجدان خود احساس میکند، توقع بیشتری از خودش پیدا میکند، چرا همچنان در همان شهرهای مشهور قدیم که نام بردم، وضعیت دنیای علم و فرهنگ و هنر و ادب، پیشرفته تر است و همان ها حرف اول و آخر را در این حوزه ها میزنند، نمی خواهم بگویم صرفاً بسته به این تاریخ دارد اما قطعاً از عوامل اصلی و اساسی است. جامعه ای که تاریخ غنیتری دارد، فرهنگ و تمدن در آن ریشه دارتر است، قطعاً در راه توسعه و پیشرفت، قویتر عمل میکند. پس من روشنفکر، من آگاه، من اهل رسانه، موظفم و متعهدم که این گسست تاریخی، این فترت ناخواسته و اجباری تاریخی را حل کنم.
*در یکی از مقالاتتان گفتید نام اصلی و همیشگی شهر تاریخی جرجان، در اصل گرگان بوده و اصلاً هیچگاه جرجان نبوده است. پس چرا تمایل به نامگذاری شهر گنبد به نام جرجان دارید.
نام شهر باستانی و تاریخی حوالی گنبدکاووس که الان به جرجان خوانده میشود، در اصل و از ابتدای تمدن بشری، گرگان بوده است. لکن پس از سرنگونی پادشاهی ساسانی و ورود اسلام به ایران و علمی شدن زبان عربی در دنیا که در واقع زبان دنیای علم در قرون چهارم تا هشتم هجری، زبان تازی و عربی بوده است در نتیجه نویسندگان آن عهد، بهویژه مورخان و جغرافینویسان و تذکره نویسان مخصوصاً آنها که از مناطق عراق، سوریه، مصر، یمن، شام و... به نگارش سفرنامه، کتب جغرافی و تاریخ مبادرت میکردند، نام گرگان را به علت نبود حرف گاف، جرجان نوشتهاند و میزان این منابع از منابع فارسیزبان خیلی بیشتر است.
پس از نابودی شهر تاریخی گرگان (جرجان) و از میان رفتن شهروندان آن شهر، آنچه در قرون بعدی برای امثال ما ماند، نام جرجان بود که در منابع مکتوب دیده میشود و نامهای بیشمار جرجانی که در تذکرهنامهها و تواریخ ماندند و به ما رسیدند؛ یعنی درست است که نام جرجان، نام اصلی و اساسی آن شهر نبوده و نیست، ولی نامی است که از قرن سوم هجری تا عصر حاضر در تمامی منابع و مآخذ تاریخی، ذکر شده و بالغ بر هزار شخصیت برجسته تاریخی با نام و پسوند جرجانی شناخته میشوند. خب به نظر شما ما باید چه کنیم؟ ریشه هزار و دویست ساله این نام در متون تاریخی و شخصیتهای منتسب به آن، موجب میشود که ناچار شویم از این نام عربیشده بهره بگیریم. در واقع با احیای نام استرآباد برای شهر گرگان فعلی، نام جرجان برای گنبدکاووس و نام گرگان برای استان گلستان، همه نام های تاریخی احیا می شوند و هیچ نامی منتزع نمی ماند.
*تاکنون چه اقدامات عملی در این زمینه انجام داده اید؟
در حال حاضر به همراه تعدادی از فعالان فرهنگی گنبد، فرهنگسرای جرجان زمین را بهعنوان یک تشکل فرهنگی - تاریخی راهاندازی و جلساتی را در این زمینه برگزار کردیم. این تشکل، در تلگرام هم در قالب گروه و کانال فعالیت دارد.
همچنین دیداری با امام جمعه محترم و فعال شهر گنبد هم داشتیم و مطالب و مقاصدمان را به ایشان منتقل کردیم. با برخی اصحاب رسانه هم صحبتهایی داشتهایم. در حال حاضر کمی جو عمومی و مردمی در گیر و دار انتخاب شهرداری و استانداری است اما ما برنامه ریزی های لازم را کرده ایم و اقدامات قانونی و عملی طی ماههای آینده صورت خواهد گرفت.