خبرگزاری مهر، گروه بین الملل ـ احمد دستمالچیان: می توان ساعت ها و روزها بحث کرد که در سه سال آینده برای مواجهه با دکترین خردمندی بی خردی چه راهبردها و تاکتیک هایی باید اتخاذ کرد، اما پیش از هرچیز برای ورود به چنین مباحثه طولانی و لازم و بعد یافتن تحلیل و استراتژی برای رویارویی با کسی که در نقش مرد دیوانه بازی می کند باید در خصوص یک چیز توافق کر و آن اینکه ترامپ واقعا دیوانه نیست.
ازنظر ترامپ رهبران، نخبگان و جامعه ایران جملگی دشمن آمریکامحسوب می شوند، با سخنرانی ترامپ در خصوص برجام یک برنامه طولانی مدت و پرریسکی را ایران با مردی شروع کرده است که حداقل باید ۳ سال باوی دست وپنجه نرم کرد. بنابراین برخورداری از یک استراتژی هوشمندانه، چند لایه و منسجم برای مواجهه با خطرات ۳ سال آتی برای ایران موضوعی جدی خواهدبود.
دکترین خردمندی بی خردی را هرمان کان، یکی از دانشمندان علوم نظامی آمریکا و بنیان گذار نظریه سیستم ها و یکی از تئورسین های اصلی این دکترین، چنین میگوید: شاید، بهترین راه برای تحمیل سیاست های خودمان این باشد که خود را قدری عصبی و احساساتی جلوه دهیم. در این بازی بازدارنده طرفی که به نظر می آید عزم خود را جزم کرده و راه بازگشتی برای خود نگذاشته، شانس بهتری برای کسب امتیاز از طرف مقابل دارد که با رفتاری متین به میدان آمده است. این همان جایی است که خردمندی بی خردانه جایز است. تظاهر به اینکه کورکورانه به یک سیاست بی خردانه پایبند هستید، ممکن است بهترین استراتژی برای مدیریت یک بحران باشد.
طراح این راهبرد در دولت ترامپ کیست؟
بزرگترین استراتژیست امریکا، هنری کیسینجر که معمار پایان دادن به جنگ ویتنام ومشاور امنیت ملی نیکسون و استاد سیاست خارجی در هارواردمیباشداز نظر او در دوران جنگ سرد جنگ خروس ها راهبرد خوبی برای پیشبرد اهداف استراتژیک است، اومعتقد است در این بازی طرفی برنده است که چنین وانمودکند که او از هیچ چیز نمی ترسد، درد را نمی شناسد و آماده گلاویز شدن تا سر حد نابودی یکی از طرفین است، چطور می شود چنین دیدگاهی را تحمیل کرد، مشکل این گونه حل می شود که یک سیاستمدار خود را غیر خردمند جلوه دهد یا خود را در موقعیتی جلوه دهد که امکان عقب نشینی از او سلب شده باشد.
کیسینجر بسیار استادانه این متد را به نیکسون آموخت، وبه او گوشزد کرد که باید با تمام قدرت نشان دهد که بالا خانه را اجاره داده است، در کارزار ریاست جمهوری عهد کرده بود که هر طور باشد جنگ ویتنام را پایان خواهد داد (آنچنان که ترامپ نیز عهد کرده بود برجام را پاره خواهد کرد). او تظاهر می کرد که برخلاف روسای جمهور قبلی، بدون در نظر گرفتن شرایط دنیا و نظم حاکم بین المللی می تواند دیوانگی های غیر قابل پیش بینی راداشته باشد نیکسون مطمئن بود که با اتخاذچنینسیاستی قدرت او دو چندان خواهد بود اگر دشمنان قانع شوند که او حاضر است برای رسیدن به اهدافش از هر وسیله ای استفاده کند.
