اعزازی، جامعه شناس گفت: امروزه ازدواج برابری‌طلب مبناست که در آن، هیچ کدام دیگری را تحت استثمار قرار نمی‌دهند و ستم بر دیگری نمی‌شود و در عین حال هر دوطرف همدیگر را مورد حمایت قرارمی‌دهند.

به گزارش خبرگزاری مهر، دومین نشست «ازدواج سفید؛ واکاوی زوایای پیدا و پنهان» با حضور مجید ابهری و شهلا اعزازی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. این نشست با هدف بررسی پدیده ازدواج سفید، عوامل ایجاد و گسترش این پدیده اجتماعی و راهکارهای عملی مواجهه با آن به همت کانون اندیشه جوان برگزار شد.

امروزه ازدواج «برابری­ طلب» مبنا است

اعزازی، استاد دانشگاه و عضو انجمن جامعه‌شناسان ایران،  در ابتدا در رابطه با ازدواج و مسایل پیرامون آن گفت: در طول تاریخ دونوع تعریف ازدواج را داشتیم یکی ازدواج حمایت‌گر یعنی ازدواج هایی که یک جنس، زن یا مرد، قوی‌تر بود و آن جنس قوی جنس ضعیف را در اثر ازدواج مورد حمایت خود قرار می‌داد و از لحاظ رسیدگی قضایی، اقتصادی و توجه به فرزندان با آن  برخورد حمایتی می‌کرد. نوع دیگری از تحلیل در رابطه با ازدواج علت ازدواج را یک مقوله سرکوبگر می‌داند که در این نوع، جنس قوی‌تر جنس ضعیف را تحت سلطه خود در می‌آورد و باعث استثمار آن فرد می‌شود که از نیروی کار و امکانات و فرصت دیگری در جهت اهداف خود استفاده می‌کند.

اعزازی در ادامه اشاره داشت: امروزه تعریف دیگری از ازدواج به وجود آمده است که آن ازدواج برابری‌طلب است که در آن، هیچ کدام دیگری را تحت استثمار قرار نمی‌دهند و ستم بر دیگری نمی‌شود و در عین حال هر دوطرف همدیگر را مورد حمایت عاطفی، اقتصادی و احساسی قرار می‌دهند.

این جامعه‌شناس مسائل زنان تصریح داشت: ازدواج برای دوره طولانی مورد نظارت خانواده، حکومت، مذهب و جامعه بوده است و این نظارت در جامعه به سبب ایجاد فرمی در روابط زن و مرد بوده تا آن روابط در آن جامعه مورد قبول قرار گیرد. اما با دگرگونی‌های پس از انقلاب صنعتی ارزش های جدیدی وارد زندگی مردم شد. اگر تا زمانی در غرب باور  بر این بود که سرنوشت انسان این است که ازدواج کند و انسان‌ها باید ازدواج کنند و تشکیل خانواده دهند، پس از آن به دلایل متعددی از جمله اقتصادی، اجتماعی و  سیاسی زندگی بدون ازدواج و تجرد را قبول کردند. یعنی یک تغییر جنسیتی در جوامع به وجود آمد. چرا که تا آن موقع زن و مرد با هم متفاوت بودند. اما در شرایط جدید جنسیت باعث نابرابری برای زن و مرد نمی‌شود. در شهرهای بزرگ گمنامی بسیار مهم بود و نظارت اجتماعی که در شهرهای کوچک  بود، در شهرهای بزرگ وجود نداشت. همچنین با روش های جلوگیری از حاملگی تشکیل خانواده ضرورت نداشت و وابستگی اقتصادی اجتماعی زنان به مردان و وابستگی خانگی مردان نیز کاهش پیدا کرد چرا که با وجود کار کردن زن در خارج از خانه و حضور تکنولوژی و غذاهای آماده سبب کم شدن سختی‌ها و کار زنان در خانه می‌شد.

نظارت اجتماعی، خانواده و قانون در ازدواج سفید کم است

اعزازی تصریح کرد: در تمام دورانی که ما می‌شناسیم، ازدواج از طریق یک قوانین سنجیده‌ای که در هر جامعه ای وجود داشت، سعی می‌کرد نظم اجتماعی را حفظ کند. این نظم اجتماعی شامل این می‌شد که چگونه ازدواج کنند و تقسیم کار در خانواده چگونه باشد و تقسیم اقتصادی و ارث مسایل مهمی بود که قانون، این موارد را سروسامان می‌داد. همچنین شرایط کودکان، چه در زمانی که خانواده تشکیل شد و چه زمانی که از یکدیگر طلاق گرفتند تغییر کرده است.

