خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: مجله آمریکایی نشنال اینترست اخیرا مقاله ای با قلم «اندرو رادین» عالم سیاسی در موسسه رند، در مورد امکان رویارویی نظامی ناتو با روسیه در منطقه بالتیک منتشر نموده است. ترجمه مقاله پیش روی شماست.
بعد از اینکه روسیه شبه جزیره کریمه را به خاک خود ملحق نموده و از جدایی طلبان منطقه دونباس حمایت کرد، تحلیل گران، سیاستمداران و نظامیان امریکا و اروپا نگرانی های خود را در مورد احتمال تجاوز روسیه به کشورهای حوزه بالتیک ابراز نمودند.
مهمترین سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا روسیه واقعا قصد حمله به کشورهای حوزه بالتیک را دارد و آیا افزایش نیروهای ناتو و تقویت آنها در این منطقه، خشم مسکو را در پی خواهد داشت؟
باید گفت که منافع سیاست خارجی روسیه در حال حاضر ایجاب می کند به کشورهای بالتیک حمله نکرده و اولویت سیاست خارجی روسیه تمرکز بر مناطق دیگر از جمله آسیای میانه و قفقاز و آسیای غربی باشد. در واقع تمرکز روسیه بر مناطق دیگر به جزمنطقه بالتیک باید بیشتر مورد توجه سیاستمداران و نظامیان غربی قرار گیرد.
به عبارت دیگر تنها دلیلی که ممکن است روسیه به کشورهای بالتیک حمله کند این است که نیروهای ناتو در این منطقه بیش از حد افزایش یافته و تقویت شوند به طوری که امنیت روسیه را تهدید کنند. بنابراین امریکا و اروپا باید حساسیت کمتری نسبت به کشورهای بالتیک داشته در عوض جهت درک منافع و اهداف ملی روسیه در سایر مناطق و اینکه اقدامات روسیه چگونه می تواند امنیت و دموکراسی در غرب را تهدید کند، تلاش کنند.
تحلیل گرانی که قبلا در مورد امکان حمله روسیه به بالتیک هشدار داده بودند در حال حاضر اذعان دارند که بسیار بعید است مسکو به این کشورها حمله کند. اما آنها هنوز استدلال می کنند که ناتو باید موضع خود را در کشورهای بالتیک تقویت کند زیرا روسیه در این کشورها دارای منافعی است که قطعا جهت دستیابی به آنها تلاش خواهد کرد.
باید گفت که کشورهای بالتیک بخشی از اتحاد جماهیر شوروی سابق بوده و در حال حاضر در حوزه نفوذ مسکو قرار دارند زیرا روسیه با این کشورها دارای روابط اقتصادی ، سیاسی و نظامی قوی بوده و اقلیت قابل ملاحظه ای از شهروندان این کشورها به ویژه در استونی و لتونی روسی بوده و به زبان روسی صحبت می کنند.
حتی اگر روسیه به دنبال اشغال دولتهای بالتیک نباشد، می تواند علیه آنها اقدام نظامی انجام داده و موقعیت ناتو در این کشورها را تضعیف کند. بنابراین این دسته از تحلیل گران بر این باور هستند که با توجه به عواقب بسیار شدید حمله روسیه به کشورهای بالتیک برای غرب، نیروهای ناتو و امریکا در این منطقه باید تقویت شود.
با این حال این استدلال نمی تواند منافع و گفتمان سیاست خارجی روسیه در مورد منطقه بالتیک را به خوبی تبیین کند. می توان گفت که منافع و اهداف اصلی سیاست خارجی روسیه دفاع از کشور و حکومت، نفوذ در حوزه خارج نزدیک، روابط با همسایگان و همکاری با آنها به عنوان یک قدرت بزرگ است.
