به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از طلیعه، محمد محمدرضایی، استاد گروه فلسفه دین پردیس فارابی دانشگاه تهران وحدت حوزه و دانشگاه را از یادگارهای ارزشمند امام خمینی(ره) دانست و گفت: مقام معظم رهبری هم همواره بر وحدت این دو تأکید داشتند. امام خمینی(ره) تعابیر مختلفی درباره وحدت حوزه و دانشگاه داشتند از جمله اینکه فرمودند: «وحدت حوزه و دانشگاه موجب رشد واقعی و ترقی و تعالی حقیقی کشور می شود. وحدت این دو مرکز ضامن استقلال کشور و حفظ اسلام است. نه دانشگاهی بدون روحانی می تواند به استقلال برسد و نه روحانی بدون دانشگاه. وحدت حوزه و دانشگاه به معنای ائتلاف همه ملت است. اصلاح کشور محصول وحدت دو جناح حوزه و دانشگاه است.»
محمدرضایی اظهار داشت: حوزه و دانشگاه به عنوان دو نهاد علمی تأثیرگذار، بیشترین نقش را در ایجاد و تداوم انقلاب اسلامی داشتند اما استعمار در راستای اهداف خود تلاش کرد تا بذر کینه را بین این دو نهاد بکارد.
وی افزود: امام خمینی(ره) معتقد است ضرورت وحدت از جمله حوزه و دانشگاه به حکم عقل و نقل ثابت می شود. مقام معظم رهبری هم با توجه به تاکیدات امام راحل(ره) بر وحدت این دو مرکز، آن را یکی از مسائل اصلی انقلاب و کشور دانسته اند که مبنای آن را در توحید و امامت می دانند و نقطه مقابل آن را شرک و بت پرستی قرار می دهند. اگر بتوانیم به وحدت این دو مرکز جامعه عمل بپوشانیم می توانیم سعادت دنیا و آخرت را در آن جمع کنیم.
محمدرضایی اضافه کرد: این وحدت می تواند از طریق اسلامی شدن دانشگاه ها و به روز شدن حوزه های علمیه رخ دهد. جدایی حوزه و دانشگاه توطئه استکباری است که دانشگاه ها را بر پایه غیردینی بنا گذاشتند و دین را از دانشگاه حذف کردند. ما اگر بتوانیم دیدگاه مناسبی درباره رابطه علم و دین مطرح کنیم، می تواند الگویی باشد برای اینکه حوزه و دانشگاه کارهای متفاوتی را می توانند انجام دهند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: حوزه و دانشگاه به عنوان دو نهاد علمی تأثیرگذار، بیشترین نقش را در ایجاد و تداوم انقلاب اسلامی داشتند، اما استعمار در راستای اهداف خود تلاش کرد تا بذر کینه را بین این دو نهاد بکارد. دانشگاه های جدید که دستاورد تمدن مغرب زمین است بر اساس مبانی تجربی و مادی گرایانه و سکولاریستی شکل گرفته و بسیاری از متفکران علم گرا به دنبال آن هستند که دانشگاه را مخالف آموزه های وحیانی قرار دهند. برخورد نادرست متولیان کلیسا با دانشمندان علوم تجربی، آموزه های تحریف شده کتاب مقدس و رواج مکتب های فلسفه گرا و مادی گرا و علم گرایانه به تعارض علم و دین و تعارض دانشگاه های جدید و مراکز علوم دینی دامن زد و این فرهنگ جدایی به کشور ما هم وارد شد.
وی ادامه داد: قبل از انقلاب افرادی چون علامه طباطبایی و شهید مطهری و آیت الله بهشتی و …برآن بودند تا با فرهنگ مادی گرایانه و علم گرایانه به نحو عالمانه مقابله کنند تا نشان دهند نه تنها نظریات علوم تجربی قطعی با دین ناسازگار نیست بلکه اسلام انسانها را به مطالعه دعوت می کند لذا شهید مطهری در رابطه علم و دین دیدگاه مکمل را می پذیرد و معتقد است ما هم به علم و هم به دین نیازمند هستیم.
رئیس کارگروه فلسفه دین و کلام جدید شورای تحول و ارتقای علوم انسانی تصریح کرد: امروز هم به علوم جدید دانشگاهی و هم علوم الهی حوزوی نیاز است. امروز مباحثی که درباره علم دینی مطرح شده است حتی در ارائه نظریات علمی، ارزش های دینی را دخیل می دانند زیرا معتقدند حوزه علمی بر اساس بعضی از ارزش ها بنا شده است. برای اسلامی سازی علوم هم نیاز به حوزه و هم نیاز به دانشگاه است زیرا مکمل هستند و بر اساس الگویی که بین علم و دین پذیرفته ایم علوم انسانی اسلامی سازی می شود.
