خبرگزاری مهر، دکتر عطاالله ابراهیمی*: در چهارمین ماه از دور دوم ریاست جمهوری جناب آقای دکتر روحانی، سکان هدایت سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری کشور به آقای آقایی با تخصص کشاورزی واگذار شد تا پازل بی تدبیری در امور محیطزیست و منابع طبیعی کشور، در دولت تدبیر و امید تکمیل شود.
در دور اول ریاست جمهوری آقای روحانی که به نظر می رسید برنامههای محیط زیستی و منابع طبیعی پر رنگ دیده شده باشد، نور امیدی در دل دوستداران و علاقمندان به محیط زیست و منابع طبیعی کشور که اتفاقا به دلیل قرار گرفتن در کمربند خشک جهانی از شکنندگی بالایی نیز برخوردار است، روشن شد. اما با قرار گرفتن خانم ابتکار که در این زمینه تخصص چندانی نداشت تا حدودی این نور کم فروغ تر شد.
در دور دوم به امید اینکه فرد متخصصی در جایگاه صدارت محیط زیست کشور قرار خواهد گرفت، کور سویی از امید در دل علاقمندان به حفاظت از محیط زیستی که به شدت تاثیر پذیرفته از تغییرات اقلیمی چند سال اخیر بود، دوباره تابیدن گرفت. پس از معرفی دکتر کلانتری، که به یمن صرف هزینه هنگفت، خود را به نوعی ناجی دریاچه ارومیه معرفی کرده بود، به عنوان سکاندار محیط زیست کشور، موجی از بیم و امید در دل دوستداران اکوسیستمهای طبیعی کشور وزیدن گرفت اما چیزی نپایید که موضعگیریها و بیان دیدگاههای ایشان نشان داد که بیم آن بر امیدش غالب است.
دیدیم و دیدید که از ایشان نیز آبی برای محیط زیست کشور گرم نخواهد شد تا اینکه پس از اظهارنظر های عجیب و غریب ایشان، اخیراٌ او نیز خود به این موضوع اعتراف کرد که «دریاچه ارومیه با این بودجه احیا نمیشود» تا طلب منابع مالی بیشتری کند.
در همین حال (۱۳ آذرماه ۹۶) مهندس آقایی نیز که به دلیل نداشتن تجربه و تخصص در حوزه منابع طبیعی و آبخیزداری و به دلیل سوابق غیرمرتبطش به شدت با انتصابش در راس بزرگترین سازمان متولی حفظ و احیاء منابع طبیعی کشور، از سوی مجامع علمی و اتحادیه انجمنهای تخصصی منابع طبیعی مخالفت شده بود، سکاندار این سازمان شد تا وزیر محترم جهاد کشاورزی که خود نیز تخصص عمران و نه کشاورزی دارد به صراحت نشان دهد که نه تخصص برای اداره سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور نیاز است و نه وقعی به دلسوزی استادان دانشگاه و انجمن های علمی می نهد که معیارهای انتخاب این مسئولیت، از جمله داشتن تخصص، تجربه مدیریتی درحوزه منابع طبیعی، حسن شهرتِ امانتداری و همّیت حفظ منابع طبیعی را به وی گوشزد کرده بودند.
این امر به ویژه هنگامی موجب دلسردی و سرخوردگی بیشتر دغدغهمندان و همیاران منابع طبیعی کشور شد که در حکم انتصابی ایشان بر «ایجاد باغ های دیم سازگار با محیط در اراضی شیبدار، زراعت چوب و ..... در مناطق مستعد و عرصه های مرتعی و بیابانی» را علاوه بر موارد دیگر جزء اولویت های مأموریت ایشان بیان داشته که به نوعی بوی تغییر کاربری اراضی را داده، خلاف اصول اکولوژیک بوده و بارگذاری بیشتری بر منابع آبی در بحران کشور است.
این در حالی است که در حراست از منابع طبیعی کشور تاکنون ۱۴ شهید و ۵۲۰ مصدوم، مجروح و قطع نخاعی تقدیم شده است. هر ساله مسئولین دلسوز کشور ضمن حضور در روز درختکاری در هفته منابع طبیعی که خود حاوی پیام روشنی است، به شدت بر حفظ مراتع و جنگلها به عنوان سرمایههای ملی که حیات ما انسانها را تضمین می کنند تاکید می ورزند.
چنین انتصاباتی بدون شک علاوه بر القاء بی تفاوتی و بی انگیزگی در بین دهها هزار متخصص فارغ التحصیل و شاغلان حوزه منابع طبیعی، این اندیشه را نیز القاء می کند که بین آنهایی که عمری را صرف آموختن چنین رشته هایی برای خدمت به کشور کرده و آنهایی که دانشی در این خصوص ندارند تفاوتی نیست.
این در حالی است که در آموزه های دینی ما و خصوصا در قرآن کریم تاکید شده است که «...قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون ...»( زمر۹۰) «بگو آیا برابرند آنان که می دانند و نمیدانند؟» آیا آقای آقایی می تواند کشتی پر تلاطم حوزه منابع طبیعی کشور را بدون داشتن دانش و تجربه کافی به ساحل امن و آرامش رسانده و آن را حفظ و حراست و ارتقاء دهد، یا فرمان آنرا به بیراه هدایت خواهد کرد؟ سئوالی است که پاسخ آنرا باید پس از اتمام مأموریت ایشان پاسخ داد.
با چنین رویکردی در انتصابات در حوزه های منابع طبیعی و محیط زیست کشور علیرغم تاکیدات دلسوزان و دانشمندان حوزه های مذکور در کشور بدون هرگونه ذکر مصادیق فردی و عدم رعایت آن از طرف وزیر محترم جهاد کشاورزی، باید پذیرفت که پازل بی تدبیری در انتصابات غیر تخصصی حوزه های مذکور در دولت تدبیر و امید تکمیل شده است.
*دانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه شهرکرد