خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: زبان فارسی ضربالمثلهای شیرنی دارد. شیرین و گاه عبرت آموز. این روزها وقتی در سالنهای نمایشگاه کتاب فرانکفورت قدم میزنی ناخودآگاه برخی از این ضربالمثلها زیر زبانت میآید و میچرخد و به ذهنت مینشیند. مثلا یادت میافتد که در کشورت مردم به هم میگویند: «از همان دستی که بدهی از همان هم خواهی گرفت» و یا اینکه میگویند «هر کاری بده و بستان خودش را دارد». حالا حکایت کشور فرانسه است و این نمایشگاه بزرگ کتاب در همسایگیاش.
فرانسه در ۴۰۰ کیلومتری فرانکفورت قرار دارد. از همینجا با قطار میشود چهار ساعته به پایتختش سفر کرد و هنوز کم نیستند مردمانی از این دو کشور که به یاد روزهای تخاصم و خونریزی هیتلری، آنچه این دو کشور بر سر هم آوردند را فراموش نکرده باشند. ایستگاه مرکزی راه آهن فرانکفورت نمونه خوبی برای این واقعیت است و یا کلیسای جامع فرانکفورت.
مردمان فرانسه در تمام جهان، مردمانی شناخته میشوند که به زبان و ادبیاتشان تعصب دارند و معروف است که در پاریس اگر به زبانی جز فرانسه صحبت کنی، کسی راغب نیست پاسخت را بدهد اما همین مردم این روزها در سرزمین همسایهشان که مدعای بسیاری هم در ادبیات واندیشه و فلسفه دارد، یعنی در پایتخت نمایشگاهی آلمانی اینبار نه فقط به فرانسه که با زبان آلمانی و انگلیسی در حال صحبت با هر آن کسی هستند که دوست دارد بخشی از ادبیات فرانسه را برای سرزمین خودش به ارمغان ببرد و این یکی از همان جلوههای بده و بستانی است که یادش کردیم.
حضور فرانسه به عنوان مهمان ویژه این دوره از نمایشگاه کتاب فرانکفورت حضوری پر و پیمان و چند وجهی است. از سخنرانی پرنکته رئیس جمهوریش در مراسم افتتاحیه که از آروزهایش برای اروپا و فرهنگی آن و البته ساختش با همراهی سایر آداب و فرهنگها گفت تا تدارک یک مهمانی تمام عیار فرانسوی در نمایشگاهی در دل آلمان برای پذیرای از هر آنکه دوست بدارد.
سالن فروم یک، معروف به سالن پانورما در نمایشگاه فرانکفورت جلوهای از ادبیات فرانسه را در این روزهای نمایشگاه فرانکفورت به تصویر کشیده است. سالنی که این روزها کف پوشی زرد رنگ دارد و در سرتا سرش ستونهای مشبک چوپی سربلند کردندهاند تا از دلش یکی از نویسندگان فرانسوی با کتابی به دنیای حاضران خارج از آن سرک بکشد و به خود بخواندش.
در بخش دیگری از سالن فضایی کتابخانهای شکل داده شده تا هر کسی از دل آن، کتابی ولو کهنه و حتی زرد و در حال پوسیدگی بردارد و روی یک مبل راحت مطالعهاش کند. در دست مقابل آن کتابخانهای دیگر سربلند کرده که در قالب یک نظامبندی مشخص انواع تولیدات ادبی در فرانسه را به نمایش میگذارد.
دستگاه چاپ کلاسیک فرانسوی هم یکی دیگر از زینت بخشهای این سالن فرانسوی است و در کنارش سالنی بزرگتر که جوانان در آن به عنوان مجری برنامههای معرفی فعالیتهای فرهنگی فرانسه در حال توضیح و تشریح این برنامهها برای بازدید کنندگان هستند.
اینها تنها بخشی از فعالیتهای فرانسه در این نمایشگاه است و بخش اول از همان ضرب المثل معروف. برای جستجوی بخش دومش باید سری به سالن پنج زد و غرفههایی که همه تحت لوای نام فرانسه حاضر شدهاند.
ناشران فرانسوی در این دوره از نمایشگاه کتاب فرانکفورت در قالب یک غرفه که در آن برای هر کدام میزها و استندهای مجزا تدارک دیده شده است، با شدت و توانی مضاعف و در حالی که پیش روی هر یک از آنها لیستی پر و پیمان از قرار ملاقاتهای کاری با ناشران و آژانسهای بینالمللی فروش حق رایت قرار دارد در حال به تامین یک آورده اقتصادی برای خود و کشور خود و در نهایت توسعه و صدور ادبیات فرانسوی در سراسر جهان هستند.
مهمانی فرانسوی نمایشگاه کتاب فرانکفورت را اما تنها به همین بخشها خلاصه نمیشود. انتشار ویژهنامههای ادبیات فرانسه در یکی از روزنامههای مشهور فرانکفورت، اجرای برنامههای رادیویی و تلویزیونی زنده در آلمان، سخنرانی نویسندگان فرانسوی در بخشهای مختلف نمایشگاه کتاب و موضوعاتی از این دست را نیز باید به این میهمانی افزود.
فرانسه گرچه مهمانی و بزم پرزرق و برقی برای حاضران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت سال جاری شکل داده اما این مهمان شاید بیش از میزبان از مواهب مهمانی خود بهرهمند میشود و شاید بشود گفت بیشتر از آنچه با دستی داده با دست دیگری میگیرد.