درحال همچنینتوزیع نقش شده است که خرد از کیسینجر، ودیوانگی از ترامپ باشد شباهت ها به نظر خیره کننده است. درحال حاضر کیسینجر و گروهی دیگر از مشاوران از اواخر کمپین انتخاباتی سال ۲۰۱۶ به ترامپ پیشنهاد داده اند در قبال ایران دیوانه وار رفتار کند تا بتوانند این کشوررا از سیاست های منطقه ای که داردعقب برانند وبه این ترتیب بطورجدی رفتار تهران را تغییر دهند. شباهت ها میان او و نیکسون بسیارنزدیک است، هر دو در کمپین های انتخاباتی خودانسان های عجیبی را معرفی کردند، هر دو عمیقا ضد روشنفکران و رسانه بودند، و هر دو خود را مردهای عمل به وعده های انتخاباتی معرفی کردند که حاضر هستند به خاطر آن هر نظم جهانی موجود و هر ممکنی را به چالش بکشند، این مشخصات این دو را بسیار برای پیشروی در جاده خردمندی بی خردی آماده می کرد که هنری کیسینجر در برخی حوزه ها از جمله ویتنام در دوران نیکسون، و ایران و کره شمالی در دوران ترامپ پیشنهاد کرده و می کند.
تئوری منطقه ای کیسینجر چیست؟
ترامپ نخستین بار۱۵آوریل، برجام را بدون تقریبا هیچ دردسری تاییدکرد، این زمانی است که داعش کماکان حی و حاضر در عراق و موصل است و نبرد خونباری میان ارتش عراق تحت حمایت ایران و ایالات متحده و تروریست های داعش در غرب موصل در جریان بود. بار دوم ۱۵ ژوئن، موصل تقریبا در شرف آزادی است اما هنوز نیروهای ارتش عراق در کنار حشد الشعبی شدت درگیر وارد کردن تلفات بیشتر به داعش برای آزادسازی کامل موصل هستند، اما لحن ترامپ تغییر کرده است، آن را امضا می کند اما می گوید راضی به این کار نبوده است. درست پس از آزادی موصل از دست داعش، در ماه مردادبود که ترامپ این شعار را این جا و آن جا با صراحت کامل و لفاظی رادیکال در پیش گرفت که به طور قطع برجام را از بین خواهد برد.
کسینجر برای اولین بار در مقاله ای تحت عنوان هرج و مرج و نظم در جهان در حال تغییر در وبسایت دست راستی و بریتانیایی کپ ایکس منتشر نمود، او در آن مقاله هشدار می دهد که از بین رفتن داعش باعث تقویت امپراتوری ایران ورشد رادیکالیسم درخاورمیانه می شود. کیسینجر تلاش کرد این بحث را جابیندازد که خاورمیانه هم با ایدئولوژی های خشن و هم با اقدامات خاصش جهان را تحت تاثیر قرار داده است. ظاهرا این تحلیل کیسینجر به ترامپ منتقل و تبدیل به یک دکترین نیز شده این است که پس از نبرد با داعش باید با تمام قوا ایران را تحت فشار قرار داد تا از نفوذ آن در منطقه کاست و اولین قدم تهدید ایران به لغو برجام است. کیسینجر ظاهرا معتقد است همچون مورد ویتنام این استراتژی باید با متد مرد دیوانه توسط ترامپ که شاخصه های ذهنی این پنداشت را دارد به پیش رود و از وی خواسته است تا حد امکان در این نقش – که به گذشته و تاریخچه و کمپین انتخاباتی وی می آید – فرو رود.
سخنرانی جنون آسای ترامپ در سازمان ملل از نقاط عطف این بازی بود، این سخنرانی آشفته و ترسناک ۴۸ ساعت پیش از دیدار جواد ظریف و رکس تیلرسون – وزرای امور خارجه ایران و آمریکا – انجام شد ظاهرا با این هدف که تیلرسون به همتای خود یادآور شود رئیس او کاملا و یکسره دیوانه است و ایران یا می بایست آماده تجدید نظر جدی در سیاست های منطقه ای خود باشد یا با عواقب آن روبه رو شود.