محمدرضایی افزود: علوم انسانی علمی است که به روابط انسان با خودش و خدا و جامعه و طبیعت می پردازد. انسانی که جوامع غربی تعریف می کنند با انسانی که اسلام مطرح می کند متفاوت است در نتیجه دیدگاه ما به انسان متفاوت با دیدگاه غربی به انسان می شود.
وی در ادامه گفت: امام خمینی(ره) هدف از تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلامی را این طور مطرح می کند: «آنچه که ما از حوزه و دانشگاه می خواهیم آن نیست که در سطح ظاهر مشاهده می شود. اسلام می خواهد تمام علوم به علوم الهی و توحید بازگردد.» یکی از اهداف تعلیم و تربیت اسلامی از نظر امام خمینی(ره) توجه دادن به اسلام و دعوت به توحید است. بنابراین باید در متون درسی و رشته های درسی کاری کنیم که در نتیجه آن توجه دانشجو و استاد بعد از مقاطع تحصیلی به خدا بیشتر شود. و الا اگر این هدف در انسان تحقق پیدا نکند به تعبیر امام خمینی علم بدون تزکیه همانند حماری می ماند که بار او کتاب است.
این نویسنده و پژوهشگر کشورمان ادامه داد: باید این اهداف در حوزه و دانشگاه دنبال شود و در حوزه علوم انسانی بتوان با همکاری حوزه و دانشگاه به حبل الهی تمسک کرد تا به تفرقه میان ما نینجامد.
محمدرضایی با اشاره به نقش حوزه و دانشگاه در روند تولید علم دینی گفت: این دو مرکز باید با تعامل با یکدیگر و داشتن نقش همسان به این کار اقدام کنند. اما ابتدا باید تفکر ما اصلاح شود و بدانیم علوم انسانی که ما مطرح می کنیم متفاوت از علوم انسانی غربی است و باید جهت گیری آن بر اساس ارزش گذاری های صحیح باشد. ما نمی خواهیم علوم انسانی را با جبر و زور تحمیل کنیم.
این استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: آنچه که علوم انسانی امروز بر اساس آن بنا شده غیر واقعی و غیر اصیل است. جهان بینی مادی دارای مشکل است و جهان بینی الهی باید مبنا باشد. در این صورت تمام نظریات ما باید بر اساس آن مبنا شکل بگیرد. فروید و مارکس و لنین بر اساس مبانی مادی گرایانه و سکولاریستی راجع به مباحث معنوی و دینی و الهی دیدگاه خود را مطرح می کنند.
محمدرضایی گفت: ما معتقدیم باید دیدگاه صحیح را بر اساس ارزش های الهی بنا کنیم. مکاتب غربی اخلاق را بر اساس سودگرایی بنا کرده اند. درحالیکه ما معتقدیم انسانها دارای ارزش هستند. اگر منافع غرب تامین نشود ارزش انسانی برای آنها مهم نخواهد بود و بر اساس آن سود کارهای خود را انجام می دهند. و اگر در راستای منافع شان نباشد هر چند که ایده های بهتری باشد آن را قبول ندارند.
وی اضافه کرد: در حوزه سیاست مهم ترین بحث حق وتو است و دنیا بر اساس آن اداره می شود یعنی هر کشوری که دارای قدرت است، حق با اوست. اما در دیدگاه اسلامی انسان ضعیف شاید در زمره اولیای خدا باشد. لذا دارای تفاوت اساسی در دیدگاه ها هستیم پس اینکه گفته می شود در علوم انسانی بازنگری شود، یعنی مقلد صرف علوم انسانی غرب نباشیم. حضور حوزه و دانشگاه برای تولید علم دینی لازم است و باید بر اساس محور الهی با یکدیگر تعامل کنند.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به علت جدایی میان حوزه و دانشگاه گفت: کشورهای مختلف استعماری تبلیغ علیه روحانیت می کنند و آنها را مرتجع می دانند که با تمدن بشریت همسو نیستند و به حوزویان القا می کنند که دانشگاهیان سکولار هستند. این ریشه در علم جدید دارد. علم جدید بر اساس مبانی سکولاریستی و مادی گرایانه بنا شد و به این دیدگاه کمک می کند که با دیدگاه الهی ناسازگار است. رابطه جدایی که میان علم و دین برقرار شده به دیدگاه دانشگاهیان کمک کرده که نیازی به حوزویان ندارند. این معلول تاثیرگذاری است که علوم بر این دیدگاه داشته است. ترویج فرهنگ استعماری و وابسته به غرب و شست و شوی مغزی فرهیختگان و تبلیغ علیه روحانیون و اسلام و بی خبری دانشجویان از آموزه های مترقی اسلام این جدایی را باعث شده است.
