به گزارش خبرنگار مهر، سمیه حیدری فعال صنفی در حوزه کارگری در یادداشتی به آسیبشناسی فعالیت تشکلهای کارگری پرداخته است که متن کامل آن از نظرتان می گذرد:
به نظر میآید در باب مقوله عدم پیشبرد اهداف صنفی در حوزه کارگری باید بررسی و آسیب شناسی شود. تشتت آرا و تشکلهای کارگری، عدم مدیریت یکسان و متناسب، نبود برنامهای واحد در حوزه تشکلهای کارگری، ناهماهنگی تشکلها و رهبران آنها در خصوص تصمیم گیری و تصمیم سازی در حوزه صنفی و بسیاری دیگر از دلایل ، باعث تضعیف تشکلهای کارگری و در آخر بدون نتیجه ماندن مطالبات حداقلی کارگران شده است.
در جوامع پیشرفته حزب کارگر یکی از قدرتمندترین احزاب کشور هاست و کارگران با توجه به اینکه توانایی کسب کرسی دارند میتوانند مطالبات خود را از طریق این احزاب پیگیری نمایند.
اما در کشور ما کارگران نتوانستهاند منسجم و هماهنگ عمل کنند تا احزاب مختص به خود را در راس قدرت قرار دهند، ضمن اینکه اگر بر حسب اتفاق بتوانند کرسیای کسب کنند منطبق بر یک برنامه استراتژیک نبوده و این افراد هستند که خود با روابط و چانه زنی جایگاهی کسب کردهاند؛ لذا پس از قدرت گرفتن خود را متعهد با جامعه کارگری نشان ندادهاند و متاسفانه برای حفظ جایگاه از برنامه هدف دور شدهاند.
نگاه ابزاری به جامعه کارگری به دلیل شناور بودن آرای این قشر در نتیجه عدم هماهنگی و مدیریت واحد در تمامی انتخابات ها وجود دارد. افراد مختلف در دوره های متعدد انتخاباتی اعم از شورای شهر و مجلس و ریاست جمهوری شعارها و برنامههایی در جهت نیل به اهدافشان یعنی انتخاب شدن می دهند که اغلب پس از انتخابات به فراموشی سپرده می شود.
این عدم تحقق مطالبات حداقلی در جامعه کار و تولید باعث می شود که قشر کارگر سرخورده گردند و دلزده از حضور در عرصههای سرنوشت ساز خود شوند.
متاسفانه عدم برآورده شدن نیاز های حداقلی و عدم بهره مندی از حداقل رفاه اجتماعی عدم امنیت روانی را برای نیروی کار بدنبال دارد که تکرار آنها باعث ناهنجای های اجتماعی میشود.
مزد یکی از مطالبات بحق و بدیهی کارگران است که همه ساله در ماههای پایانی و نیمه دوم سال برای دولتمردان از اهمیت خاصی برخوردار می شود که با عنایت به پایین آمدن نرخ تورم در نیمه دوم سال که متاسفانه همیشگی است، به بدترین وجه درباره این مهم تصمیم گیری می شود.
درست است نمایندگان کارگران در شورای تصمیم گیری حضور دارند، اما به راستی توان مقابله و چانه زنی در مقابل چند وزیر قدرتمند اقتصادی و نمایندگان کارفرما را دارند؟!
کارگرانی که در این خصوص به چانه زنی میپردازند اکثرا متحمل هزینههای متعددی میکردند، ایشان باید هم به جامعه کارگری و هم به شرکای اجتماعی پاسخگو باشند.
در سالهای جاری شاهد این هستیم که با توجه به بالا رفتن سطح تخصص و توانمندی و تجربه جامعه کارگری این قشر عظیم دانستهاند که برای تحقق حقوقشان باید هماهنگ و منسجم عمل کنند. هرچند این حداقل انتظار ما از جامعه کارگریست اما روزنه امیدی است که بتوانند در صحنههای مختلف تصمیم سازی و تصمیم گیری در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی و حتی فرهنگی منسجم و هماهنگ عمل کرده و قدرتمند ظاهر شوند.
غلبه دغدغههای سیاسی بر دغدغههای صنفی
احزاب و تشکلهای سیاسی که در حال حاضر در این خصوص فعالیت دارند دغدغههای سیاسیِ شان بیش از دغدغه های صنفی است. در حال حاضر کارگران درگرفتن حداقل مطالباتشان دچار مشکل هستند.
کارگران حتی حداقل دستمزدی که امکان فراهم آوردن نیازهای اساسی یک خانواده چهار نفره را فراهم آورد را دریافت نمی کنند و از حداقل رفاه اجتماعی که بتوانند هزینهای را صرف فعالیت فرهنگی و تفریخی نمایند، بر خوردار نیستند.
جامعه کارگری از امکان شغلی متناسب با تخصص و توانمندی خود بیبهرهاند. امنیت شغلی و ایمنی کار در سطح بسیار پایینی قرار دارد.
توصیهای که میتوان به تشکلهای سیاسی و صنفی کارگران نمود، این است که با هم هماهنگ و منسجم به دور از کینه توزیها و غرضورزیهای شخصی و تشکیلاتی به دور هم گرد آمده و تقسیم وظایفی مشخص و مبین ارائه نمایند.
مطمئنا با تقسیم وظایف و برنامهریزی مدون این موضوع، مطالبات و وظایف و جایگاهها کاملا مشخص شده و کارگران و خانوادههای ایشان که بیش از نیمی از جمعیت کشور ما را تشکیل میدهند ، امید به تحقق حقوق خود پیدا میکنند.