چطور با ترامپ بایدمواجه شویم؟
قبل از پیش گرفتن هر گونه استراتژی در خصوص ترامپ و دولت وی می بایست با شناختی واقع بینانه بایدنوسانات مواضع اورارصدکرد . بنیان گذاشتن سیاست خارجی کشور بر مبنای این تحلیل که او دیوانه است و از هیچ چیز واهمه ندارد یک اشتباه محاسباتی محض است. تصمیم برای چگونگی مواجهه با ترامپ در ۳ سال آینده – چه تعامل، چه تخاصم، چه مدارا – احتیاج به تامل وتدبیر بسیار دارد. در حالی که خیلی نظریه ها بر این است که ترامپ بر اثر دیوانگی قصد بر هم زدن برجام را دارد، و در شرایطی که این تحلیل در رسانه های ایران و حتی آمریکا پرطرفدار شده که ترامپ تنها کسی در ایالات متحده است که موافق لغو برجام برای فشار بر ایران است، در این یادداشت کوشش شد استدلال شود ترامپ دقیقا اهل به راه انداختن بازی است و در این راه مشاوران بزرگی همچون کیسینجر و برخی از محافظه کاران کهنه کار ایالات متحده وی را یاری می کنند.
به نظر می رسد اشاعه این تحلیل که ترامپ دیوانه است باعث دلسردی، نخبگان سیاسی و تحلیلگران داخلی از بیان مواضع روزانه و تعیین رویکردهایی شده که می توانست ترامپ را وادار به عقب نشینی در گفتمان خود کند یا دست کم احتمالا در این ماجرا تاثیرگذار باشد. بنظر می رسد ایران از اقدامات ابتکاری جدی برای مقابله با استراتژی خردمندی بی خردی خودداری کرده و صرفا از اتحادیه اروپا خواسته در مقابل ترامپ ایستادگی کند درحالیکه درحال حاضر باید بیشترین ابتکاز فعال درسیاست خازجی مشهود باشد پس برخلاف آنچه که شایع شده ترامپ دیوانه نیست همانطورکه نیکسون دیوانه نبود بلکه تئوریسین هردو رئیس جمهور فردی مشهوری درعالم سیاست بنام هنری کیسینجر می باشد. تئوری خردمندی بی خردی را که کسینجر تئوری پردازی کرده وآن رابسط داده باید با دقت خواند.
امروزهم ترامپبه صراحت بیان می دارد که ما انتظار داشتیم ایران بعدازبرجام به تغییر رفتار ورویکرد مثبتی درامور منطقه اقبال نشان دهد. جنگ الان درمنطقه که موج اول را درجنگهای نیابتی و بانابودی نیروهای خونریز وسفاک داعشی تکفیری که پیاده نظاممثلث شوم سعودی امریکایی صهیونیستی بودند ردکرده وبه موج دوم آن یعنی دومینوی تحریک قومیتهابرای تجزیه طلبی وآشوب رسیده است باید منتظرموج سوم آن یعنی برخوردهای بسیار خشن مستقیم ورویارویی نظامی بین ایران وآمریکا وهم پیمانان منطقه ای آن باشیم.
بنظرم ایران باید مانور دیپلماسی پیچیده پنهان وچند لایه ای را ازطریق نفوذ درحلقه های نزدیک به کیسینجر وسایر لابیهای قدرت در امریکا را انجام بدهدتا دقیقا بداندچه چیزی در مخیله درتیم قوی وکار آزموده پشت پرده ترامپ می گذرد. بنظر می رسد ترامپ وتیم پشت سر او برخلاف بسیاری از تصورات بهتر از روسای جمهور قبلی اهل بده بستان ومعامله باشند. والبته بموازات آن دیپلماسی فعالی را باید با اروپا وروسیه وهند وچین به اجراگذاشت.