خبرگزاری مهر-گروه هنر-زهرا منصوری: مستند «بزم رزم» به کارگردانی سیدوحید حسینی که این روزها در گروه سینمایی «هنر و تجربه» در حال اکران است به فراز و نشیب های موسیقی در سال های ۵۷ تا ۶۷ می پردازد و نظرات بزرگان موسیقی ایران را درباره تحولات ایران در آن دوران جویا شده است و برخی از این افراد صراحتا بیان کرده اند که چه اتفاقاتی را برای موسیقی ایران رقم زده اند.
به بهانه اکران این اثر با سیدوحید حسینی کارگردان و محدثه گلچین تدوینگر این اثر در خبرگزاری مهر گفتگویی داشتیم.
سیدوحید حسینی در بخش نخست این گفتگو تاکید کرد که «من اهل بازی سیاسی نیستم و اصلا این کارها را بلد نیستم، هر چند این کار در مستندسازی بسیار متداول است. برای مثال مستندساز با جابه جایی ۲ کلمه می تواند هدف خودش را غالب کند اما من خودم را می شناسم، می دانم که شیطنت نمی کنم و در تدوین فیلم ادا و اصول در نمی آورم. به طور کلی آنچه که در این فیلم برای من اهمیت داشت ایران و موسیقی ایران بود. این ۲ برای من عزیز هستند به همین دلیل بحث هایی که در «بزم رزم» می شد به این معنی نبود که بگوییم چپی خوب است یا راستی. به نظر من در آن دوران همه برای موسیقی ایران تلاش می کردند، هر چند سلایق و علایق مختلف وجود داشت.»
او در بخش پایانی این مصاحبه بیان می کند که می خواسته جنبه های دیگری از بزرگان موسیقی را به نمایش بگذارد؛ جنبه هایی که تاکنون دیده نشده اند.
شرح بیشتر از بخش پایانی این مصاحبه را در زیر بخوانید:
*در «بزم رزم» می بینیم که هرکجا که نیاز بوده موسیقی به کمک جریان های مختلف آمده است، اما هنگامی که نیاز است از موسیقی حمایت شود این امر صورت نمی گیرد.
وحید حسینی: در ابتدای انقلاب ۲ گروه با موسیقی مخالفت می کردند که ما در این مستند کمی به این موضوع پرداختیم و نظرات حضرت امام و دیگران را آوردیم تا نشان دهیم نگاه حمایتی هم وجود دارد. اگر می خواستیم زیاد به این مساله بپردازیم خودش یک فیلم می شد بنابراین ما به اندازه ظرفیت فیلم و سواد خودمان به این موضوع پرداختیم چون هدف های دیگری داشتیم. به هر حال این تلاش موسیقیدان ها برای حفظ موسیقی ایران برای ما مهم و جذاب تر بود زیرا با وجود همه سختی ها قطعات زیادی در آن دوران ساختند.
*مستند شما جنبه دیگری از زندگی موسیقدانان را به نمایش می گذارد، جنبه هایی که مخاطب کمتر دیده است برای مثال می بینیم که حسین علیزاده به جبهه می رود.
حسینی: سال ها است که در حوزه موسیقی جنگ فقط یک سری افراد خاص نشان داده می شود و گویا ما موسیقی جنگ را انحصارا به یک عده خاص داده ایم. برای مثال هروقت دهه فجر، هفته دفاع مقدس، سالگرد انقلاب و آزادسازی خرمشهر شده است تنها یک گروه خاص را در تلویزیون دیده ایم. هرچند این گروه برای من عزیز هستند اما ما می خواستیم بگوییم در آن زمان یک سری افراد دیگر هم بودند که هیچوقت درباره آنها حرفی زده نشده است. ما تصمیم گرفتیم به ابعاد مختلف زندگی افرادی بپردازیم که درباره شان سکوت شده و دیگر چیزهایی را که قبلا گفته شده است، تکرار نکردیم. البته در این باره می شد شیطنت کرد و تنها به بررسی کارهای منحصر به فرد یک سری از افراد پرداخت اما ما در این فیلم به هر ۲ طیف پرداختیم. ما می خواستیم بگوییم همه این ها با همه اختلاف سلیقه ها برای کشورشان کار کردند. برای مثال تا حالا شنیده نشده که استاد علیزاده هم در زمان جنگ در جبهه حضور داشته است.
ما خواستیم این فضای تک قطبی را بشکنیم و در عین حال احترام کسانی را که چندین بار در تلویزیون دیده شدند نگه داریم و دوباره آنها را نشان بدهیم.