تحلیل گران روسی بر این عقیده هستند که خارج نزدیک شامل همه جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی به جز کشورهای حوزه بالتیک می شود. آنها کشورهای بالتیک را کشورهای خارجی قلمداد می کنند که کاملا به ناتو وابسته هستند. به عبارت دیگر تا وقتی تهدیدی علیه امنیت ملی روسیه وجود نداشته باشد بسیار بعید است که مسکو به کشورهای حوزه بالتیک حمله کند. گفتمان روسیه در مورد اوکراین به خوبی ثابت می کند که کشورهای بالتیک جایگاه خیلی مهمی در سیاست خارجی روسیه ندارند. واقعیت این است که روسها به اوکراین به عنوان بخشی از قلمرو خود نگاه می کنند، همانطورکه پوتین در سال ۲۰۰۸ به رئیس جمهور وقت امریکا «جورج بوش» گفت: با توجه به روابط بسیار نزدیک روسیه با بخش های وسیعی از اوکراین در واقع اوکراین یک کشور به معنای واقعی نیست و جزئی از روسیه قلمداد می شود.
اوکراین در اسناد راهبردی و استراتژی امنیت ملی روسیه دارای جایگاه بسیار مهمی است، این در حالی است که کشورهای بالتیک جایگاهی این چنینی در سیاست خارجی روسیه ندارند. رسانه های روسی تلاش غرب جهت تضعیف موقعیت روسیه در اوکراین را به تصویر می کشند این در حالی است که توجه چندانی به کشورهای بالتیک نمی کنند.
در واقع روسیه ناتو را به عنوان یک تهدید علیه امنیت و نفوذ خود در منطقه می داند و این نگرانی از تلاش ناتو جهت گسترش به شرق ناشی می شود. مقامات دفاعی روسی تهدید ناتو را بسیار مهم قلمداد می کنند و بر حمایت ناتو از انقلاب های رنگی در منطقه تحت نفوذ روسیه، گسترش ناتو به شرق و زیر ساخت های نظامی ناتو در نزدیکی روسیه تاکید می کنند.
اما برخی تحلیل گران معتقدند که نابودی ناتو باعث ایجاد بی ثباتی در منطقه شده و تهدیدی جدی علیه امنیت ملی روسیه خواهد بود. بر این اساس کشورهای اروپایی بدون ناتو به سمت تولید تسلیحات هسته ای و غیر هسته ای پیشرفته حرکت خواهند کرد از جمله آلمان و این تهدیدی بزرگ برای روسیه خواهد بود.
با توجه به جایگاه کشورهای بالتیک در سیاست خارجی روسیه باید گفت که امریکا و کشورهای اروپایی باید منابع و توجه بیشتری جهت درک تمرکز مسکو بر سایر مناطق اختصاص داده تا بتوانند منافع و اهداف روسیه در این مناطق را به خوبی تشخیص داده و درک کنند روسیه چگونه می تواند امنیت و دموکراسی غرب را تهدید کند. هک کردن انتخابات امریکا، حمایت مسکو از جناح راست گرا در اروپا، نفوذ سیاسی در بلغارستان و دیگر اقدامات روسیه نشان می دهد که مسکو تهدیدی مهم علیه امریکا، اتحادیه اروپا، دموکراسی و امنیت غرب می باشد.
در پی ضمیمه شدن کریمه به روسیه، نیروهای نظامی روسی در دریای سیاه به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته و به طور بالقوه تهدیدی علیه اعضاء ناتو از جمله رومانی و بلغارستان می باشند. اقدامات روسیه در اوکراین هنجارهای حاکمیت در این کشور را به خطر انداخته و ناتو و تعهد اتحادیه اروپا به حفظ یک پارچگی کشورهای اروپایی را تضعیف می کند. امریکا و ناتو نباید بر این باور باشند که کشورهای بالتیک نقطه تهاجم روسیه خواهد بود. آنها باید چالش هایی که در پی تعارض اهداف و منافع روسیه با غرب در سایر مناطق ایجاد می شود را مورد بررسی قرار داده و بر آنها غلبه کنند.