موضوع تبدیل اسناد و مدارک تاریخی کشور به شیوه ای برای نشان دادن خلاقیت‌های هنری را باید به مانند تلنگری بر دردی کهنه در بین ما ایرانیان ارزیابی کرد.

شهرام یوسفی‌فر معاون اسنادِ سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و رئیس آرشیو ملی ایران در یادداشتی که آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است، ضمن تقدیر از حساسیت و پیگیری این رسانه نسبت به عرضه آثاری از هنرمندان خوشنویس کشور در یکی از نمایشگاههای هنری در تهران که آشکارا نمایشی از تخریب اسناد تاریخی و ورقه‌های کهن خطی بود، به ابعاد این مسئله مهم و همچنین وظیفه نخبگان و دستگاه های مسئول در این زمینه پرداخته است.

متن این یادداشت در زیر از نظر مخاطبان می گذرد:

وضوع تبدیل اسناد و مدارک تاریخی کشور به شیوه ای برای نشان دادن خلاقیت‌های هنری را باید به مانند تلنگری بر دردی کهنه در بین ما ایرانیان ارزیابی کرد. از این رو باید این بار نیز از زوایای دیگری به این مشکل فرهنگی پرداخت تا باشد بیشتر به خود آییم و به هنگام و موثر در زندگی روانه به سهم خود در این خصوص بیشتر کوشش کنیم.

می دانیم ایرانیان یکی از معدود مردمان جهان اند که افتخار ابداع خط و نگارش را از آن خود کرده اند. سنگ نوشته‌ها، مدارک پوستین و چوبین بسیاری باقی مانده است که همگی نشان دهنده اهمیت و جایگاه خط و هنرهای مربوط به نگارش در بین ایرانیان بوده و همین امر خود یکی از مهم ترین ویژگی‌های فرهنگی و تمدنی ایرانیان به شمار می‌رود. اگرچه جای تاسف است که گفته شود مخدوش کردن همه اشکال نوشتاری و تصویری گری به یادگار مانده از گذشته، با شیوه‌ها و رویه‌های گوناگون رواج دارد. هر هنگام که رد چاقویی بر درختی کهنسال، نقش خطوطی کشیده شده بر دیوارها، نقاشی‌ها و جای تیزی بر سنگ نگاره‌ها، به یادمان می‌آورد که در حفظ اسناد و مدارک تاریخی خود از حساسیت عمومی برخوردار نیستیم. نباید از گفتن این سخنان رنجشی بر دیگران حاصل گردد چون از یک آسیب عمومی در فرهنگ خود سخن می‌گوییم.

اخیراً نمایشگاهی برپا شده که به شکلی رسمی اینگونه یادگاری انداختن بر مدارک ایرانیان را در معرض عموم گذاشته است (اینجا) و البته به حق این اعتراض را بر می‌انگیزد که چنین اقدامی به نوبه خود موجبات تسریع و توجیه تخریب میراث معنوی و فرهنگی و مکتوب و مستند کشور را سرعت خواهد بخشید، زیرا این بار خواص و دانایانند که بر صورت میراث فرهنگی با چاقو خط و ردی انداخته اند. اما حکایت وضعیت میراث مستند و مکتوب و حفاظت و نگاه داری از آن‌ها در این کشور چشم را پر آب می‌کند. در باب اسنادی و مدارک آرشیوی باید چند اشاره داشت تا موضوع روشن تر بیان شود.