محدثه گلچین: ما در تدوین هم بدون اینکه بخواهیم کسی را خراب کنیم و یا کات بوداری بزنیم، سعی کردیم احترام تمام کسانی را که در فیلم صحبت کرده اند، نگه داریم و به کسی انگی نزنیم مگر اینکه آن شخص خودش اعترافی کرده باشد. البته ممکن است در یکی دو جا مردم بگویند شما در پی این بوده اید که این شخص را خراب کنید اما واقعا این طور نبود. به طور کلی فیلم به گونه ای است که افراد می توانند از آن برداشت های متفاوتی داشته باشند. البته «موسیقی» به دور از تصورات چپ و راست نکته غالب این فیلم است و ما می خواستیم بگوییم تمام ایران از جنگ تاثیر گرفتند زیرا به میهنشان علاقه داشتند از همین رو هر کسی با هر ابزاری که در دست داشت به کمک کشور آمده بود.
ما در تدوین هم بدون اینکه بخواهیم کسی را خراب کنیم و یا کات بوداری بزنیم، سعی کردیم احترام تمام کسانی را که در فیلم صحبت کرده اند، نگه داریم و به کسی انگی نزنیم مگر اینکه آن شخص خودش اعترافی کرده باشد* شما در قسمتی از فیلم نوحه را با موسیقی گره زده اید. چطور شد سراغ مقوله نوحه رفتید؟
گلچین: چون به نظر من تنها بخش کلامِ نوحه باعث می شود که این نام بر آن گذاشته شود. بسیاری از نوحه ها از موسیقی های قدیمی گرفته شده اند و تنها کلام به آنها اضافه شده است ما این را هم می دانیم که برخی از آهنگسازها از نوحه تاثیر می گرفتند.
حسینی: از ابتدای کار هم من می دانستم بخشی از «بزم رزم» به نوحه اختصاص پیدا می کند.
*در این مستند با وجود اینکه از تاثیری که آهنگران و کویتی پور بر موسیقی گذاشته اند، صحبت می شود اما شما با آنها مصاحبه نکرده اید. چرا؟
حسینی: من دوستم داشتم با آنها هم مصاحبه کنم اما آنها حاضر به مصاحبه نشدند. کویتی پور جزو کسانی بود که با ما قرار گذاشت و قرار را کنسل کرد. او هر بار هم بسیار مشتاق بود ولی درنهایت این اتفاق نیفتاد.
گلچین: آخرین باری که آقای کویتی پور با ما قرار گذشت حتی روز و آدرس قرار را هم مشخص کرد اما هر چقدر به او زنگ زدیم دیگر جواب نداد. این رفتار چند بار تکرار شد و ما در نهایت از مصاحبه با او منصرف شدیم.
حسینی: این در حالی بود که ما تنها می خواستیم با آنها درباره قطعاتی که در آن ایام ساخته اند، صحبت کنیم. با آقای آهنگران هم بسیار تماس گرفتیم و او هم گفت که می آید ولی در نهایت نیامد. من حتی به او گفتم که می خواهم درباره آقای معلمی که از شاعران قدیمی نوحه های شما است، با هم صحبت کنیم اما باز هم قبول نکرد. یک بار هم در همایشی نزد او رفتم و قرار مصاحبه گذاشتیم اما متاسفانه باز هم حاضر به مصاحبه نشد.
گلچین: متاسفانه یکی از دلایلی که افراد دوست ندارند در آثار مستند حضور پیدا کنند این است که آنها نمی دانند که قرار است چه اتفاقی بیفتد و اهمیت موضوع برای آنها مشخص نیست. شاید اگر الان آهنگران فیلم را ببیند بگوید کاهش من هم در آن حضور داشتم. کما اینکه بسیاری از افرادی که در آن زمان حاضر به مصاحبه با ما نشدند حالا که فیلم اکران شده است از ما درخواست می کنند که دوباره با هم مصاحبه کنیم. نکته دیگری که وجود دارد این است که خیلی ها نمی خواستند درباره آن زمان صحبت کنند و می گفتند که از کارهایی که در آن دوران کرده اند، پشیمانند. به همین دلیل به نظرم شاهنگیان، علیزاده، کامکار و ... یک یکرنگی داشتند که درباره آن دوران به صراحت حرف زدند و اصلا برایشان مهم نبود که این مستند از کجا پخش شود. خوشبختانه همه مصاحبه شونده هایمان هم از فیلم راضی بودند حتی آقای شاهنگیان هم از خروجی کار راضی بود هرچند برخی بعد از تماشای فیلم با او رفتار خوبی نداشتند برای مثال به یاد دارم یک بار در یکی از اکران ها خانمی بعد از تماشای «بزم رزم» به شاهنگیان گفت که وقت اعتراف رسیده است و او گفت وقتی اشتباه کرده باشیم، بیانش می کنیم.