وی در رابطه با تغییر در قوانین نیز گفت: ضرورت دارد شرایطی به وجود بیاید تا در عین رعایت حقوق فردی، در حقوق و تعهدات ناشی از ازدواج نیز یک انطباقی به وجود بیاید و این انطباق به نوعی باشد که متفاوت از قوانین قبلی ومطابق نگرش جامعه باشد.

ابهری، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی  و کارشناس مسایل اجتماعی در ادامه بحث با اشاره به تحقیقات خود در اوایل انقلاب گفت:  در سال ۱۳۵۷ قصد نوشتن مقاله‌ای را داشتم که همزمان با تخریب قلعه «شهرنو» بود.  از آن روز که در رابطه با موضوع آسیب شناسی مسایل اجتماعی کار می‌کردم فکر نمی‌کردم که روزی بیاید که از هر ۱۰۰ ازدواج ۶۰ عدد آن به طلاق منجر شود. یعنی از سه ازدواج یک عدد به طلاق بیانجامد و سن بیوگی به ۱۷ سالگی برسد.

وی با اشاره به شکل‌های مختلف ازدواج در جهان گفت: چند همسری و چند شوهری (مثلا در کاست‌های هند) در جهان رواج دارد. اما ما در عصر هزاره سوم به سولوگامی و ازدواج با خود رسیده‌ایم. یعنی فرد، هم لباس عروس و هم لباس داماد می پوشد . تغییر سبک زندگی از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای سایبری باعث شد بخشی از جمعیت کشور ما هم به این سمت کشیده شوند که البته مقصر دولت‌ها هستند. مدیریت شادی و فرهنگ شادی یکی از کارهایی بود که ما نکردیم در حالی که شادی در نهاد انسان است اما جشن و عزای ما یکی شده است که این را باید دولت­ها برنامه‌ریزی می‌کردند. همچنین ما برای مدیریت مسائل جنسی برنامه نداریم. در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی در جهت مدیریت این موضوع پیشنهاد تشکیل خانه های عفاف را دادم. چرا که ما تا زمانی که مدیریت غریزه جنسی را نداشته باشیم نمی‌توانیم مشکلات اجتماعی را حل کنیم.

وی دررابطه با وضعیت روابط هم‌خانگی در خارج از کشور گفت: ازدواج سفید در اروپا به شکل هم‌خانگی وجود دارد و دختر و پسر بدون هیچ تعهدی با یکدیگر زندگی می‌کنند. این ازدواج سفید از این جهت می‌گوییم که هیچ تعهدی بین زن و مرد نیست و گرنه این همباشی سیاه است که نه با فرهنگ ما و نه با آیین و ارزشها و باورهای دینی ما سنخیتی ندارد.وقتی یک فرد ۱۷ ساله بیوه می‌شود فرهنگ غلط ما این است که هیچ خانواده ایرانی اجازه نمی‌دهد پسر جوانش با دختری که قبلا ازدواج کرده یا لقب بیوه دارد ازدواج کند بلکه مردهای تنوع طلب هستند  که می آیند با این دختر ۱۷ ساله هم‌خانگی می‌کنند.

