حامد عسکری شاعر جوان ضمن مرور تجربه شخصی خود از مواجهه با زلزله بم، تندیس جشنواره شعر فجر خود را به زلزله‌زدگان غرب کشور اهدا کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، علیرضا بدیع مجری کارشناس بخش ترانه «چشم شب روشن» سه‌شنبه شب میزبان حامد عسکری شاعر و ترانه سرا بود.

بدیع در ابتدا به این نکته اشاره کرد که علت دعوت از عسکری علاوه بر توانمندی او در عرصه شعر، فصل مشترک او با حادثه‌ای است که اخیرا قلب ایران را لرزانده و او نیز ۱۳ سال پیش از این، بسیاری از بستگانش را در زلزله بم از دست داده است.

عسکری در ابتدای سخنانش گفت: ما شرقی‌ها به ابرمفهوم‌هایی مثل مرگ همیشه نگاه اسطوره ای داشته‌ایم. مرگ در نگاه ما هیچ‌وقت یک پدیده عادی نبوده است. به مرگ‌های قبیله‌ای و دسته جمعی همیشه نگاه جدا و عجیب و غریبی در متون ادبی ما وجود دارد.

وی افزود: حالا در ۳۰ و چند سالگی، به جرئت می‌توانم بگویم زلزله بم در زندگی ام یک ابرمفهوم و بزرگترین اتفاق بود و زندگی من به قبل و بعد از این حادثه تبدیل می‌شود.

شاعر «خانمی‌که شما باشید» ادامه داد: در فیلم «اتوبوس شب» ساخته استاد کیومرث پوراحمد، خدا بیامرز استاد خسرو شکیبایی در فیلم از یکی از شخصیت‌ها می‌پرسد: «تو چند سالته پسر؟» پسر پاسخ می‌دهد که قبل از جنگ بچه بوده و ۱۶ سال سن داشته با جنگ باز هم ۱۶ سال دارد اما دیگر بچه نیست.

عسکری تصریح کرد: زلزله در عرض ۱۱ ثانیه خیلی متر و معیارهای زندگی مرا عوض کرد. اینکه طی ۱۱ ثانیه وسعت قبرستان شهر تو ۶ برابر شود. اینکه چندین شماره تلفن از توی گوشی تو پاک شود و دیگر کسی وجود نداشته باشد.

وی یادآور شد: یادم است یکی از متمولین بم را که بسیار خیر است و مدرسه ساخته و زمین اهدا کرده دیدم و به او گفتم حاج عباس چه شده است؟ گفت گرسنه ام! یک کنسرو گرفته ام و در باز کن ندارم...!

این شاعر تأکید کرد: شما فکر کنید طی یک شب همه خیابانهای تهران یک طرفه دو طرفه شوند، هیچ چراغ قرمزی وجود نداشته باشد، هیچ چراغی روشن نباشد... حیرت آور است. پریشب از سفر کربلا آمدم و حالا دارم لحظه به لحظه این اتفاق را با زلزله بم تطبیق می‌دهم.

وی افزود: ما در این شب از اداره برق بم که دیوارهایش ریخته بود یک چرخ بزرگ که دور آن کابل می‌پیچند برداشتیم، آتش زدیم و دور آتش تا صبح سر کردیم. همیشه دعای من این بود که ان شاءالله ما بلاگردان همه مردم ایران باشیم. کشور ما زلزله خیز است و زلزله همین تهران ۱۵ سال است تاخیر داشته و جایی نیست که روی گسل نباشد و زلزله خیز نباشد.

عسکری با بیان اینکه هموطنانمان در کرمانشاه این شبها و این ساعات لحظات دهشتناکی را پشت سر می‌گذارند و باید دست به دست هم بدهیم و کاری بکنیم، در این باره توضیح داد: من خیلی فکر کردم که چه کاری باید انجام بدهیم. پست گذاشتن و طراحی و گرافیک و هشتگ خیلی خوب است، دست تک تک رفقای هنرمندم را می‌بوسم اما حالا دوره بحران است، مردم دارند یخ می‌زنند.

وی ادامه داد: بگذار اسمش را بگذارند شوآف، خودنمایی، ریا و... اصلا مهم نیست. من امروز در صفحه اجتماعی خودم تندیس جشنواره شعر فجر را با پایه قیمت ۲ میلیون تومان به حراج گذاشته ام و می‌خواهم به بالاترین پیشنهاد این تندیس را بفروشم و پولش را به مردم مظلوم، عزیز و زخم کشیده کردستان تقدیم کنم.

عسکری افزود: خیلی‌ها پیشنهاد دادند و دست تک تک مخاطبانمان را می‌بوسم. طرف برای من کامنت گذاشته هفته دیگر تولد دخترم است و پول کنار گذاشته بودم برای او گوشواره بخرم، یک لنگه گوشواره او را برای این کار می‌دهم. دیگری گفته بود من دانشجو هستم و پدر کارگرم ماهی ۳۰۰ هزار تومان برای من واریز می‌کند، من ۷۰ هزار تومان آن را می‌توانم به این کار اختصاص دهم.
شاعر «حال و حوّایی از ترنج و بلوچ» تأکید کرد: این تندیس هنوز موجود است و مخاطبان برنامه «چشم شب روشن» می‌توانند این تندیس را بخرند. من ۶و نیم صبح عازم کرمانشاه هستم و اگر به من و علیرضا و چشم شب روشن اعتماد دارید، بسم الله.

وی درباره ماجرای سرودن یکی از شعرهایش درباره بم گفت: اولین سالگرد بعد از زلزله به امتحانات من افتاد و نتوانستم در سالگرد شرکت کنم. آن زمان پیش خاله ام در میدان تجریش زندگی می‌کردم و خیلی غمگین بودم، چهارراه ولیعصر به کلاس خوشنویسی می‌رفتم و از پله‌های کلاس که پایین رفتم، این بیت در ذهنم جرقه زد: داغ داریم نه داغی که بر آن اخم کنیم...

عسکری پیش از خواندن این شعر در پایان یادآور شد: وقتی این شعر تمام شد من به میدان تجریش رسیده بودم. ساعت ۹ شب کلاسم تمام شده بود و ۱ و نیم ۲ بود که پیاده به خانه رسیدم و شعرم به پایان رسیده بود.

«چشم شب روشن» به تهیه‌کنندگی امیر قمیشی و با اجرای محمد صالح علا، شنبه تا چهارشنبه هر شب ساعت ۲۳ از شبکه چهار سیما روی آنتن می‌رود.