  1. آنچه که تحت عنوان اسناد شناخته می‌شود طیف گسترده ای از مدارک و اوراقی است که توسط بخش‌های مختلف در کشور تولید شده و می‌شود. تولید مدارک در دستگاه‌های دولتی و وابسته به آن، تحت قوانین و مقررات بایگانی‌ها و نیز قانون اسناد ملی ایران، مدیریت می‌شوند. این شمار از مدارک مشمول قوانین و مقررات اسناد دولتی می‌شوند. بر اساس قانون اسناد ملی ایران هیچ شخص یا نهادی بجز آرشیو ملی ایران اجازه تعیین تکلیف یا تصمیم گیری در باب اسناد دولتی را ندارد. منظور این است که کلیه مدارکی که در دستگاه‌های دولتی تهیه می‌شوند باید بر اساس مقررات مربوط تا زمان‌های تعیین شده نگاهداری و در نهایت در باب آن دسته از مدارکی که باید برای همیشه نگاهداری شود، طبق قانون تصمیم گیری شود. آرشیو ملی ایران اوراقی را که ارزش نگاهداری دائمی دارد، از میان میلیون‌ها برگ در سال مشخص و به این مرکز منتقل می‌کند. این اوراق برای محققان و نسل‌های آتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  2. اما بسیاری اوراق و مدارک غیردولتی وجود دارد که در سده‌های متوالی توسط اشخاص تولید و نگاهداری شده و به مانند سابقه ای خانوادگی از آنها استفاده می‌شده است. انواع اسناد ملکی، ازدواج، طلاق نامه، مکاتبات شخصی، رسیدهای مالی، عریضه‌ها، نامه‌های واصله از دیوان‌ها و ادارت مختلف، ادعیه‌ها و طومارهای آیینی، تا پرده‌های نقاشی، مُهرها، نقشه‌ها، و موارد دیگری که جزو اقلام اسنادی و آرشیوی بشمار می‌رود. این شمار مدارک و اسناد تاریخی شخصی و خاندانی در کشور ما بسیار زیادند. در واقع به دلیل نیاز مردمان به ثبت و ضبط گردش امور مختلف خود باید نوشته‌های مختلفی را تهیه و مبنای عملیات خود قرار می‌دادند. امروزه این مدارک خود میراث معنوی و فرهنگی و مکتوب ما به شمار می روند. اگرچه در باب نگاهداری و حفاظت ازاین اسناد و مدارک قانون و مقرراتی وجود ندارد و در زمره ملک شخصی فرد یا خاندان به شمار می‌رود، اما فقدان این عامل مانع از این نیست که وظیفه ای ملی و فرهنگی خود را فراموش کنیم. تا به حال اینگونه اسناد و مدارک شخصی به عناوین مختلف محل مراجعه و بهره برداری‌هایی بوده است. اسناد معمولاً جلوه ای از هنرهای تذهیب، خوشنویسی، دانش اداری، اطلاعات تاریخی و خانوادگی، مستندات حقوقی و قضایی و نظایر این‌ها بوده و هستند. بسیاری از افراد سرمشق‌های نامه نگاری‌های خود را از نامه‌های قدیمی برداشته اند و روئیت اسناد تاریخی خاطرات بسیاری را برای افراد تداعی می‌کرده است.

در باب این گونه اسناد در همه کشورها تدابیری اندیشیده شده است تا هر چه بهتر و دقیق تر از این مواریث مستند و مکتوب حفاظت نمایند. یکی از روش‌های آن اهداء مجموعه اسناد شخصی و خانوادگی به آرشیوهای ملی است. این مجموعه‌ها به نام فرد ثبت و تا ابد نگاه داری و توسط محققان مورد بهره برداری قرار می‌گیرد. روش دیگر فروش اسناد شخصی به آرشیوها است که باز هم روشی دیگر برای حفظ این گونه مدارک است. در نهایت افراد می‌توانند اسنادو مدارک ارزشمند خود را برای ساله‌ها در آرشیو ملی به امانت بگذارند و هر موقع که خواستند پس بگیرند. این روش‌ها در آرشیو ملی ایران سال‌ها است که اجرا می‌شود.