ازدواج موقت راهکار مقابله با ازدواج سفید

ابهری در رابطه با این موضوع تصریح داشت: وقتی ما ازدواج موقت را در مقابل مسائل جنسی مطرح می‌کنیم این نیست که بی‌بند و باری را گسترش دهیم؛ ما می‌گوییم ازدواج موقت ویژه آدم‌های مجرد است نه آدم‌های متاهل. خیلی از خانم‌ها به ازدواج موقت بدبین هستند به این سبب که کیان خانواده را دچار مشکل می‌کند اما ازدواج موقت برای فرد متاهل نیست ، جز در مواردی که همسر یک مرد ، مریضی سختی داشته باشد. این در حالی است که ۷۶ درصد مراجعه‌کنندگان به خانم‌های خیابانی مردان متاهل هستند. از یک طرف هم ازدواج سفید دارد اتفاق می‌افتد. یک جوان دانشجو در مقطع ارشد یا دکتری توان مالی و اداره اقتصادی یک خانه را ندارد لذا ما پیشنهادمان این است که در مقابل این بی‌مبالاتی و این شلختگی فرهنگی بیایید ازدواج دایم با خرج کم و یا ازدواج موقت راترویج کنید. ازدواج های دانشجویی خیلی خوب است. بیایید خانه بدهید و ترویج دهنده ازدواج باشید.من با این ازدواج سفید مخالف هستم. ما الان ۱۲ میلیون مجرد داریم اگر این ازدواج سفید گسترش یابد آنوقت این به ۲۵ میلیون نفر می‌رسد. چرا که دیگر کسی ازدواج نمیکند و با خود فکر می کند چرا خود را زیر خرج ببرد.

اطلاعات دقیقی از کیفیت ازدواج سفید نیست

اعزازی در ادامه بحث اشاره داشت: به هر حال ما می‌دانیم که تغییرات در ساختار ازدواج و ایجاد خانواده با وجود مخالفت جامعه اتفاق افتاده است. در گذشته زمانی که خانواده گسترده وجود داشت خانواده‌های دیگری  هم با درصد کمتر وجود داشتند. در غرب این هم‌خانگی به خصوص برای طبقه فقیر بوده است و با توجه به اینکه فقرا در تاریخ نگاری و در تاریخ اجتماعی جایی نداشتند اشارات کمی به اینها شده است. به عنوان نمونه در طبقه پایین آمریکای لاتین همیشه این وجود داشته است و در میان طبقه پایین آمریکا سیاهان همیشه حاشیه ترین قشر جامعه بودند و تا زمانی که در میان فقرا این نوع ازدواج بود کسی به اینها کاری نداشت اما از زمانی که در قشر متوسط رایج شد آن را به عنوان یک مشکل اجتماعی در نظر گرفتند.

وی تاکید کرد: ما اطلاعات دقیقی در این زمینه نداریم ولی تعداد اینها از سال ۸۰ بیشتر و از سال ۹۰ خیلی زیادتر شده‌اند ما در رابطه با این نوع ازدواج می‌بینیم و می‌شنویم اما زیاد شدن آن چقدر است؟ ما کمبود اطلاعات داریم نمی‌دانیم چه کسانی و چند درصد این ازدواج را انجام می‌دهند و تحصیلات و سنشان چقدر است؟ اما ما فقط می توانیم حدس بزنیم که اینها جوانان دارای تحصیلات و جزو طبقه متوسط هستند . اطلاعی نداریم که چرا این مدل زندگی را انتخاب کرده‌اند؟  مگر نمی‌توانستند به محضرخانه مراجعه کنند و یک عقد رسمی و در نهایت هم زندگی کنند؟ ما نمی‌دانیم روابطشان درون خانواده چگونه است. اما با توجه به تحقیقات کشورهای غربی هم‌خانگی تنها تفاوتش با ازدواج رسمی همان برگه ثبت است وگرنه کلیه روابط به­هنجار و کلیه روابط نابه­هنجار که در خانواده های معمولی وجود دارد در آنجا هم وجود دارد. می‌توانند خیلی برابری خواه باشند، می‌توانند پذیرنده سلطه مرد برزن یا برعکس زن بر مرد باشند، می‌توانند کمک اقتصادی به هم بکنند،  می توانند سوء استفاده اقتصادی از هم بکنند، می‌توانند بد اخلاق باشند یا خوش اخلاق باشند، با هم دعوا داشته باشند یا با هم به خوبی رفتار کنند. اینها ویژگی های این نوع ازدواج است.

این جامعه شناس در ادامه اضافه کرد: من ازدواج یک روزه یا یک هفته‌ای را ازدواج سفید نمی‌دانم بلکه ازدواج سفید ازدواجی است که دوام دارد و معمولا این‌ها از شش ماه شروع می‌شود و تا چند سال طول می‌کشد. این استاد دانشگاه، این سؤال را که: هدف ازدواج موقت، تشکیل خانواده نیست ولی تلقی از هم­باشی، خانواده مدرن است و آیا این خانواده شش ماهه یا چند ساله (با طول عمر بسیار کوتاه)، خود، آسیب­زا نیست و موجب تولد فرزندان فاقد کرامت نفس و عواقب ناشی از بی­ثباتی و ناامنی روانی، عاطفی و اخلاقی نمی­شود؟ بی­جواب گذاشت و به این اشکال که: «اگر این موارد، در خانواده­های دیگر هم اتفاق می­افتد، با رسمیت بخشیدن به هم­باشی، این آسیب­ها فراگیرتر می­گردد»، نیز نپرداخت!

