به گزارش خبرنگار مهر، نشست علمی مدیریت فرهنگ از منظر رهبر معظم انقلاب ، حضرت آیتالله العظمی خامنهای، عصر روز چهارشنبه به میزبانی موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد.
در این نشست دکتر فرزاد جهانبین به ارائه خلاصهای از پژوهش خود در موضوع مدیریت فرهنگ از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداخت و عنوان کرد: دغدغه من این بود که در یک پژوهش ضرورت، امکان و قابل مدیریت بودن امر فرهنگ را نشان دهم. در همین زمینه ما در جهان دو نظریه درباره مدیریت فرهنگ را تجربه کردهایم. نخست دیدگاه لیبرالیستی که معتقد است فرهنگ را نمیتوان مدیریت کرد و باید به صورتی خودجوش به حرکت و مسیر خود ادامه دهد و هرنوع مدیریت و نظارت بر آن باعث نابودی رقابت، آزادی و ابتکار در آن میشود. دیدگاه دیگری در این زمینه نیز بود که به یکسان سازی فرهنگی توجه داشت و مورد توجه دولتهای فاشیست و کمونیست قرار میگرفت. در این دیدگاه، موضوع، مدیریت تمام عیار و همسان سازی اجتماعی فرهنگ بود.
وی در ادامه با اشاره به اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی با تبیین این دو دیدگاه مخالفت خود را با هر دو اعلام کردهاند، عنوان کرد:نگاهی که ایشان به مقوله فرهنگ دارند نگاه معقولانه اسلامی است و به تعبیر خودشان باغبانی فرهنگ نامیده میشود. ایشان فرهنگ را نوعی ذهنیت تعریف میکنند که به نظر من میشود از آن به عنوان یک سیستم عامل یاد کرد که به روی هر دستگاهی که مینشیند برنامههای خاص خود را شناخته و اجرا میکند. بر همین اساس من مدیریت فرهنگ را در این دیدگاه تلاش آگاهانه برای ایجاد نظام گرایش رفتار و کردار جامعه به منظور رسیدن به مطلوب خود تعریف میکنم.
جهانبین در ادامه به مبانی این تبیین اشاره کرد و گفت: در این نگاه به فرهنگ باید توجه داشت که نخست بر این باوریم که از منظر هستی شناسی عالم را ربی خلق کرده و این اتفاق نیز بدون جهت نبوده است. دوم اینکه بر این باور بوده و هستیم که انسان موجودی مختار است و آزاد. مساله بعدی ایمان به موضوع فطرت آدمی و باور داشتن به آن است. رهبر انقلاب اسلامی در این زمینه پیروزی انقلاب را نتیجه مواجهه با فطرت انسانی میدانند و در نهایت مساله باورمندی به تنوع فرهنگ است.
جهانبین در ادامه به موضوع باغبانی فرهنگ که از تعابیر رهبرمعظم انقلاب درباره مقوله فرهنگ به شمار میرود، اشاره کرد و گفت: رهبر انقلاب اسلامی در این نگاه بر این باورند که باید تصویرسازی مطلوبی را از آینده خود ترسیم کنیم و اگر فرهنگ را به مثابه ذهنیت در نظر داشته باشیم، در این پروسه، فرهنگ، جدیترین عامل در شکل دهی به مناسبات جامعه برای تنظیم مناسباتش در آینده است.
این استاد دانشگاه در همین زمینه افزود: من بر این باورم که مدیریت فرهنگ مبتنی بر فطرت تنها از طریق مولفههای کلیدی با تاکید بر مولدان کلیدی و در سایه نگاه حداکثری به فرهنگ در بستر زمان محقق میشود. در دیدگاه ایجابی نیز در دیدگاه رهبری به این نتیجه رسیدهام که باید بر مولفههای کلیدی تمرکز کرد و از ورود به جزئیات پرهیز کرد. لازمه اثر بخشی فرهنگی در این دیدگاه، تخصیص منابع محدود به مولفههای کلیدی و همگرائی و تمرکز بر اجزا مختلف در قالب تعریف کار ویژههایی برای آن مولفههاست. در واقع به جای درگیری در سطح در این دیدگاه باید به بحث در عمق اندیشید و مولفههای کلیدی که میتواند حکومت اسلامی را در انجام وظیفه یاری رساند، شناسایی و معرفی شود.
وی در پایان ، تقویت عقلانیت و عبور از حیات غریزی، تغییر محتوای باطنی و ارتقا آرمانی، تقویت کرامت انسانی و انضباط و چهارچوب مندی را مولفههای کلیدی در راهبرد ایجابی معرفی کرد.