اصفهان – پروردگارا میان عاشق و معشوق، عابد و معبود چه گذشته است که نام شهید محسن را چنین بلند ساختی، سرداری که سر داد تا دل‌های ‌یک دنیا، شیفته مرامش شوند و حالا به خانه بازگشته است.

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها، فاطمه کازرونی: هنوز ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین (ع) در روز عاشورا در گوش زمان جاری است و لبیک فرزندان روح‌الله از دل این سرزمین انقلابی، مرزهای کشورمان را در دفاع از حرم اسوه استقامت و صبوری؛ حضرت زینب (س) درنوردیده است، مدافعان جان برکف حرم فریاد «کلنا عباسک یا زینب» سر داده‌اند و علی‌اکبر گونه در جواب مقتدای زمان خود «اربا اربا» شدند.

امروز شهیدی از تبار عاشورا به سرزمینی کربلایی می‌رسد که در سوگ سید و سالار شهیدان چادر عزا و ماتم بر سر کشیده است، سردار بی سر نجف‌آباد، امروز به منزلگاهی بازمی‌گردد که این روزها و شب‌ها پرچم عزای حسینی بر دوش دارد و پرتو نورانی نوای «یا حسین» دل آسمانِ نقش جهانش را تا عرش شکافته است.

مردم سیاه‌پوش اصفهان در میدان نقش جهان از ساعتی پیش منتظر سردار شهید محسن حججی هستند، پرچم‌های سرخ بر فراز دست‌های مردم گویی فریاد از آمادگی برای شهادت در راه دین دارد، پرچم سبز نشانه انتظار برای ظهور آن منتقم آخرالزمان است و گویی با سه رنگ پرچمی که تابوت شهید را زینت داده است در سرایش شعر دفاع از حریم میهن هم‌خوانی دارد.

کودکان سیاه‌پوش اصفهانی امروز با پیشانی‌بند یا حسین (ع) و یا ابوالفضل (ع) برای دلداری دوستِ کوچکشان به میدان نقش جهان آمده‌اند، شاید در لحظاتی که پیکر شهید حججی در میان سیل عظیم مردم اصفهان بدرقه می‌شود با علی ۲ ساله شهید محسن هم نوا شوند

دل‌ها در انتظار سردار بی سر نجف‌آباد آنچنان در سینه بی قراری می‌کند که هر هواپیما که از فراز میدان نقش‌جهان می‌گذرد، سرها را با امید به سمت آسمان برمی‌گرداند، شاید در دل یکی از این پرنده‌های آهنین، سردارِ عشق، خفته بر بستر تابوت پرچم‌پوش خود و در سفر به موطن ایثار و شهادت باشد.

کودکان سیاه‌پوش اصفهانی امروز با پیشانی‌بند یا حسین (ع) و یا ابوالفضل (ع) برای دلداری دوستِ کوچکشان به میدان نقش جهان آمده‌اند، شاید در لحظاتی که پیکر شهید حججی در میان سیل عظیم مردم اصفهان بدرقه می‌شود با علی ۲ ساله شهید محسن هم نوا شوند و بازی‌های کودکانه‌شان برای لحظاتی بهانه‌گیری برای آغوش پدر را از علیِ کوچکِ محسن دور کند.

هزاران پوستر از شهید حججی در دست‌های مردم فضای میدان نقش جهان را زینت داده است تا تصویر این سردار بی سر را در چشم هر گردشگر هزاران هزار بار تکرار شود، نگاهی که آنچنان با صلابت به روبرو خیره شده است که به یقین راز و رمزی آسمانی در دل خود نهفته دارد، شاید در پس پرده‌هایی که دنیا بر چشمان ما کشیده است شهید حججی با چشمان نافذ و بصیر خود مقتدا و مولایش حسین (ع) را در پیش رو می‌بیند، گویی در پس تصویر نیز ابن ملجمی ایستاده است که از قیافه زشت و شیطانیش آتش حقارت و حسادت می‌بارد و تضاد میان اقتدار و سرافکندگی، صلابت و حقارت و راه روشن دین با اسلام یزیدی را آشکار تر می‌سازد.

