به گزارش خبرنگار مهر، کتاب طنز «مزخرفات فارسی» نوشته رضا شکراللهی به تازگی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
رضا شکراللهی نویسنده، ویراستار و کارشناس ادبی است که سردبیری سایت خوابگرد را به عهده دارد. کتاب پیش رو گزیدهای از یادداشتهای وی را در بر میگیرد که با روحی طنزگونه، جنبه آموزش عمومی دارند. در نگارش این مطالب، سعی شده از ظرائف و صنایع ادب فارسی استفاده شود.
یادداشتهای مندرج در این کتاب، در روزنامهها و رسانههایی چون اعتماد، وقایع تهرانیه و خبرگزاری ایسنا منتشر و در سایت خوابگرد بازنشر داده شده اند. نویسنده می گوید این یادداشتها جنبه آموزش عمومی دارند و در آنها کوشیده ام بدون وارد شدن به مباحث تخصصی، برخی ظرایف زبان فارسی روزمره را به زبان ساده و با کمی چاشنی طنز بیان کنم.
عناوین مطالب این کتاب به این ترتیب اند:
«زنگ اول: شیرینی زبان»، «گردن نازک زبان مادری»، «هکسره حق مسلم ماست»، «دستاوردهایی که با پا می آوریم»، «در ستایش کردن»، «منتظران متوقع»، «مختلفِ گوناگون پرشمارِ متفاوت»، «راجبه حیّضِ انتفا!»، «مزخرفات لایَتَچَسبک»، «لشگر گاف»، «یدک کشی ورزشی و سیاسی»، «کلنجار»، «دستمال قیصریه در قیطریه»، «معلق بازی پیش غازی یا قاضی؟»، «سنگی برای واکندن، سنگی برای به سینه زدن»، «بحث شیرین پنبه زنی»، «چه کشکی، چه پشمی، چه دوغی!»، «مَثَلهای آب دارِ خشکیده»، «دمار روزگار یعنی کجا؟»، «دو دلار بده آش»، «اکبر مشتی مندلی»، «دروغ حناق هست یا نیست؟»، «ثواب و کباب و صواب»، «دست مریزاد یا پس مریضاد؟»، «تصفیه حساب یا تسویه حساب»، «محذور و محظور و معذور»، «خبرگضاری!»، «پیشخان یا پیشخوان؟»، «کج دار و مریز»، «انضباط دسته دار»، «غلت زدن در غلط»، «اعمالِ قانون را صرف نکنید»، «جیگر یا میانجیگر؟»، «آپاراتی تسلیت»، «غلط نامصطلح»، «انتقاد آدم باید از آدم باشد»، «رشادت در رسوخ»، «مراقب رقیب باشید»، «این جانبه شاعره ای هستم فارسی زبانه»، «جهش سوق الجیشی»، «تیترهای چپ اندرقیچی»، «نتایج همه کَس کُش»، «گفت و گو با طعم واو»، «نوروز؛ از جشن تا عید»، «لفت دادن در یک ثانیه»، «پینگلیش؛ نوشتن به سبک دایناسورها»، «این یکی شیر است که همرسانی می شود»، «خیرکیف و عصر هیروگلیف مدرن»، «دستم رو بگیر، نه دستمُ و نه دستم و»، «غلط کردی که خوب نوشتی»، «یک فقره ویرایش سیاسی» و «زنگ آخر: ویراستار یا وَویراستار؟»
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
اما پول رسمی ایران از زمان شاه عباس صفوی تا زمان قاجاریه «عباسی» بود که تا دوره پهلوی اول هم هنوز اعتبار داشت. در دوره قاجار، «شاهی» هم به وجود آمد و کم کم روزگاری شد که انواع سکهها در جامعه دست به دست می شد و مردم به خوبی نسبتِ میان آنها را تشخیص می دادند. یکی از همین واحدهای پولی «قِران» بود، متعلق به ناصرالدین شاه که خود را سلطان صاحب قران می دانست، به معنای آن که هنگام تولدش به تعبیر منجمان، زحل و مشتری در یک نقطه آسمان قرین هم بوده اند. ناصرالدین شاه به همین خاطر پول خود را هم «قِران» نامید که شکل محاوره ای آن یعنی «قِرون» هنوز هم بر زبان ما جاری است.
اما داستان ریال و تومان ما از دوران پهلوی آغاز شد که واحد «ریال» را بر اساس واژه «رویال» ایجاد کرد؛ چیزی شبیه همان «شاهی» قاجار بود ولی از نوع غیرفارسی و هر ریال معادل یک هزار دینار. حکایت دوزار و سه زار هم مربوط است به همین که مردم در محاوره به دوریالی می گفتند دوزار و به سه ریالی سه زار و الی آخر. بعد نوبت به «تومان» رسید که هنوز واحد غیررسمی پول ایران است. تومان واژه ای مغولی است به معنای ده هزار. تومان و یوز (صد) و مین (هزار) در زمان قاجار از واژههای پرکاربرد بودند و مثلا به فرمانده لشکر ده هزارنفری «امیر تومان» می گفتند.
این کتاب با ۱۳۵ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۹ هزار تومان منتشر شده است.