وی افزود: ما تحقیر خود و عدم خودباوری و خودباختگی فرهنگی داشتیم. یافته های علمی غرب بسیار خوب تلقی می شود و این سرایت در دانشگاه ها پیدا کرده و باعث جدایی حوزه و دانشگاه شده است. بخشی از این جدایی به آموزه هایی که در غرب بوده است هم بازمی گردد. در غرب یکی از آموزه های کتاب مقدس درباره هبوط حضرت آدم است. به او گفته شد از میوه بهشت استفاده نکند. اما شیطان آدم را وسوسه کرد. آنها میوه درخت را دانایی می دانند. حضرت آدم به دنبال عالم شدن بود اما از بهشت رانده شد. این القا ایجاد شد که سعادت دینی با عالم بودن بودن ناسازگار است یعنی باید یا عالم باشید یا اهل دین باشید.
محمدرضایی با بیان اینکه جدایی علم از دین ریشه تاریخی دارد، اضافه کرد: برخوردهای نادرست کلیسا با دانشمندان هم باعث جدایی علم از دین شد زیرا این تفکر ایجاد شد که دین با علم مخالف است. اسلام میوه ای که توسط حضرت آدم(ع) خورده شد را میوه درخت دانایی نمی داند. اسلام افراد را تشویق به عالم شدن می کند و کسب علم بر هر مسلمانی واجب است.
وی تصریح کرد: دین امروز دین مسیحیت تحریف شده است که با علم و پیشرفت و تمدن مخالف است و القا کرده که روحانیون با دین مخالف هستند. ضمن اینکه به آموزه های الهی اعتماد وجود ندارد. قرآن می فرماید وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لاتَفَرَّقُوا. امام خمینی(ره) فرموده بود: «اگر ما الهی و رحمانی شدیم در آن صورت وحدت ایجاد می شود. تفرقه از شیطان است.» یعنی اگر از یکدیگر جدا شده ایم به دلیل آن است که محوریت خود را فراموش کرده ایم.
سردبیر فصلنامه قبسات گفت: مقام معظم رهبری در راستای دیدگاه وحدت می فرمایند: «هنگامی وحدت حاصل می شود که مبنای آن توحید و تجلیات آن در ابعاد مختلف است. جامعه ای که مبنای آن شرک است نتیجه آن چیزی جز اختلاف و تفرقه نیست. مبنای دیگر وحدت ولایت است. هنگامی که همه به مقام ولایت متمسک شوند باز آن جامعه به وحدت می رسد.» به تعبیر دیگر لازمه جامعه ای که به اسلام و توحید و ولایت التزام داشته باشد، انسجام و یکپارچگی است. اختلاف میان حوزه و دانشگاه به دلیل عدم تمسک به محور وحدت بوده است و ما آن را گم کرده ایم.
وی درباره نقش حوزه علمیه در مقابل وجود تفکر سکولار در دانشگاه ها گفت: باید عوامل مخالفت و اختلاف با علوم انسانی اسلامی را بشناسیم و بعد نوع برخورد با آن را مشخص کنیم. بعضی از مسئولان اعتقادی به این علم ندارند و زمینه و راهکارهای نیل به آن را فراهم نمی کنند. دانشگاه های ما نسبت به این مساله بی تفاوت هستند . برنامه ریزان علمی به دلیل اعتقادات کمرنگ به این حوزه به آن توجهی ندارند و یا فرصت کافی ندارند.
محمدرضایی بیان کرد: پرداختن به مسائل سخت افزاری دانشگاه ها باعث غفلت از جنبه نرم افزاری شده است. ما فراموش کرده ایم که در دانشگاه ها باید انسان تربیت شود و دیدگاه های اسلامی مطرح شود اما به قدری به ظواهر پرداخته شده که از محتوا غافل شده ایم. برای چند میلیون دانشجوها باید نهضت نرم افزاری برای محتوا راه بیندازیم، ولی ما رییس خوب را کسی می دانیم که ساختمان برای دانشگاه ساخته باشد.
رئیس کارگروه فلسفه دین و کلام جدید شورای تحول و ارتقای علوم انسانی در پایان سخنانش گفت: پایان نامه های دکتری و ارشد که نوشته می شوند باید در چنین راستایی باشند. بودجه ها باید جهت دار صرف شود. لذا یکی از مشکلات ما عدم اعتقاد واقعی مسئولان دانشگاهی و تصمیم گیرندگان در نیل به این مقصد است. ما تصمیم گیری و روشنگری صحیح نداریم. باید دلسوزان برای دانشجویان و اساتید روشنگری فکری و اعتقادی کنند.