استاد دانشگاه تهران در ادامه اظهار نمود: ما باز هیچ اطلاعی نداریم که این کاری که این‌ها می کنند آشکار است یا پنهان. پنهان است برای جامعه یا خانواده‌هایشان یا دولت؟ یا آشکار است برای خودشان یا برای خانواده‌هایشان یا دوستانشان؟ یعنی اطلاعات ما آنقدر کم است که نمی‌توانیم در موردش صحبت کنیم.

اعزازی در رابطه با ازدواج موقت و مسایل پیرامون آن گفت: همین طور که در اینترنت جستجو می‌کردم دیدم ده‌ها سایت در زمینه ازدواج موقت با ویژگی‌های متفاوتی وجود دارد که یک رکن آن، قضیه مالی در این موضوع است که با گرفتن پول افراد را جهت عقد یک ساعته تا ۹۹ ساله به هم معرفی می‌کنند. ازدواج موقت اگر هم ویژگی‌های مثبتی داشته باشد فعلا یک کسب و کار شده است. دانشجویان من پایان‌نامه در این مورد نوشته‌اند که بر این موضوعِ منافع مالی برای معرفی‌کنندگان صحه گذاشته‌اند.

وی در رابطه با آسیب‌شناسی ازدواج‌های سنتی نیز گفت: آیا مزایا و معایب ازدواج سنتی در نظر هست یا خیر؟ به یقین خانواده ما مزایایی هم دارد. اما مشکلاتش خیلی بیشتر است. با یک نگاه ساختاری می‌ببینیم که این مشکلات ساختاری خانواده سنتی ما چیست. شاید مشکلات موجود در خانواده دارد نوع دیگری از ازدواج را به وجود می‌آورد. در غرب یعنی از سال های ۱۹۷۰ به بعد با جنبش های دانشجویی و غیره آغاز شد و گمان نکنیم که غربی‌ها منتظر نشسته بودند که جوانانشان اینطور زندگی کنند. آنها هم تا آنجایی که توانستند مخالفت کردند، مخالفت‌های مذهبی و اجتماعی. و آنها را طردشان کردند. اما به تدریج این نوع از زندگی هم‌خانگی مورد قبول خیلی از کشورها قرار گرفت و بین این دو نوع خانواده از لحاظ تقسیم اقتصادی و قبول اینها به عنوان خانواده، اخذ مالیات، فرزندان و زمان جدایی از یکدیگر فرقی نگذاشتند. در هیچ هم‌خانگی جدایی آنی نیست و دقیقا پروسه طلاق را طی می کند و از لحاظ احساسیِ زن و مرد، باید اول طلاق احساسی و عاطفی در آنها به وجود بیاید و بعد طلاق بگیرند. زنان و مردان امروزه هم که در ایران طلاق میگیرند آنی نیست و در ازدواج سفید یکسری تعهدات عاطفی به هم دارند که به این سادگی قابل گسیختگی نیست، اما راحت‌تر صورت می‌گیرد. وی در برابر این اشکال که در آثار نظریه­پردازان علوم اجتماعی در غرب نظیر گیدنز، «ازدواج سفید» نوعِ ناپایدار ازدواج و تشکیل خانواده تلقی شده، توضیحی ارائه نکرد.

ابهری درادامه بحث به این نکته اشاره کرد که در بررسی افرادی که به این هم­باشی روی می­آورند، روشن شد: اکثر این افراد، زنان بیوه و مردان متاهل هستند. در بررسی ۲۵۶ زوج، متوجه شدیم حدود ۱۶ مورد از اینها زیر سی سالو بقیه بالای سی سال بودند یعنی معلوم بود مردان متاهل هستند.

سایت‌های ترویج فحشا نه ازدواج موقت!