چه زیباست تصویری که در محرم ۱۴۳۹ هجری قمری و قرن‌ها پس از واقعه عاشورا در میدانی که یک دنیا تاریخ از عشق به اباعبدالله را در سینه خود دارد یاد امام حسین (ع) را در دل‌ها زنده می‌کند، عشق پرشور به امام حسین (ع) و صلابت دین و آئین این سرزمین را در دنیا جاری ساخته و چشمان مردم را به یاد عاشورای حسینی اشکبار می‌سازد.

اکنون با نوای صلوات و فریاد لبیک «یا حسین» شهید بی سرِ سرافراز ایران را آورده‌اند، شهیدِ ما چه پر آرامش بر دستان پرمهر و آسمانی فرشتگان آرمیده است، نصف‌جهانی به دور پیکر شهید حججی حلقه زده است و گویی صدای بال بال ملائک بر فراز پیکر شهیدِ زنده ما به گوش می‌رسد.

نوای شور و عزا از میدان نقش جهان به آسمان بلند شده است، تصویر سردار بی سر به میدانی آمده است که سرتاپا سیاه‌پوش مولای عشق است، شهید حججی در میان پرچم‌های عزای حسینی ایستاده است و چشم گردشگرانِ این روزهای نقش جهان گویی از حرکت ایستاده است

شهید نصف‌جهان بیدار و زنده است و اکنون در استانی حضور یافته است که راه و مرامش را از آنجا به آسمان گشوده است، از دل روضه‌هایی که قرن‌هاست سرباز وطن تربیت می‌کند، از اشک چشم مادرانی که نوزادانشان را به یاد علی اصغر ۶ ماهه کربلا تبرک کرده‌اند، از دستان پرمهر پدرانی که برای نخستین بار لباس سیاه عزای حسینی بر تن آنها پوشاندند و گام‌های کوچک‌شان را تا هیئت‌های عزاداری هدایت کردند، از مادران و پدرانی که دست ارادت آنها را به خاندان عشق و ولایت سپردند و سینه کوچکشان را با سینه زنی برای سرور و سالار شهیدان پرتپش ساختند.

شهید محسن حججی می‌خواست همچون مولایش بی سر به دیدار معبود بشتابد و همچون مادر تمام شیعیان جهان پهلوشکسته باشد و امروز مردم اصفهان به یاد و به نام شهید بی‌سرشان سر بر آستان اقتدار برافراشته‌اند و به عظمت نام امام حسین (ع) صدها هزار سرباز در میدان نقش جهان برای سردادن در راه عشق معبود حضور یافته‌اند.

نوای شور و عزا از میدان نقش جهان به آسمان بلند شده است، تصویر سردار بی سر به میدانی آمده است که سرتاپا سیاه‌پوش مولای عشق است، شهید حججی در میان پرچم‌های عزای حسینی ایستاده است و چشم گردشگرانِ این روزهای نقش جهان گویی از حرکت ایستاده است.

شعارهای لبیک یا حسین از آسمان میدان امام تا عرش بالا رفته است و مردم نصف‌جهان در پاسخ به ندای رهبر خویش فریاد ای رهبر آزاده آماده‌ایم آماده را سر داده‌اند.

پروردگارا! سوالی سخت از میان تمام این ماه‌های پرانتظار در میان قلب همه ما پر پر می‌زند: میان عاشق و معشوق، عابد و معبود چه گذشته است که نام شهید محسنِ ما را چنین بلند ساختی تا دل‌های یک کشور و شاید یک دنیا شیفته مرام جوانی شوند که با اقتدا به مولا و سرور خویش سر بر آستان دوست نهاده است، سرداری که سر داد و سربلندش کردی، جان داد و زنده‌ترش کردی، رفت از پیش ما اما جاودانه‌اش کردی، چه در دنیایی ابدی که چشم ما اکنون بر آن بسته است و چه در دنیایی مادی که نام وی برای همیشه تاریخ در آن همچون ستاره‌ای پر نور و جاودانه است.

سلام سردار بی سر نجف‌آباد! به موطن و زادگاهت خوش آمدی! در قلب شهر ایثار و شهادت که آرام یافتی برای ما نیز با دست‌هایی که «بسته» راهِ آسمان را گشود دعا کن!.