با وجود اینگونه ساختارها و روش‌ها و شیوه‌ها، موضوع تخریب اسناد و مدارک تاریخی فرهنگی خود آسیب نوظهوری است که باید دقیق تر در باره آن سخن گفت. اینکه هنرمندان گرانقدر ما که در حوزه‌های گرافیتی، خوشنویسی، نقاشی و زمینه‌های دیگر به انواع نوشته‌ها در قالب سند یا نسخ خطی، توجه نشان داده اند، بسیار جای خوشحالی دارد و باید ستایش شود. اما نباید از این مهم غافل شد که امروزه در حوزه‌های مختلف مسایلی شکل گرفته است که باید در بدو ورود به مباحث مربوط تاملات زیادی انجام پذیرد. موضوع اسناد و مدارک مکتوب از این زمره است. اگر به این مهم توجه شود که در جامعه ایران از گذشته تا به امروز فرهنگ شفاهی بیشتر مقبولیت داشته است تا تکیه بر مستندات و مدارک، واقعیت مورد نظر خود را بهتر نشان می‌دهد. پیامد این امر را بارها در اشکال سندسوزی و تمایل به محو یا تخریب و مخدوش کردن مواریث رسمی و خصوصی دیده ایم و درمذمت آن سخن گفته ایم. می‌دانیم رواج بیش از پیش فضای مجازی در ارتباطات بین فردی و اجتماعی ما به سرعت بی توجهی به مواریث مستند را شتاب بخشیده است. امری که شکاف اساسی بین میراث مستند و مکتوب و مرکز ثقل توجه افراد به وجود آورده است. از این رو بی اعتنایی به اسناد و مدارک تاریخی در خانواده‌ها بی داد می‌کند. از این رو اقدام هنرمندان عزیز در استفاده از اسناد و مدارک تاریخی برای خلق آثاری متفاوت، از یک نظر کاری هنری به شمار می‌رود ولی در جامعه پیامدهای بسیار متفاوتی در پی دارد که چون این عزیزان از آن بی اطلاع بوده و هستند، لازم است این مطلب توضیح داده شود.

اسناد و مدارکی که در نزد خانواده‌ها از گذشته تاکنون نگاهداری می‌شود، یکی از مهم ترین ابزارها برای حفظ هویت خانوادگی و فرهنگی و پایداری ارتباطات نسبی و خاندانی است. در واقع افزون بر روابط اجتماعی و آشنایی‌ها که تداوم روابط خانوادگی را سبب می‌شود، شماری از مدارک و مواریث مکتوب و سندی است که تضمین کننده پیوستگی‌ها در دنیای کنونی شده است. گسترش مهاجرت‌ها در داخل و خارج از کشورها، جابجایی‌های مداوم افراد، توسعه ناگهانی و دیوانه وار شهرها، سختی دسترسی و تجدید دیدار افراد و خانواده‌ها، شکلی از روابط خانوادگی را رقم زده است که سست و شکننده و کم عمق شده است. در این شرایط تدوام و پایداری روابط بین اعضا و رده‌های نسلی متفاوت یک خانواده نیازمند تمسک به رشته‌هایی است که یادمان‌های مشترک آنان را تداوم بخشیده و معنی دار کند. این رشته‌ها اسناد و مدارک مختلف است که به نحوی موثر امکان بازگشت افراد به گذشته خود و برقراری پیوندهای سرزمینی و خویشی و هویتی را فراهم می‌آورد. اگر کم اعتنایی نسل‌های کنونی به میراث مستند و مکتوب را لحاظ کنیم آسیب ترویج دستکاری در اسناد و مدارک خود را بهتر نشان می‌دهد.

دستکاری در اسناد و مدارک افزون بر اینکه ترویج نوعی بی اعتنایی به اسناد و مدارک تاریخی است، خود جرمی قابل پیگرد است. در واقع بر اساس قوانین کشور هر گونه وارد کردن خدشه یا دستکاری در اسناد دولتی جرم است. اگر اسناد قدیمه موجود در نزد خانواده‌های مختلف را به نوعی در ارتباط با حکومت‌های وقت در نظر بگیریم، در واقع حجم درخوری از مدارک خصوصی مردم یا از دولت به آنان رسیده است یا از آنان به دولت ارسال شده است. از این رو اینگونه دخل و تصرف در اسناد و مدارک گاه در اثر ناآگاهی از مقررات انجام می‌شود. معاونت اسنادِ سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در این جریان نیز خود مستوجب سرزنش است. باید توجه داشت که مدارک تاریخی ما تنها شامل اسناد و نسخ خطی نیست. نباید منتظر ماند تا فردا بر روی تابلوهای نقاشی، نقشه‌ها، عکس‌ها، فیلم‌ها، تمبرها و بسیاری موارد دیگر به بهانه خلاقیت و ایجاد آثار هنری، تخریب‌هایی صورت گیرد.

اینجا است که همه دستگاه‌های فرهنگی و هنری کشور که میزبان رخدادهای فرهنگی بشمار می‌روند، لازم است در این خصوص مراقبت نمایند که نشان دادن تصاویر تخریب مواریث مستند و مکتوب کشور تا چه اندازه می‌تواند در دستکاری و از بین بردن اسناد و مدارک خانوادگی موثر واقع شود.