وی دررابطه با سایت­های مربوط به ازدواج موقت گفت: اینها سایت‌های ترویج فحشا هستند و اینها سایت صیغه نیست اما از ترسشان نوشته‌اند ازدواج موقت. ما ازدواج موقت یک ساعته نداریم طولش ممکن است یک ساعت باشد اما آن خانم باید سه ماه و چند روز عده نگه دارد. این سایت ها دارند از اسم مقدس ازدواج سوء استفاده می‌کنند.

ابهری تاکید کرد: ازدواج سفید باید متوقف شود و ترویج ازدواج موقت در صورت وجود امکانات آن بهترین روش برای مقابله با ازدواج سفید است. این مشکلات موجود درکشور همه ناشی از این است که ما مدیریت غریزه جنسی نداریم. تا وقتی که ما حرف بزنیم و از سوی دیگر تکذیب کنیم وضعیت فساد اخلاقی حل نخواهد شد و ازدواج سفید هم ترویج خواهد شد.

ازدواج موقت مقبولیت اجتماعی ندارد

اعزازی در رابطه با انواع ازدواج‌ها در ایران گفت: ما دونوع ازدواج در ایران داریم یکی ازدواج کاملا سنتی که هنوز در ایران وجود دارد یعنی خانواده پسر یک دختری را در مراسمی می‌بیند یا تعریفی می‌شنوند و مناسب پسر خودشان می‌بینند و  خواستگاری می‌روند و در جلسه خواستگاری خانواده‌ها با هم وارد بحث می‌شوند یعنی پسر شغلش چیست؟ درآمدش چقد است؟ و... این در حالی است که هیچ گونه آشنایی بین دختر و پسر نبوده؛ اما امروزه به قدری پیشرفت کرده است که موافقت دختر و پسر نیز مهم است بعد وارد مسایل مالی مهریه و جهزیه می‌شوند و این را به عنوان فرد مطلوب برای دختر خودشان انتخاب می کنند. اساس این ازدواج عشق و علاقه نیست و ممکن است در ادامه زندگی به وجود آید اما هنگامی که از اینها سوال می­پرسیم که از زندگیتان راضی هستید یا خیر؟ پاسخ‌های گنگی می دهند که زندگیم خوب است، بچه­هایم خوب هستند و .... این استاد دانشگاه در برابر این پرسش که: چگونه تحلیل­گران منتقد ازدواج سنتی- که نوعاً از این شکل تشکیل خانواده به­دور بوده­اند، بدون این که تجربه­ای از آن داشته باشند- می­توانند درباره وجود یا فقدان عشق در این خانواده­ها قضاوت کنند؟، پاسخی بیان نکرد!

وی در ادامه تصریح کرد: اما در ازدواج‌هایی که در شهرهای بزرگ رخ می‌دهد دختر و پسر همدیگر را می‌شناسند بعد به خانواده اطلاع می‌دهند که ما می خواهیم با هم ازدواج کنیم که خانواده ها نیز تحقیقاتی را انجام می‌دهند و در اکثر اوقات نیز موافقت می‌کنند و بحث مهریه و جهیزیه و مسایل مالی و برگزاری عروسی با هزینه بالا مورد بحث خانواده ها  قرار می گیرد که عروسی مانند مهریه تقریبا مورد موافقت همه است. چرا که دختر و پسر با عروسی هویت اجتماعی پیدا می‌کنند و با عروسی اعتبار اجتماعی پیدا می‌کنند که معنی آن این است که این موضوع اینقدر مهم است که چنین عروسی گرفته شده است. مرد هم هویت کسب می‌کند که من به مقداری از توانایی مالی رسیده‌ام که می توانم خرج همسرم کنم، خانواده داماد هم می گویند پسر ما به اینجا رسیده است که ما که قبلا به عروسی دیگران رفته‌ایم حال آنها می‌توانند در عروسی ما حضور پیدا کنند. اما خرجی که می‌شود ورای توانای خانواده است.

وی دررابطه با تغییر در تفکر دختران و پسران گفت: در حال حاضر تقسیم کار و حمایت اقتصادی مبنای ازدواج نیست بلکه همدلی، همفکری و عاطفه اهمیت دارد و مادری و همسری برای دختران تنها مبنا نیست بلکه دختران نیز به دنبال هویت اجتماعی هستند و دختران هویت اجتماعی و شغلی می‌گیرند و تصمیم فردی برایشان مهم شده است. بنابراین تفاوت بین دونسل، در نگرش است.