حسینی: من دقیقا نگران همین واکنش ها بودم زیرا به هرحال برای آن کسی که با جرات درباره آن زمان حرف زده است، دیدن این واکنش ها سخت و ممکن است ناراحت شود، اما آقای شاهنگیان با دیدن این رفتارها باز هم یک فرد آرام و منطقی بود.
گلچین: نکته جالب این است که خیلی از تصمیماتی که برای حذف موسیقی گرفته شد اصلا در زمان آقای شاهنگیان نبود زیرا او در سال های ۵۸ تا ۶۱ روی کار بود و سپس یک سری افراد دیگر روی کار آمدند که اتفاقا خودشان اهل موسیقی بودند اما به رفتارهایی که در جوِ انقلاب رخ داده بود ادامه دادند و بیشتر به آن دامن زدند به همین دلیل حاضر نشدند با ما مصاحبه کنند. آقای شاهنگیان در آن دوران ممکن است تصمیات درستی نگرفته باشد اما عاقلانه تر برخورد کرده بود و شرایط موسیقی در زمان او بهتر از زمانی بود که افراد بعدی در مقام تصمیم گیرنده بودند. به طور کلی به نظر من این اتفاقات همچنان در حوزه های مختلف در جامعه ما درحال رخ دادن است و به همین سبب مخاطبان ارتباط زیادی با «بزم رزم» برقرار می کنند. در واقع همه آدم ها با هر سن و سالی، با هر اعتقادی و با هر گرایش سیاسی و اجتماعی «بزم رزم» را تا انتها می بینند زیرا در حال حاضر هم در جامعه مسایلی رخ می دهد که مخاطب با خود می گوید آن زمان هم مثل الان بوده است.
*«بزم رزم» اتفاقات عرصه موسیقی در سال های ۵۷ تا ۶۷ را روایت می کند اما گویا فیلم ۲ پاره شده، قسمت ابتدایی مربوط به وضعیت موسیقی در ابتدای انقلاب و قسمت بعدی مربوط به سال های بعد است. چرا به اتفاقات ابتدایی کمتر پرداخته شده است؟
حسینی: زیرا موسیقی جنگ برای من بیشتر از موسیقی انقلاب اهمیت داشت و به طور کلی بررسی موسیقی انقلاب یک فیلم جداگانه را می طلبد به همین دلیل آن قسمت برای ما به عنوان پیش درآمد و در حکم مقدمه ای است که بگوییم چطور موسیقی ایرانی وارد رزم شد.
*از فروش فیلمتان راضی هستید؟
حسینی: بله بسیار خوشحال و ذوق زده شده ایم. این را هم باید بگویم که اصلا قرار نبود این فیلم در سالن کورش و فرهنگ به نمایش دربیاید اما به دلیل استقبال مردم این سالن ها در اختیار ما قرار گرفت. البته به طور معقولی در بقیه سالن هایمان نیز مخاطب داشته ایم. امیدوارم «بزم رزم» بهانه ای برای دیدن مستند شود. البته من مخالف اکران هر مستندی هستم اما چرا مستندهایی که قابلیت برقراری ارتباط با همه دارند، اکران نشوند؟ به نظرم مدیران باید به این مساله بیشتر توجه کنند. برای مثال یکی از پرسش های ما این است که چرا چنین آثاری نباید هر روز یک سالن داشته باشند؟
گلچین: البته این موضوع تنها به مدیران مربوط نمی شود و حتی برخی از منتقدان هم هنوز تصور درستی از مستند ندارند. برای مثال در زمان برگزاری سی و پنجمین جشنواره ملی فیلم فجر ما از تعدادی از منتقدان دعوت می کردیم که به تماشای فیلم ما بنشینند اما می گفتند ما مستند نمی بینیم.
حسینی: برخی هم می گفتند دی وی دی فیلم را بده تا در خانه ببینیم. در واقع هنوز تصور آنها این است که باید در خانه به تماشای آثار مستند بنشینند و فکر نمی کنند مستند هم فیلم است. اگر به یاد داشته باشید در آن زمان برنامه «هفت» حتی یکی از مستندها را بررسی نکرد. البته در همان زمان مجله فیلم به بررسی این آثار پرداخت.
گلچین: «بزم رزم» جایش را بین مردم باز می کند و این جای خوشحالی دارد. امیدوارم این روند ادامه داشته باشد و سرآغازی برای جدی گرفتن مستند باشد.