به گزارش خبرنگار مهر، آرش حبیبی آذر پرنده شناس گفت: هنوز خیلی ها تاریخچه معضل کشتار پرندگان در فریدونکنار را نمی دانند. در سال ۱۳۵۴ کنوانسیون رامسر منطقه فریدونکنار به مساحت ۱۵۰ هکتار را پناهگاه حیات وحش نامید. خیلی ها الان می گویند فریدونکنار ملک شخصی است و مالک حق برداشت از پرندگان را دارد، در حالیکه این طور نیست و فریدونکنار هم مثل پارک ملی گلستان، بوجاق یا هر منطقه حفاظت شده دیگر است.
هفته پیش در سرپل ذهاب یک صیاد ۴ سهره صید کرده بود، جایی که تمام امکانات معیشت در زلزله از بین رفته است. او را ۸۰۰ هزار تومان جریمه کرده و به دادگاه فرستادیم تا حبس بکشد، چرا در فریدونکنار نمی توانیم این کار را انجام دهیم؟حبیبی افزود: اتفاقی که در پارک ملی خجیر که یکی از قدیمی ترین مناطق حفاظت شده دنیاست افتاده، این است که برخی مردم زمین هایی را در آن متصرف شده و اکنون برای آن سند هم ارائه می کنند. در فریدونکنار هم همین اتفاق افتاده و تصرف عدوانی شده است.
وی ادامه داد: نکته دوم این است که می گویند ما از رودخانه هراز برای این تالاب آب تامین می کنیم و بنابراین حق داریم از پرندگان آن استفاده کنیم، این هم خلاف واقع است. تالاب فریدونکنار فصلی است و خودش آب دارد و دلیل خشک شدن آن استفاده از آب برای برنجکاری به ویژه در کشت دوم است، یعنی مسئله دقیقا برعکس آن چیزی است که دامگاه داران ادعا می کنند.
این پرنده شناس افزود: مسئله سوم آن است که می گویند ما غذای پرندگان را تامین می کنیم و حق داریم برای معیشتمان از آنها استفاده کنیم اما هر معیشتی روا و قانونی نیست. قاچاقچیان مواد مخدر هم می توانند بگویند ما معیشت داریم اما هر کاری که غیرقانونی باشد باید جلویش را گرفت.
حبیبی تصریح کرد: غذایی هم که آنجا استفاده می کنند غیرقابل استفاده توسط هر موجود زنده دیگری است، چون کاملا کپک زده است و مواد سمی که وارد بدن پرنده می شود، از بین نمی رود و به هر کسی که آن گوشت را بخورد هم منتقل می شود.
وی ادامه داد: علاوه بر اینها، غیر از روش دوما، روش های دیگر صید سابقه تاریخی هم ندارد که بخواهند بحث میراث فرهنگی را وسط بکشند، پس هیچ یک از استدلال های مدافعان کشتار پرندگان حقیقت ندارد.
این پرنده شناس اظهار کرد: برخی پرنده ها مثل غاز پیشانی سفید، عروس غاز و کل پرندگان شکاری که آنجا صید می شوند بر لبه پرتگاه انقراض قرار دارند، از عروس غاز تنها ۳۵۰۰ جفت زادآور باقی مانده و این کمتر از مقداری است که یک گونه پرنده بتواند نسل خود را حفظ کند؛ اینها روز اول پرواز چون خیلی پایین پرواز می کنند در دام ها می افتند و این گونه در حال انقراض را دامگاه داران ما در حیاطشان به عنوان پرنده زینتی نگه می دارند و در پایان فصل به عنوان غاز شکم پر میل می کنند. غاز پازرد و گونه های دیگر هم همین وضع را دارند.
حبیبی گفت: شکاری هایی که ارزش فروش دارند مثل شاهین را غیرقانونی را به فروش می رسانند و برخی را هم جهت تاکسیدرمی می کشند. روش کشتن پرنده هم این است که پرنده را در کیسه ای پلاستیکی می کنند و آن را با پیف پاف می کشند تا آسیبی به بدنش نرسد و بتوانند آن را تاکسیدرمی کنند و بفروشند. این نسلکشی است که اتفاق می افتد و خود من شاهد کشتن ۳ هزار غاز در یک نوبت محدود بودم.
وی در خصوص راهکار حل این معضل نیز گفت: راهکار ساده ای وجود دارد و آن هم اعمال قانون است، همان گونه که در نقاط دیگر این اتفاق می افتد. هفته پیش در سرپل ذهاب یک صیاد ۴ سهره صید کرده بود، جایی که تمام امکانات معیشت در زلزله از بین رفته است. او را ۸۰۰ هزار تومان جریمه کرده و به دادگاه فرستادیم تا حبس بکشد، چرا در فریدونکنار نمی توانیم این کار را انجام دهیم؟ تمام طرح های معیشت جایگزین هم بعد از اعمال و حاکمیت قانون معنی دار و ممکن می شود، بنابراین تنها راه برقراری کامل قانون است.
حبیبی در پایان یادآور شد: پرنده ای به نام غواص گلوسیاه داریم که آخرین مشاهده آن در ایران ۴۰ سال پیش بوده و دومین مشاهده آن روی میزهای فروش لاشه پرندگان در فریدونکنار و تازه این پرنده حرام گوشت هم هست. در بازدیدی که از آستراخان داشتم، روسیه برنامه ای را آغاز کرده به نام توریسم شکار و به شدت زیستگاه های آن سوی دریای خزر را ناامن کرده است. ما چندین سال جغد برفی نمی دیدیم و اکنون می بینیم؛ این یعنی هیچ منطقه ای آن طرف امن نیست و پرندگان به این سمت دریای خزر می آیند.